چطور میتوان بر خود مسلط بوده و همانند یک امپراتور تضادها را اداره کرد
هر هفته خبرهایی در مورد اختلافاتی بر سر مسائل جزیی که به خشونت شدید یا حتی قتل منجر شده مشاهده میشود.
همه ما این عناوین تکاندهنده را دیدهایم، مانند «متهم شدن مردی برای تلاش برای کشتن همکارش در حین عصبانیت» یا «خشونت به دلیل مصرف مواد مخدر.»
چگونه یک نفر میتواند اینقدر بیعقل و دیوانه باشد؟ البته نمونههای شدید از عصبانیت و خشونت هستند. با این حال، میشود گفت که همه ما میتوانیم کنترلمان رابه دلایلی مانند حرف ناجور از همسر یا جروبحث با رانندهای که مسیر ما را بسته، از دست بدهیم.
آسان است طرف مقابل را مقصر دانسته و خشم خود را خالی کنید ، اما چینیهای باستان راه متفاوتی برای حل و فصل تنشهای اجتنابناپذیر اجتماعی داشتند: بردباری.
با مهربانی و صلحجویی خود به دیگران آرامش دهید و بگذارید احساس خوبی داشته باشند. اگر به دیگران اجازه دهید که آرامش درونیتان را به هم بریزند، یعنی قدرت زیادی به آنها میدهید. بهتر است اشتباهات دیگران را ببخشید و درک کنید هر کسی عیبهایی دارد. همچنین بخشش میتواند قلب افراد را تحت تاثیر قرار داده و باعث بهبود جامعه شود. در عین حال، اگر بتوانید در مواجهه با بیعدالتیها آرام باقی بمانید، شما بر دنیای خود حکومت میکنید و آرامشتان را حفظ میکنید.
مطلب مرتبط: مدیران، به کارمندانتان اعتماد کنید… امپراطوران چین باستان چگونه بر مردم حکومت میکردند؟
در اینجا چند نمونه از داستانهای شگفتآور از صبر و بردباری عظیم از فرهنگ سنتی چین را آوردهایم که میتوانند در اختلافات راهنمای شما باشند مانند زمانی که همکارتان ناهارتان را از یخچال اداره میقاپد.
اگر همسایه باغچهتان را خراب کند چه کار میکنید… روش چین باستان را بدانید
سونگجیو فرماندار استان لیانگ در دوران جنگ بین استانها در بین سالهای ۴۸۱ تا ۷۲۲ قبل از میلاد در چین باستان بود. در مجاورت لیانگ ایالت چو قرار داشت و مرز میان دو ایالت با یک حصار مشخص شده بود. کشاورزان طالبی از هر ایالت در زمین خود در دو سمت حصار کار میکردند.
مردم لیانگ همیشه سخت کار کرده و زمین خود را آبیاری میکردند، بنابراین طالبیهایشان رشد کرده و بزرگ میشدند. اما مردم چو تنبل بودند. آنها به سختی زمین خود را آبیاری میکردند، بنابراین طالبیهایشان نرسیده و خشک بود.
از روی حسادت ،یک شب مردم چو وارد سمت دیگر شده و بوتههای خربزه مردم لیانگ را لگدمال کرده و بسیاری از آنها را شکستند. روز بعد، هنگامی که مردم لیانگ متوجه خسارت شدند، خشمگین شده و به فرماندار سونگ گزارش داده و خواستار تلافی شدند.
سونگ سرش را تکان داد و گفت: «ما نباید این کار را انجام دهیم. ساختن یک دشمن، مسیری به سوی بدبختی است. این کوتهفکری است که بدی را با بدی جواب داد.»
در عوض، سونگ بدین شکل برنامهریزی کرد: عدهای از مردم لیانگ هر شب مخفیانه زمینهای خربزه ایالت چو را آبیاری کنند. او تاکید داشت که این کار باید یک راز باشد و هیچ کس نباید به مردم چو بگوید.
صبح روز بعد، هنگامی که مردم چو برای بررسی محصولات خود رفتند، متوجه شدند که آنها آبیاری شدهاند. با کمک پنهانیِ مردم لیانگ، بوتههای خربزه مردم چو هر روز بهتر رشد کرده و بزرگتر میشدند. مردم چو آن را عجیب یافته و شروع به تحقیق کردند. هنگامی که آنها پی بردند که مردم لیانگ به آنها کمک کردهاند، بسیار تحت تاثیر قرار گرفتند و به دولت خود گزارش دادند.
