دراین شماره به موضوع فراسوی ارتباط میپردازیم و سعی میکنیم با ارایه مثالهایی، آن را توضیح دهیم.
مفهوم فراسوی ارتباط ( metacommunication) از طریق درگیر کردن افراد و یافتن راهی برای برقراری ارتباط بهتر آنان با دیگران به طور عملی و تجربی مورد مطالعه قرار گرفته است.
دراین تجربه که سعی دارد مفهوم فراسوی ارتباط را بیان کند، بیشتر از وجود کودکان استفاده شده است. بدین ترتیب که از گروهی از کودکان خواسته شده است تا راهکارهایی را ارایه دهند که چگونه میتوان بدون استفاده از قطعات پلاستیکی لگو، خانهای بسازند؟
در این مطالعه محقق سعی کرده است تا به وسیله یک اورهد بتواند بر اساس آنچه که کودک بیان میکند، تصویری مطابق با گفتههای آنان را ترسیم کند و خانهای را که آنها در ذهن خود دارند و آن را بیان میکنند، به تصویر درآورد.
زمانی که محقق خانهای را که بر مبنای گفتههای کودک تصویر میکند، با آنچه که وی شرح میدهد متفاوت میشود، لحظهای است که ارتباط به حداقل میرسد و گاه ممکن است کاملاً گسسته شود.
در یک ارتباط اولیه، روابط متعددی وجود دارد که هر یک از آنها دارای ویژگیهای ارتباط اصلی هستند و منجر به تحکیم ارتباط میشوند.
وقتی از کودکان در این مورد سؤال میکنیم، برخی از آنها تقصیر این قطع شدن ارتباط را به گردن کسی که تصاویر را میکشد، میاندازند و هر گونه کوتاهی از جانب خود را رد میکنند. از سوی دیگر برخی از کودکان به هنگام بیان تصویر ذهنی خود از یک خانه، مطالبی یا اطلاعاتی ارایه میکنند که یا ناقص بودند یا نهایتاً موضوع را به بیراهه میکشاندند که خود به خود ارتباط منجر به گسست میشد.
کودکان دریافته بودند که باید به هر طریقی ارتباط را به طور محکم و صحیح برقرار نگهدارند به خاطر اینکه خودشان نتوانستهاند اطلاعات صحیحی ارایه کرده باشند و در یک شرایط فراسوی ارتباطی قرار گرفتهاند.
ارتباط مؤثر در سایه درک متقابل طرفین ارتباط، میسر میشود و کودکان در صدد یادگیری راههای بهتر ارتباط از طریق فرایند فراارتباط هستند به ویژه زمانی که آنها در این باره فکر میکنند و در چگونگی برقراری ارتباط و حفظ آن با هم صحبت میکنند. همچنین آنها فرا میگیرند تا چگونه میتوانند فرایند فراسوی ارتباط را مورد آزمایش قرار دهند. زمانی که چشماندازها و دیدگاههای زندگی واقعی خود را در آن درآمیزند و یاد بگیرند که در هر مورد که ابهام، پیچیدگی و شرایط غیر واضحی در روابط آنها وجود داشته باشد، از همدیگر بپرسند و پاسخ سؤالهای خود را بیابند، ارتباط آنان تکامل یافته است.
فراسوی ارتباط راهی برای یافتن اطلاعات بیشتر در مورد خود و دیگران است؛ یعنی ارتباط در مورد ارتباطات. مفهومی که به سطوح رابطه فرد با محیط و شرایط فراگیر آن مرتبط میشود.
این مهم است که افراد، فراسوی ارتباط را بشناسند و با این مهم که در مسیر همکاری و همراهی و همسویی بدان نیاز دارند، توافق داشته باشند. در هر شرایطی که گروهی از مردم با هم کار یا زندگی میکنند، قطعاً مواردی وجود دارد که در آن به توافق رسیدهاند. این موارد، خواه پیش پا افتاده و یا خواه مهم باشد، موضوعاتی هستند که همدلی و همراهی ایجاد میکنند، هر چند که یکی از اعضای گروه ممکن است که آن را به اکراه پذیرفته باشد.
در یک ارتباط اولیه، روابط متعددی وجود دارد که هر یک از آنها دارای ویژگیهای ارتباط اصلی هستند و منجر به تحکیم ارتباط میشوند.
در یک محیط ایدهآل، فراسوی ارتباط نمیتواند نادیده گرفته شود، چراکه فراسوی ارتباط دقیقاً جزیی از کالبد ارتباط است.
چنانچه به اسناد و مدارک نگاهی بیاندازیم، پیوسته مفاهیم جدیدی را در مییابیم، درک میکنیم و یا تفسیرهای تازهای از آن برداشت و ارزشگذاری میکنیم؛ یعنی سعی میکنیم تا با دقت و تأمل روابط فرا ارتباط و فرا متنها را از لابلای سطور مطالب دریابیم و از نظر شرایط زمانی (زمان وقوع، حال، آینده) آن را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. حواشی اسناد، نسخههای مشابه، یادداشتهای محققان، … را بازکاوی کنیم تا بتوانیم به قصد و نیتهای پنهان در ورای متون پی ببریم.
فراسوی ارتباط یک راه برای یافتن اطلاعات بیشتر در مورد خود و دیگران است؛ یعنی ارتباط در مورد ارتباط، مفهومی که به گونهای بسیار نزدیک مربوط به سطوح رابطه فرد با محیط و شرایط فراگیری است که با آن برخورد دارد. به عنوان مثال، اگر شما به مادر خود در مورد یکی از نزدیکانتان بگویید، «به او بگویید که فقط به کار لعنتی خودش بیندیشد و به کار من کاری نداشته باشد» و او در پاسخ شما بگوید «کاش تو اینقدر ناسزا نمیگفتی، تو در این مورد روزبهروز بدتر میشوی و من تا حالا چیزی به تو نگفتهام؛ من این اخلاق تو را دوست ندارم». اگر دقت کنید، او فقط به خواسته شما پاسخ نداده است، بلکه به روش ارتباط شما ایراد گرفته است. محتوای ارتباط او خود ارتباط است.
فراسوی ارتباط، همواره واضح و صریح نیست و برخی موارد به صورت جانبی و شاید در زمان یا زمانهایی مطرح شود که اساساً چندان لازم به نظر نمیرسد و یا اینکه منتظر آن نیستیم.
در یک موقعیت بهتر، استفاده از فراسوی ارتباط، ممکن است مردم را یاری دهد تا به روشهای ارتباطی خویش وقوف یابند و مکانیسم ارتباط عملی خود را با یکدیگر دریابند و به شناسایی ارتباطات مؤثر دسترسی یافته و به اصطلاح اشکالات موجود در آن را رفع نمایند.
دکتر مجید مجدنیا دارای مدرک دکترای تخصصی ارتباطات، کارشناس علوم اجتماعی دانشگاه علامه طبابایی، مدرس، مترجم و پژوهشگر علوم ارتباطات هستند. وی ۲۰ سال تجربه مدیریت در حوزه آموزش و پژوهش در سیستم بانکی و ۱۵ سال تجربه تدریس در دانشگاههای ایران را داراست.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به بحث ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وبسایت ایشان: www.majdnia.ir
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.