نوشتۀ: دکتر شان لین
از بدو تأسیس سازمان بهداشت جهانی بنا بر این بود که نقش یک نهاد مشاورهای در حوزه سلامت بینالمللی را بر عهده داشته باشد. این سازمان از سال ۲۰۰۵ مقررات بینالمللی بهداشت (IHR) را به عنوان ابزار اصلی سنجش میزان همکاری کشورها تدوین کرد تا از مدیریت فوری موارد اضطراری بهداشت عمومی اطمینان حاصل کند. همهگیری کووید به خوبی نشان میدهد که در حال حاضر، سازمان بهداشت جهانی چه قدرتی در دست دارد.
با این وجود، مجموعه جدید اصلاحات (pdf) پیشنهادی اعضای ادارهکننده سازمان بهداشت جهانی در اواخر سال ۲۰۲۲ منتشر شد که به دنبال افزایش قدرت سازمان بهداشت جهانی با استفاده از مقررات بینالمللی بهداشت بود. این اصلاحات علاوه بر پیشنهاد یک هییت مذاکرهکننده بیندولتی (INB) (pdf) و افزودن بند پیشگیری، آمادگی و پاسخ به همهگیری (WHO CA+) (pdf) ذیل این هییت، زنگ خطری مبنی بر تغییر الگوی این سازمان به صدا درمیآورد که در آن سازمان بهداشت جهانی از یک نهاد بینالمللی مشاورهای بهداشتی در حال تبدیل به رژیمی جهانی است که به بهانه سلامت، قانونگذاری میکند.
از رابطه بیمار و پزشک تا یک بنگاه چندکاره قدرتمند در حوزه سلامت
در طی تاریخ، مردم برای حفظ سلامت زندگی اجتماعی خود به ارتباط با دوستان، خانواده و همسایگان متکی بودهاند. این امر هم برای سلامتی و هم برای ایجاد اعتماد اهمیت دارد که پایه و مبنای روابط را تشکیل میدهد. درست مانند رابطه با خانواده و دوستان، در حوزه سلامتی نیز اعتماد در روابط بین بیمار و پزشک ضروری است.
پزشکان کشورها و مناطق مختلف از روشهای متفاوتی برای درمان بیماریهایی به سادگی سرماخوردگی استفاده میکنند. ممکن است برخی واکسن آنفولانزا را تجویز کنند، برخی داروهایی ساده تجویز کنند و حتی برخی به توصیه سوپ داغ و استراحت زیاد بسنده کنند. همچنین، ممکن است یک داروی ناآشنای آمریکای لاتین یا آسیای جنوب شرقی به همان خوبی داروهای داروخانههای ایالات متحده عمل کند. همه اینها به این معنی است که پزشکان آموزشدیده میدانند با توجه به روشهای دردسترس چگونه عمل کنند.
رابطه رو در روی بیمار و پزشک از قدیم راهی آزمودهشده برای استقرار نظام سلامت در همه جوامع بوده است. حتی توصیههای مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالاتمتحده، سازمان غذا و دارو یا سایر نهادهای بهداشتی این کشور در حوزه پزشکی مبتنی بر شواهد، غیرالزامآور هستند و این حق را به پزشکان میدهند که بر مبنای شناختشان از بیمار تصمیمگیری کنند.
این مردم هستند که تصمیمات نهایی را درباره سلامت خود میگیرند. به همین دلیل است که پزشکان برای درمان یا جراحی بیماران خود نیاز به رضایت ایشان دارند. اعتماد مردم به پزشکانشان مقدس است و ایجاب میکند که پزشکان بر مبنای اصول اخلاق و بر اساس دانش، مهارت و تجربه پزشکی واقعی خود که بیشتر پزشکان هنوز از آنها برخوردارند، طبابت کنند.
علیرغم آنچه در طی نسلها متداول بوده است، پیشرفت پزشکی و فناوری زیستی مدرن، حوزههای بهداشت و پزشکی را به صنایع عظیمی تبدیل کرده است. در نتیجه، کیفیت مراقبتهای بهداشتی و درمانی بیش از پیش به تخصیص منابع و توزیع ثروت وابسته شده است.
شرکتهای بزرگ داروسازی، نهادهای قدرتمند بهداشتی و درمانی و شرکتهای مطرح بیمه سلامت همگی در هم تنیده شدهاند و مجموعه عظیمی از قدرت را تشکیل میدهند. این جلوه قدرت به بهانه حمایت از مردم به سطح بیسابقهای رسیده است که در زمان همهگیری در قالب قرنطینه، دستورالعملهای الزامی، خیز داروها و واکسنها، سیاستهای بیمهای تأثیرگذار بر تشخیص و غیره به نمایش گذاشته شد.
سازمان بهداشت جهانی: یک رژیم جهانی به بهانه سلامت؟
از آن سو، سازمانهای بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی وجود دارند که به عقیده بسیاری از مردم، نقششان آنقدر سلیقهای است که نمیتواند عنصری مهمی از زندگی آنان را تشکیل دهد. این سازمان در سازمان ملل تشکیل شده و از لحاظ تاریخی، نقش هماهنگکننده مسائل و منابع بهداشت جهانی را بر عهده داشته و در تهدیدات بهداشت عمومی مانند فلج اطفال، ایدز و کووید مفید بوده است. با این حال، اصلاحات پیشنهادی اخیر این سازمان نگرانیهای جدیای را به وجود آورده است که آیا سازمان بهداشت جهانی در حال تبدیل به شبهرژیمی جهانی است.
