نیویورک — وقتی اتفاقی در زندگی، شما را بهشدت ناراحت میکند، خود را بر سر دوراهی خواهید یافت. با یک انتخاب مواجه میشوید: آن را نادیده بگیرید و یا با تمام قدرت سعی در تغییر آن در جهت مثبت کنید. «شرلین مککرِی»، همسر شهردار نیویورک و بانوی اول این شهر، با چنین شرایطی روبهرو شد. انتخاب او کمک به طرحهای بهبود خدمات سلامت روان در شهر نیویورک بود. دیدگاه فراگیر او چیزی کمتر از به چالش کشیدن تقسیم بدن و ذهنِ فلسفهی دکارت در طب غربی نیست.
هنگامیکه مککرِی متوجه شد که دختر ۱۸ سالهاش «چایرا دوبلاسیو» دچار اضطراب، افسردگی و اختلالات سوءمصرف مواد شده است، احساسش دقیقاً شبیه احساس همهی مادرانی بود که با چنین شرایطی روبهرو میشوند.
مککری در مصاحبهای گفت: «بسیار دردناک و ناامیدکننده بود…حتی توصیف آن سخت است.»
در ابتدا او شوکه شده بود. مککری میگوید، چایرا بهطور معمول دختری خونگرم، جذاب و باهوش است. درک این موضوع که چایرا بدون داشتن هیچگونه علائم قابل مشاهده، از افسرگی رنج میبرد، سخت بود.
میانگین سنی آشکار شدن علائم آن، ۱۴ سالگی است. علائم این بیماری، دلدرد، اضطراب، بیخوابی، افزایش وزن و بیرون نیامدن از رختخواب است. افسردگی حاد میتواند منجربه مشکلاتی جدی مثل افزایش احتمال اعتیاد به مواد مخدر و الکل شود. همچنین بر روی روابط تأثیر گذاشته و حتی باعث مشکلاتی در محل کار شود. سلامت جسمی را نیز بهخطر خواهد انداخت و میتواند منجربه خودکشی شود.
مککری بهخاطر میآورد که در آن زمان دخترش بداخلاق بود و بهمدت طولانی در رختخواب میماند، «علائم زیادی وجود داشت که اصلاً جدی نمیگرفتیم.» بهگفتهی مککری، «فکر میکردیم که همهی نوجوانان همینطور هستند.»
چایرا همیشه دانشآموز خوبی بود. با اینحال، مککری و شهردار نیویورک، بیل دوبلاسیو همیشه فکر میکردند که دخترشان بهتر از این هم میتوانست باشد. مککری میگوید: «سعی کردیم بفهمیم چه چیز مانع موفقیت بیشتر او میشود چون این توانایی را در او میدیدیم. چیزی مانع او میشد. اکنون فهمیدیم موضوع از چه قرار است.»
چایرا، در دسامبر ۲۰۱۳، در ویدئویی که توسط تیم انتقال شهردار درست پیشاز پیروزی وی در انتخابات منتشر شد، نشان داد که با افسردگی دست به گریبان است.
اکنون چایرا بههمراه ۲۰ نفر دیگر و یک دانشجوی سال سومی در تلاش برای افزایش آگاهی در چگونگی غلبهبر افسردگی و سوءمصرف مواد هستند. او در ماه مارس در راهاندازی خدمات ارسال پیام کوتاه به نام «نوجوانان نیویورک» دربارهی سلامت روان کمک کرده است. نوجوانان محصل میتوانند با ارسال پیام به شمارهی ۶۵۱۷۳ از خدمات دریافت اطلاعات و مشاورهی محرمانه بهصورت رایگان بهرهمند شوند.
یک نفر از هر چهار نفر از بزرگسالان مبتلا به بیماریهای روحی و روانی هستند که میانگین زمان درمان این نوع بیماری ۹ سال پساز آشکار شدن علائم آن است.
