
اخباری که هر از چند گاه از بستری شدن و بیماری هنرمندان بزرگ کشورمان منتشر میشود، غمی را در دل هنردوستان مینشاند که گویی خبر از کم فروغتر شدن آسمان هنر و ادب ایران زمین در آیندهای نه چندان دور میدهد.
فروردین امسال بود که محمدرضا شجریان، استاد بزرگ موسیقی و آواز ایرانی پیام نوروزی خود را در حالی برای مردم خواند که موهای ریخته و سر تراشیدهاش خبر از سرطان کلیه وی میداد. خبری که پیش از آن نیز مطرح شده بود اما تإیید نشده بود. پیش از اعلام این خبر شجریان در آخرین روزهای سال ۹۴ در پیامی خبر از لغو کنسرت خود در ارمنستان به علت توصیه پزشکان داده بود. وی در پیام نوروزی خود سرطان را مهمان و دوست خود نامید.
در همان روزها بود که رسانهها از داوود رشیدی هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون کشورمان خبر دادند که وی به آلزایمر مبتلا شده است. خبری که نخستین بار توسط دخترش لیلی منتشر شد. پیشتر، این بیماری گریبانگیر شهلا ریاحی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران شده بود.
عباس کیارستمی هنرمند دیگری بود که اوایل امسال در بیمارستان بستری شد. این فیلمساز نامدار ایرانی، پس از چهارماه سپری کردن مراحل درمان در ایران، سرانجام روز هشتم تیرماه برای ادامه درمان تهران را به مقصد پاریس ترک کرد. وی از اواخر سال گذشته تا اردیبهشت ۹۵ به دلیل انجام چند عمل جراحی در بیمارستان بستری شده بود که سرانجام برای تکمیل مراحل درمان به خارج کشور رفت.
اوایل تیرماه نیز لوریس چاکناواریان به علت مشکل قلبی به راهی بیمارستان شد. لوریس چکناواریان، ۷۸ ساله، آهنگساز و رهبر ارکستر ایرانی است که خلق و اجرای بیش از ۷۵ اثر برجسته موسیقی شامل سمفونی، اپرا و موسیقی فیلم را در کارنامه کاری خود دارد و در سطح بینالمللی شخصیتی شناخته شده است.
همه اینها در حالی است که حبیب محبیان، خواننده محبوب و مردمی ایران اواخر خردادماه و چندی پس از عمل جراحی قلب به علت ایست قلبی درگذشت.
هنر روح یک ملت است و هنرمند حامل امانت نفیسی است که نسلهای پیشین برای وی به یادگار گذاشته است. در شرایطی که صحنه هنر پر شده است از هجویات مبتذل و گزافه بافیهایی که هر نامی میتوان بر آن گذاشت به غیر از هنر، پر کشیدن هر هنرمند اصیل و نامی، میتواند ضایعهای جبران ناپذیر باشد.
به قول حافظ شیرین سخن:
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد / وجود نازکت آزرده گزند مباد