جدیدترین تغییرات سازمان بهداشت جهانی اصلاحیههای توافقنامه مقررات بینالمللی بهداشت است. مجمع جهانی بهداشت اولین بار این مقررات را در سال ۱۹۶۹ برای پوشش شش بیماری به تصویب رساند و از آن زمان تاکنون چندین بار تجدید نظر شده است. این مقررات در سال ۲۰۰۵، پس از شیوع سارس در چین در سال ۲۰۰۳ و عدم شفافیت حزب کمونیست چین در طی شیوع این بیماری، بهکل به روز رسانی شد. نسخه ۲۰۰۵ این مقررات اکنون با تغییرات قابل توجهی مواجه است.
مقررات بینالمللی بهداشت از کشورهای عضو سازمان بهداشت جهانی میخواهد که موارد اضطراری بهداشت عمومی را که امکان شیوع در مقیاس بینالمللی دارند، به خوبی شناسایی، ارزیابی و گزارش کنند و واکنش مناسب نشان دهند. در طی همهگیری کووید۱۹ و بهویژه در زمان شروع آن، چین نشان داد که ظرفیت اطلاعرسانی نادرست و عدم شفافیت نسبت به جامعه بینالمللی در رابطه با به اشتراکگذاری دادهها، اجازه تحقیق در مورد منشا ویروس و مسائل مربوط به جدیدترین افزایش اخیر موارد ابتدا و مرگومیر ناشی از ویروس پس از برداشتن محدودیتهای کووید صفر را دارد.
سازمان بهداشت جهانی که بیارتباط با این حوادث بینالمللی نیست، اصلاحیههایی را به مقررات جهانی بهداشت اضافه کرده است که قدرت این سازمان را در شرایط اضطراری بهداشت جهانی بهطور قابل توجهی تقویت میکند. به عنوان مثال، سازمان بهداشت جهانی این قدرت را خواهد داشت در شرایط اضطراری بالقوه احتمالی نیز مانند شرایط اضطراری واقعی اقدام کند و رییس سازمان بهداشت جهانی قادر خواهد بود بر تولید داروهایی کنترل داشته باشد که به صلاحدید خود تخصیص میدهد.
یکی از نگرانیها این است که در صورت تصویب این اصلاحات، سازمان بهداشت جهانی این اختیار را خواهد داشت که تصمیمات کشورها در زمینه اقدامات بهداشتی را نادیده بگیرد و اطلاعاتی را که نادرست یا گمراهکننده تشخیص میدهد، سانسور کند. این تهدیدی جدی برای استقلال کشورهای عضو سازمان بهداشت جهانی است.
یکی دیگر از تغییرات عجیب حذف «احترام به کرامت، حقوق بشر و آزادیهای اساسی افراد» در ماده ۳ قانون جهانی بهداشت است که با عبارات «برابری» و «شمول» جایگزین شده است.
در عین حال، اصلاحات جدید سازمان بهداشت جهانی ماهیت مشورتی مقررات جهانی بهداشت را به ماهیت قانونی تغییر میدهد، به این معنا که این سازمان درست مانند (یا حتی بیشتر از) یک نهاد حاکم، صلاحیت قانونی الزامآور و قابلیتهای اجرایی دارد.
این تغییرات و بسیاری از تغییرات دیگر نگرانکننده هستند زیرا ماهیتی مبهم دارند و میتوانند به طرق مختلف تفسیر شوند. به عنوان مثال، این اصلاحات میزان کمکهای مالی کشورها را مشخص نمیکند که میتواند منجر به تشدید فساد در کشورهای در حال توسعه شود.
سامانه گواهی سلامت جهانی با مخاطرات متعدد
در طی این همهگیری، چندین سامانه گواهی سلامت در بخشهایی از آمریکای شمالی، اروپا و کشورهای دیگر راهاندازی شدند، اما هیچیک به اندازه سامانه شناسه زودپاسخ (QR-code) سلامت در چین فراگیر و بهطور جدی اجرا نشدند. در طی سه سال اقدامات شدید کووید صفر چین، رنگ یک شناسه روی تلفن افراد تعیین میکرد فرد مجاز به ترک محل اجتماع، صرف غذا در رستورانها یا حتی زایمان در بیمارستان هست یا خیر.
سامانه شناسه زودپاسخ میتوانست حرکت افراد را ردیابی کند و با استفاده از یک الگوریتم تعیین کند که آیا در معرض خطر ابتلا هستند یا خیر. اگر فرد در معرض خطر ابتلا بود، شناسهاش زرد میشد و مقامات او را با هزینه شخصی خودش به یک اردوگاه قرنطینه میفرستادند. این سامانه به حساب بانکی شخصی افراد متصل بود و قبل از ورود فرد به هتل، هزینه قرنطینه اجباری او را برداشت میکرد.