من دری بهسوی سلامتی میخواهم که با قدم گذاشتن در آن بتوان بهطور همه جانبه درمان شد.
شرلین مککری، بانوی اول شهر نیویورک
زمانیکه مککری شروع به کمک به دخترش کرد، متوجه شد که هیچ مجموعهی ثابتی برای جستوجوی درمان و مراقبت کافی از این نوع بیماران وجود ندارد.
وی میگوید: «من افراد زیادی در اطرافم دارم که میتوانم هر لحظه با آنها تماس بگیرم، بیمه درمانی دارم، منابع دارم؛ با اینحال دستپاچه و سردرگم شده بودم. چگونه افرادی که حتی امکانات من را ندارند، این شرایط را مدیریت میکنند؟»
با نگاهی به گذشته متوجه شد که پدر و مادرش نیز از افسردگی رنج میبردند یعنی این بیماری میتواند ارثی باشد. (حدود ۴۰ درصد از علت این بیماری ژنتیکی است). در زمان کودکی فقط متوجه میشد که والدینش غمگین هستند اما نمیدانست که این بیماری قابل تشخیص و درمان است.
مککری میگوید: «پدرم بعضی روزها با ما اصلاً حرف نمیزد. ممکن بود فقط در حد یک صبحبخیر و عصربخیر با ما حرف بزند. ما نمیدانستیم جریان از چه قرار است، در اطراف او آهسته راه میرفتیم؛ مادرم هم بسیار ساکت بود.» تنها پساز تحقیقات و پرسش و پاسخ بسیار توانست ارتباط آن را پیدا کند. شاید در زمان دیگر یا جایی دیگر، پدر و مادرش درمان میشدند.
۷۸.۳میلیون دلار سرمایهگذاری در بخش بهداشت روان
این تجربیات و واقعیات باعث شد که او تمام توان خود را برای برای ایجاد یک سیستم سلامت روان قابل اجرا و فراگیر با بودجهای بالغبر ۷۸.۳ میلیون دلار بکار گیرد.
هنگامیکه با رهبران کلیدی دولت گفتوگو کرد، از اینکه بیشاز ۳۰ سال بود که هیچکدام از آنها تاکنون هیچ یک از برنامهها و خدمات مختلف بهداشت روان شهری را بررسی نکردهاند، متعجب شد.
مککری بههمراه تیمش، ماهها صرف بررسی وضعیت فعلی خدمات بهداشت روان کردند. آنها بهدقت مناطقی که افراد، ضربههای روحی شدیدی را تجربه کرده بودند مثل خانوادههایی در پناهگاههای افراد بیخانمان را بررسی کردند و با زمینهسازی هر چه بیشتر متوجه سختی کار شدند.
مککری میگوید: «کودکانی بودند که بههمراه والدینشان دچار آسیبهای روحی شدیدی شده بودند؛ و البته آنها نیاز به جا و مکان داشتند اما چیز بیشتری که نیاز داشتند حمایت عاطفی بود که بتوانند بهتر عمل کنند و به جایی برسند تا بتوانند از مزایای این خدمات استفاده کنند.»
برای شروع، بودجهی ۷۸.۳ میلیون دلاری برای حمایت از ۹ برنامهی مختلف تعیین شد. این برنامهها شامل خدماتی در پناهگاههای افراد بیخانمان، پناهگاههای جوانان فراری، مراکز عدالت خانواده، انجمنهای مدارس و مراکز سالمندان است.
خدمات فراگیر بهداشت و درمان
مککری با نگاهی آرمانگرا و عملگرا به تصویری بزرگتر، درواقع بهدنبال یک سیستم مراقبتهای بهداشتی است که بتواند نیازهای واقعی بخش سلامت روان را بیابد.
مککری میگوید: «اول اینکه سلامت جسم و سلامت روان دو مقولهی جدا از هم نیستند و درواقع هر دو یکی هستند. من دری بهسوی سلامتی میخواهم که با قدم گذاشتن در آن بتوان بهطور همه جانبه درمان شد.»
