انسانها با هم دیگر متفاوت هستند. این تفاوت هم برخلق و خوی انسانها و هم در ظاهر آنها وجود دارد. وهم این تفاوت آنها را از یکدیگر مشخص و متمایز می سازد. برخی ها در چند مورد با هم دیگر مشابهت دارند و برخی ها ممکن است که هیچ گونه تشابهی با هم دیگر نداشت باشند. دوستان شما چگونه هستند؟ آیا تمامی آنها با خلق و خوی شما سازگارند؟ آیا نگرشها و باورهایشان همانند نگرشها و باورهای شماست؟
آقای«راجرز» می گوید: « هر اندازه تشابه میان انسانها در فراگرد ارتباطی وجود داشته باشد» روابط اثر بخش آنان به همان اندازه بیشتر خواهد بود. وی معتقد است که روابط مدوام انسانها، موجب می شود که انسانها بر یکدیگر اثر بگذارند و به تدریج به نوعی یگانگی در نگرشها برسند و نسبت به مسائل پیرامونی خود تا حدودی هم رای و هم نظر شوند.» می توان گفت که انسانها به توافق کلی می رسند و نگرشهایشان « تشابه» پیدا می کنند. آیا به نظر شما ادامه چنین وضعی مناسب است؟ آیا می توانید حدس بزنید که پس از مدت طولانی، چه اتفاقی بر سر این گونه ارتباط می آید؟
بسیاری معتقدند که این سازگاری منجر به زندگی سعادتمند و سازگارانه می شود. کما اینکه افراد میان سال و یا بزرگسالی که سالها با همدیگر زندگی کرده اند، مشکل خانوادگی حادی ندارند و بیشتر روحیه سازگاری برخانواده و روابط صمیمانه آنان حاکم است. برخی ها نیز معتقدند که «تشابه» در روابط فی ما بین به تدریج منجر به سکوت خواهد شد و دیگر حرفی برای گفتن نخواهند داشت و هرکدام ساکت و صامت درگوشه ای خواهند نشست. هرچند که ممکن است «عدم تشابه» نیز گاهی منجر به سکوت وگسست ارتباط شود، زمانی که تعارض و تضاد در دیدگاهها به حدی است که اصطلاحا می گوییم«ما زبان همدیگر را نمی فهمیم» و هریک در دنیای د رون خود فرو می رویم و به صورت مستقل از دیگران باقی می مانیم.
شرط ایده آل در یک فرآگرد ارتباطی این است که تشابهات تا حدود زیادی وجود داشته باشد، چراکه لازمه تداوم ارتباط وجود نقاط مشترک است، اما در برخی از نگرشها، اختلاف نظرها میتوانند وجود داشته باشند، وجود این اختلاف نظرها، موجب بحث و گفتگو بوده و سبب «نفوذ» دردیدگاهها میشوند. نتیجه نفوذ در نگرشهای دیگران این است بر آنان تاثیر گذاشته و موجب دگرگونی در آنان شویم و دیدگاههای آنان را به آنچه که تصور می کنیم صحیح و درست است، نزدیکتر سازیم.
مردم پیوسته تلاش می کنند تا دیگران را شبیه خود بسازند وتفاوتهای انان را نسبت به خود کمتر و کمتر سازند « شخص قابل قبول، کسی است که با من موافق باشد «این یک دیدگاهی است که همه ما تا حدودی آن را قبول داریم و بدون این که بدانیم کمابیش چنین می اندیشیم.
ما به دشواری می توانیم دیدگاه کسانی را که مثل ما نمی اندیشند، قبول داشته باشیم.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به بحث ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وبسایت ایشان: www.majdnia.ir
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.