این شناسهها توسط رژیمی به اجرا درآمدند که توجه چندانی به حقوق بشر نداشت. بر اساس برخی ادعاها، ظاهراً برای شهروندانی که از دستورالعملهای سختگیرانه همهگیری شکایت داشتند، به زرد یا حتی قرمز (نشاندهنده ابتلا) درمیآمد. چنین سامانه متهاجمی این ظرفیت را دارد که حریم خصوصی و اختیار افراد را زیر پا بگذارد و شهروندان را مجبور به زندگی تحت رژیم اوروِلی کند [اشاره به کتاب ۱۹۸۴ جورج ارول که نظام سلطهگر خیالیای را به تصویر میکشد].
هدف ظاهری سیستم گواهی سلامت خیرخواهانه است، اما میتواند ابزار مناسبی برای ایجاد یک دولت جهانی سلطهگر باشد. میتواند جزیی لاینفک در دستیابی به مسئله جهانیسازی بدون نیاز به حمایت تودهها باشد.
گواهی سلامت تنها چیزی نیست که سازمان بهداشت جهانی میخواهد به این دولت جهانی اضافه کند. علاوه بر آن، این سازمان خواستار تشکیل یک هییت مذاکرهکننده بینالمللی است که قدرت پیشگیری، آمادگی و اقدام در رابطه با بیماریهای همهگیر را داشته باشد که در وظایف آن گنجانده شده است.
هیئت مذاکرهکننده بینالمللی میتواند بهانه دیگری برای کنترلگری باشد
مقدمه اولین پیشنویس این هییت که در سال ۲۰۲۲ آغاز شد و در فوریه ۲۰۲۳ مورد بازبینی قرار گرفت، با استناد به «شکست فاجعهبار جامعه بینالمللی در همبستگی و برابری در پاسخ به همهگیری…»، خواستار تشکیل یک سازمان بین المللی با اختیارات بیشتر از برخی (یا بیشتر) دولتهای سراسر جهان است که قادر به اقدام در واکنش به وضعیتهای اضطراری بهداشت جهانی در آینده باشد.
در عین حال، هییت مذاکره شامل ابتکار «یک سلامت» نیز هست، که در حال حاضر یک برنامه پنج ساله با هدف مقابله با همهگیریهای مشترک بین انسان و دام در سراسر جهان است. میتوان چنین تفسیر کرد که این هییت بازوی عملی «ابرقدرت» سازمان بهداشت جهانی خواهد بود و مقررات بهداشت جهانی مبنای قانونی این حکمرانی سلطهگرانه را فراهم میکند. پشنهاد شده است که بودجه برای این اقدامات از بانک جهانی تامین می شود.
در حالیکه سازمان بهداشت جهانی به دنبال آن است که قدرت خود را با این اصلاحیهها افزایش دهد، این سؤال نیازمند پاسخ است که آیا مردم از چگونگی مدیریت این بیماری همهگیر رضایت داشتند؟ به نظر میرسد افکار عمومی جهانی نظرات متفاوتی در این زمینه دارند. در حالیکه به نظر میرسد کشورهای توسعهیافته اروپایی و آمریکای شمالی از تلاشهای سازمان بهداشت جهانی حمایت میکنند، برخی کشورهای آسیایی مانند ژاپن و کره جنوبی ابراز نارضایتی میکنند.
آیا سازمان بهداشت جهانی نیز مانند هر حکومت خوب دارای کنترل و تعادلی، پیش از تصویب اصلاحات نیاز به یک ارزیابی عینی پساکرونایی ندارد؟ در نتیجه، مسائلی از این دست مطرح میشود که سازمان بهداشت جهانی تحت نظارت کدام نهاد قرار میگیرد و آیا سازوکارهایی قانونی وجود دارند که در صورت شکست در مدیریت بحران بهداشت عمومی، قادر به پاسخگو نگاه داشتن سازمان بهداشت جهانی باشند. قبل از هر گونه تغییر باید به این مسائل پرداخته شود.
بنابراین، یکی از مبرمترین مسائل مطرح میتواند عدم شفافیت سازمان بهداشت جهانی و اقدامات پیشنهادی در زمینه پاسخگویی باشد. ادبیات سند اصلاحی بسیار مبهم است و جای زیادی برای تفسیرهای گوناگون باقی میگذارد. در عین حال، به نظر میرسد که در نظم جدید پیشنهادی با عدم وجود کنترل و تعادل نگرانکنندهای مواجه هستیم.
قرار است همه ۱۹۴ کشور عضو سازمان بهداشت جهانی تا ماه مه ۲۰۲۴ به این اصلاحات رأی دهند و آن را نهایی کنند که میتواند تغییرات قابل توجهی در زندگی نسلهای آینده ایجاد کند. آیا مردم در مورد این تغییرات آگاهی دارند و آموزش دیدهاند؟ آیا نباید بحثهای عمومی و باز بیشتری مطرح شود تا شفافتر شود که در صورت تصویب اصلاحات چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چرا رسانههای جریان اصلی به این مسائل نمیپردازند؟
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات اپک تایمز نیست.