وی این واقعیت که از هر چهار نفر بزرگسال، یک نفر مبتلا به بیماری روانی است را غیرقابل درک دانست. از نظر او بیماریهایی مثل آنفولانزا، سرخک و حتی بدتر از آن تهدید بهحساب میآیند؛ اما «ما افراد بیشتری را بهخاطر آسیبهای روانی ازدست میدهیم» برای مثال افرادی که به خود و دیگران آسیب میرسانند و حتی خودکشی میکنند.
او معتقد است که درمرحلهی نخست، پزشکان عمومی نقش کلیدی و مهمی را ایفا میکنند. وی میگوید: «در حالت ایدهآل این پزشکان باید بهصورت گروهی عمل کنند؛ بهطوریکه پزشک عمومی، متخصص و البته روانپزشک دراختیار افراد قرار گیرد. مددکاران اجتماعی نیز باید دردسترس باشند؛ زیرا نمیتوان این افراد را منزوی و از افراد دیگر جدا کرد یعنی بیماران جسمی و فیزیکی نباید از بیماران روحی و روانی جدا شوند. و البته خانواده نیز باید در فرآیند درمان حضور داشته باشد.»
همچنین وی از خدمات بهداشتی در مدارس حمایت میکند. در این نوع خدمات علاوهبر بررسی بینایی و شنوایی کودکان، هر نوع اضطراب و آسیب روحی مثل خشونت خانگی بررسی میشود.
گاهی اوقات، تنها گفتوگو با فرد میتواند او را از سوراخی که در آن فرو رفته، بیرون کشید.
شرلین مککری
دورنمای وی، ارائهی خدماتی برای همهی کودکان و ارتقاء سطح سلامت خانواده و جامعه است؛ که البته شامل فعالیتهای فوق برنامه نیزمیشود.
وی میگوید: «تا به امروز، روندی برای جلوگیری از ادامهی دریافت بودجه و کمکهای مالی برای برنامههای تربیت بدنی و هنر وجود داشته است یعنی همهی چیزهایی که بسیاری افراد از آنها برای درمان استفاده میکنند.» وی از تجربهی شخصی خود میگوید که برای کسب آرامش، در دوران جوانی به نوشتن، موسیقی و ورزش روی آورد. در دوران دبیرستان، او شروع به نوشتن شعر کرد. «برای من همهی اینها نجاتدهنده بوده و من را زنده نگه داشت.»
وی افزود، نمیتوان از کودکان انتظار شکوفایی داشت مگر آنکه فرصتهایی دراختیار آنها قرار دهیم تا خود را در راههایی سازنده ابراز کنند.
همهی ما درمانگر هستیم
وقتی از وی دربارهی فلسفهی زندگی پرسیدیم، پاسخ داد: «همهی ما برای برخی افراد در زندگیمان نقش شفادهنگی داریم و واقعاً این موضوع با تکتک افراد شروع میشود که چگونه از استعداد و نیروی خود برای درمانگری استفاده کنند.»
وی میگوید: «بعضی اوقات، تنها یک گفتوگو با فرد میتواند او را از سوراخی که در آن فرو رفته، بیرون آورد. میتوانی تنها با گفتار درمانی انسانی را نجات دهی. و اکنون با تمام وجودم به این موضوع اعتقاد پیدا کردهام. لازم نیست حتماً مدرک پزشکی داشته باشی تا بتوانی زندگی کسی را تغییر دهی.»
پاییز امسال دولت ایالات متحده، نقشهی راهی را برای ایجاد یک سیستم جامع و قابل دسترس مراقبتهای بهداشتی برای نیویورکیها منتشر خواهد کرد.
مککری با لبخندی میگوید: «نمیتوانم صبر کنم. هر روز درحال کار بر روی این برنامه هستم.»
اپک تایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.