
یکی از تبعات مهاجرت خانواده ها ازکشورهای سنتی به مدرن، سست شدن نهاد و ساختار خانواده است. از مهاجرت به عنوان زلزله یاد می شود که بنیان بسیاری از اعتقادات و ارزش های اجتماعی خانواده ها را می لرزاند بطوری که در معرض فروپاشی قرار می گیرند.
برای حل تعارضات موجود دربین خانواده های مهاجر بهتر است نکات زیر را مد نظر داشته باشیم:
مهم است که قبل از مهاجرت، هیچ نقطه ناشناخته و تاریکی در باره چون و چرای رفتن در ذهنتان باقی نمانده باشد و همه دلایل برای خود و خانواده تان کاملا روشن و معلوم شده باشد.
شناخت انگیزه های واقعی مهاجرت و اطمینان خود و همراهانتان از منطقی و عاقلانه بودن آنها،کمک می کند تا هم آمادگی بهتری پیدا کنید و هم در مواجهه با مشکلات پیش رو بتوانید تاب آوری بیشتری بخرج دهید.
از طرفی می توان از تجربه مهاجرت به عنوان ابزاری برای تحکیم پیوندهای خانوادگی استفاده کرد که اعضای خانواده را به سمت احساس وابستگی بیشتر به همدیگر و محافظت از هم سوق دهد.
حس تعلق به فرهنگ خانوادگی می تواند عامل محافظتی برای حفظ سلامت و تندرستی روانی خانواده باشد. اگر زن و شوهر به میراث فرهنگی خود افتخار و برای حفظ هویت فرهنگی خود تلاش کنند، مهاجرت برای آنها دردسرهای کمتری خواهد داشت. از یک طرف، علاقه و احترام به میراث فرهنگی و از طرف دیگر، سازگاری با فرهنگ جدید می تواند کمک کند تا بتوانند زندگی را در محل تازه به پیش ببرند. تعادل بین فرهنگ سنتی خود با فرهنگ کشور میزبان، نقشی مهمی در کنترل استرس فرهنگ پذیری ایفا می کند.
بهتر است که اصول مهم و عمیق هویت خود را حفظ کرده و در مورد فرعیات با جامعه جدید سازگار شوید. لازمه این کار این است که از قبل، جنبه های مهم هویت تان را مورد بررسی قرار دهید و در مورد ارزش پایبندی به آنها با خود و خانواده تان به توافق رسیده باشید. در این صورت، گذر از مراحل تعارض فکری و فرهنگی برایتان آسانتر خواهد بود و به انسجام روانی خود و خانواده تان کمک می شود.
برگزاری جشن های ملی، از دیگر نکات مهمی است که به خانواده های مهاجر در بازیابی فرهنگ و زنده نمودن همبستگی در درون گروه های خود کمک می کند؛ مانند برگزاری جشن های سنتی و ملی مثل عید نوروز، شب یلدا، سیزده بدر، چهارشنبه سوری، جشن مهرگان و … که به صورت جمعی برگزار می شوند.
بالا بردن سطح تحمل عاطفی یکی از نکات کلیدی مهم در این زمینه است. گذاشتن و گذشتن از حضور دوستان و آشنایان قدیمی، خاطره ها و بسیاری از تعلقات عاطفی و همچنین محدودیت حمایت خانوادگی نظیر حضور پدرو مادر، پدربزرگ و مادربزرگ یا خویشاوندان، جزء لاینفک مهاجرت است. هر چقدر شدت وابستگی به عوامل فوق بیشتر باشد، میزان استرس بیشتر خواهد بود. بنابراین لازم است که سطح تحمل عاطفی خود را ارتقا دهید. بوجود آوردن شبکه حمایت کننده دوستان و بستگان در کشور میزبان می تواند کمک کننده باشد. امروزه شبکه های اجتماعی بسیار کمک کننده هستند شما در هرکجا که هستید با استفاده از این شبکه ها می توانید هموطن های خود را به آسانی پیدا کنید.
برای ایفای نقش های جدید آمادگی داشته باشید. ممکن است بدلیل مشکلات اقتصادی مجبور به ایفای نقش های جدیدی شوید. نقش های بین زن و شوهر ممکن است عوض شود و این مسئله برای زن وشوهر ها بدون آگاهی و آمادگی قبلی می تواند چالش برانگیز شود.
داشتن رویکرد مثبت به مهاجرت (بدبین نبودن)، توانایی شما و خانواده تان را در مقابله وکنار آمدن با استرس بیشتر می کند. تحقیقات نشان داده است که افرادی که تمرکزشان بر کار و فعالیت و پیشرفت بر اساس کیفیت موجود زندگی است، بسیار موفق تر از کسانی هستند که با احساس ناخرسندی از وضعیت موجود درتفکرات منفی بسر میبرند. امید و پیشرفت در مهاجرت بر پویایی خانواده اثر مثبت دارد. توسعه استانداردهای زندگی و بهره مندی از یک زندگی با کیفیت از منافع مهاجرت محسوب می گردد.
داشتن روحیه سخت کوش و تلاشگر از عناصر مطلوب دیگری است. این افراد با داشتن نگاهی حاکی از تغییر، تلاش و حل مشکل، شانس موفقیت بیشتری در مهاجرت خواهند داشت. زیرا هیچ گونه ثبات، آرامش و سستی را در مهاجرت جستجو نمی کنند.
شخصیت واقع گرا، داشتن انتظارات واقعی و رضایتمندی از مهاجرت در هر مرحله از آن، روحیه ماجرا جویی و دارا بودن اشتیاق بیشتر به تجربه کردن چیزهای جدید، نیز دراین زمینه موثر است.
تحقیقات نشان می دهد خانواده هایی که قبل از مهاجرت، شرایط مالی و اجتماعی خوبی نداشته اند، پس از مهاجرت از رضایتمندی بالاتری برخوردار بوده اند. دراغلب موارد خانواده ها قبل از مهاجرت جایگاه موجود اجتماعی، شغلی و اقتصادی خود را متناسب با انتظارات خود نمی بینند، از همین عدم تناسب می توان به دلایل ساده تر بودن مهاجرت خانواده ها در اوایل زندگی مشترک پی برد.
تبعیض نژادی – قومی را نیز می توان از عواقب سخت و دشوار مهاجرت نام برد. بسیاری از خانواده های مهاجرین معتقدند که اگر چه ممکن است نمونه های موفقی از حضور مهاجرین در حوزه های مختلف اجتماعی، سیاست، اقتصاد و دانشگاه های کشورهای اروپایی و آمریکایی داشته باشیم، اما بسیاری از مهاجرین بسادگی نمی توانند در متن جامعه جا بگیرند و همه نیروهای کیفی مهاجرین آنچنان که باید و شاید جذب موقعیت های بالای جامعه نشده اند. در همه جای دنیا بومی بودن یک امتیاز است و شما هر چقدر هم از لحاظ کاری و موقعیت های دیگر عالی باشید باز هم یک بیگانه محسوب می شوید. موضوع مورد تبعیض واقع شدن مطلوب هیچ کس نیست اما برای فردی که می خواهد مهاجرت کند باید این مسئله حل شده باشد، چرا که مهاجرت یعنی پذیرش شهروند درجه دوم شدن، از این رو، خانواده ها قبل از مهاجرت بهتر است تکلیفشان را با این احساس روشن نمایند.
آگاهی داشتن از مدیریت استرس و استفاده از آن در رفتار، روابط و تمام مراحل زندگی و در نهایت کمک گرفتن از مشاور و روانشناس خانواده، جهت حل مشکلات مهاجرت، به زوجین توصیه می گردد.