نوشته سایمون هنکینسون، افسر سابق خدمات خارجی در وزارت امور خارجه آمریکا و پژوهشگر ارشد در مرکز امنتیت مرزی و مهاجرت بنیاد هریتج است. او در این مقاله به عوامل پشت بحران مرزی آمریکا می پردازد.
چرا دولت بایدن به دنبال مرزهای باز است؟ بهعنوان یک پژوهشگر و نویسنده امور مهاجرت، این سؤالی است که اغلب از من میپرسند.
در این مقاله سه دلیل آوردهام که گمان میکنم عامل شکلگیری بحران مرزی خودخواسته جو بایدن باشند: سیاستهای انتخاباتی، اخاذی و ایدئولوژی که پنهانیترین هدف اوست. با ایدئولوژی شروع میکنم و در ادامه به دو دلیل دیگر میپردازم.
خطرناکترین عاملی که در پسِ ایده مرزهای باز بایدن وجود دارد، ایدئولوژی است. تفاوتهای سیاسی قابل مذاکره هستند اما چنانکه از اعتراضات دانشگاهی پیداست، افراد متعصب به واقعیتها توجه ندارند و آدمهای سرسختی هستند.
اگر بدانید کلمه abolition «الغا» در رابطه با عدالت کیفری و مهاجرت مورد استفاده قرار میگیرد، شاید گیج شوید. آمریکاییها از این اصطلاح در رابطه با پایان دادن به بردهداری و اشاره به حامیان الغای بردهداری مانند ویلیام لوید گریسون- که قبل از جنگ داخلی کنشگری میکرد- استفاده میکنند.
چرا دانشگاهیان، سیاستمداران و متخصصان نژاد در سال ۲۰۲۴ از این کلمه استفاده میکنند؟
کسانی که امروز از کلمه «الغاگر» استفاده میکنند، میخواهند از بار معنایی تاریخیِ مثبتی که این کلمه دارد استفاده کنند اما منظورشان چیز دیگری است. برای یافتن ریشههای ایدئولوژی آنها باید به نقطه آغازِ چپ نوین بازگردید که کریس روفو در کتاب «انقلاب فرهنگی آمریکا» به آن اشاره کرده است.
مارکسیست-لنینیستها، پلنگهای سیاه، گروه تروریستی آبوهوای زیرزمینی و دانشجویان حامی جامعه دموکراتیک، تحت هدایت پدرخوانده فکری خود، هربرت مارکوزه، فیلسوف آلمانی، گردهم آمدند.
این ائتلاف چپگرا باور داشت- چنانکه در مجله دانشجویان حامی جامعه دموکراتیک، پریری فایر، آمده آست- آمریکا براساس نسلکشی، بردهداری و نژادپرستی بنا شده است. هدف این ائتلاف نابودی آمریکای سرمایهداری و برپا کردن جامعهای نوین بود. یکی از مؤلفههای این اقدام، نابودی دستگاه قضایی بود. بدین ترتیب، مانیفست «پلنگهای سیاه» خواستار آزادی تمام سیاهپوستانی شد که به هر دلیلی در زندان بودند.
روفو مینویسد «آنجلا دیویسِ کمونیست و رفقای او نه خواهان آزادی یکایک مجرمان که خواستار الغای کل دستگاه قضایی بودند.» دیویس میگفت جامعه بدون نژادپرستی جامعهای بدون زندان است.
جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» نیز موضوع «الغا» را در دستور کار خود قرار داد. اوباشی که در سال ۲۰۲۰ یک ایستگاه پلیس را ویران کردند و در مینیاپولیس به غارتگری پرداختند، فریاد میزدند که «ادارات پلیس را ملغی کنید و بعد سراغ زندانها بروید.» کنشگران حامی «الغا» در منطقه خودمختار سیاتل قصد داشتند ادارات پلیس، زندانها و دادگاهها را ملغی کنند.
پاتریس کالرز، بنیانگذار جان سیاهپوستان مهم است، در مقاله سال ۲۰۱۹ خود در مجله حقوقی هاروارد به روشنی گفته که «الغا به منزله فقدان مرز است. الغا به منزله آن است که در مرزها شاهد گشتزنی نباشیم. الغا به معنای عدم وجود قوانین مهاجرتی و گمرکی است.» از دید او، آمریکا منشأ شرارت جهانی است و از اینرو حق ندارد بهعنوان یک دولت-ملت موجودیت داشته باشد یا کسی را از ورود به مرزهای خود بازدارد.
به نظر میرسد برخی از مقامات دولت بایدن نیز چنین دیدگاهی دارند. آویده موسویان، از گماشتگان ارشد اداره شهروندی و مهاجرت آمریکا، در توئیتی در سال ۲۰۱۸ از هشتگ #لغو_آیس (آیس: اعمال مهاجرت و گمرک آمریکا) استفاده کرد و در توئیتی دیگر در سال ۲۰۱۹ از «کاهش بودجه آیس و اداره گمرک و حفاظت مرزی» نوشت.
دیگر گماشته بایدن، کلیر تریکلر-مکناتی، قبل از شروع کار جدید خود در یک سازمان غیردولتی که مؤسسه عدالتخواه ورا تأمین مالی آن را برعهده دارد، از درون سازمان به تضعیف آیس پرداخت. مؤسسه ورا میگوید: «سیستم مهاجرت آمریکا شبیه خط لولهای است که یک سر آن بازداشت و سر دیگر آن اخراج از کشور است و ریشه در نژادپرستی دارد.» این مؤسسه با بازداشت مهاجران غیرقانونی در آمریکا مخالف است و میلیونها دلار به سازمانهای غیردولتی حامی مهاجران غیرقانونی کمک مالی میکند.»
ایدئولوژی «الغا» با حمایت کنونی دانشگاهیان از حماس نیز ارتباط مستقیم دارد. واحد درسی «دگرباشی جنسی استعمارگریز و الغا در سوآنا» را در نظر بگیرید که ترم بهار امسال در دانشگاه کلمبیا توسط پروفسور محمد عبدو تدریس میشود. سوآنا احتمالا مخفف انگلیسی مردم جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا است. در توضیحات این واحد درسی آمده است:
«خوانشهای غیراستعماریِ جنسیتی و فرمولبندیهای فمینیستی/دگرباشانه از نظریههای فراگیر/مجموعهمحور برای گریز از آراستگی ظاهریِ دستهبندیهای محدود فمینیسم اروپایی و الجیبیتی بهره میگیرند که اکثر پژوهشگران فمینیست/دگرباشِ سیاسی (غیر)اروپایی-آمریکایی را جدا از الگوی سیاهپوستان و بومیان رنگینپوستِ دگرباش، به مثابه پیادههای تحت استعمارِ فریبخورده «امپراتوری همجنسگرایان» در نظر میگیرند که در مسیرِ شفافسازی درباره بحثهای نقادانه در باب هویت، عاملیت، موجودیت و مخالفت فعالیت دارند.»
والدین در آمریکا سالانه ۹۰هزار دلار پول میدهند تا فرزندانشان چنین مهملاتی بیاموزند.
نوشته سایمون هنکینسون
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.