متعاقب آن پادشاه استان چو از مردم لیانگ با هدایای سخاوتمندانه عذرخواهی کرد و بین دو کشور اعلان صلح و دوستی نمود. سپس لیانگ و چو یک معاهده صلح و اتحاد بزرگ و بلند مدت بستند.
برای قرنها، خرد و دوراندیشی سونگ جیو در یادها ماند و داستان این که چگونه وی یک عمل بد را با بخشش و مهربانی پاسخ داد، از طریق نسلها منتقل شده است.
حل اختلافات بر سر ملک؛ آنطورکه نخست وزیر چین باستان عمل میکرد
در شهر تانگچنگ از استان آنهویی در چین، راه باریک معروفی با ۱۰۰ متر طول و عرض دو متر وجود دارد. نام آن «مسیر دو متری» است و داستان زیبایی پشت آن است.
ژانگ یینگ، یکی از مقامات معروف و شناخته شده دوران سلسله چینگ، در شهر تانگچنگ متولد شد. در کنار خانه او یک قطعه زمین خالی بود و همسایهاش یک دیوار دور آن ساخت تا ادعای مالکیت کند. خانواده ژانگ با همسایه درباره دیوار جروبحث کردند، اما به نتیجه نرسیدند.
در آن زمان، ژانگ نخست وزیر دولت بود و در پایتخت زندگی میکرد. اعضای خانوادهاش نامهای نزدش فرستادند که از او میخواست در منازعه زمین دخالت کند. وقتی ژانگ نامه را خواند، یک شعر کوتاه در پاسخ نوشت:
پس از طی کردن هزاران مایل این نامه به دستم رسیده، فقط برای یک دیوار؛
چه میشود اگر بگذارید او یک متر بیشتر داشته باشد؟
«دیوار بزرگ چین» هنوز قوی و پا برجا است
اما کجا هستند دلسوزان امپراتور چین؟
در این شعر، ژانگ به خانوادهاش فهماند که زندگی بیش از حد ارزشمند اما کوتاه است که آن را صرف مبارزه برای چیزهای مادی و ناچیز کرد. دیوار بزرگ تحت فرمان اولین امپراتور سلسله چین در حدود ۲۰۰۰ سال قبل از سلسله چینگ ساخته شد.
پس از دیدن این شعر، بستگانش احساس شرمساری کردند. آنها بلافاصله از فرمان ژانگ پیروی کرده و یک متر از زمین را به همسایه واگذار کردند. همسایه وی نیز به نوبه خود از تحت تاثیر فروتنی و تواضع ژانگ قرار گرفتند که یک متر از زمین خود را به او بخشیده بود. در نتیجه این همسایه «مسیر دو متری» را ساخت.
این داستان تحمل و بردباری نسل به نسل در چین منتقل شده است.
چگونگی برخورد با تهدید، غیبت و شایعات مانند یک دیپلمات چین باستان
لین شیانگرو، دیپلمات ایالت ژائو در دوران جنگهای بین ایالات بود که در نهایت به مقام نخست وزیری رسید. موفقیت سریع لین موجب خشم ژنرال لیان پو شد که ناچار تحت فرمان لین قرار میگرفت.
لیان پو ناراحت شد و به طورعلنی گفت: «من یک ژنرال هستم و مقام خود را با تصرف بسیاری از شهرها به دست آوردهام. لین ژیان گرو تنها با صحبت کردن به مقامی بالاتر رسیده است. وقتی ببینمش خجالت زدهاش میکنم».
با شنیدن تهدیدهای لیان، لین تکان نخورد و از هر گونه برخورد اجتناب کرد؛ حتی از رویارویی با نزدیکان وی طفره رفت.
همراهان لین به اشتباه تصور میکردند که لین از ژنرال لیان میترسد و به او گفتند: «با اینکه مقام شما از ژنرال لیان پو بالاتر است، ولی شما از او ترسیده و دوری میکنید. این کار حتی برای یک فرد عادی هم خجالتآور است.لطفا بگذار ما ترکت کنیم.»
لین قاطعانه از آنها دعوت کرد بمانند تا علت عدم واکنشش به تهدیدات لیان را بیان کند.
او ابتدا پرسید: «شما فکر میکنید چه کسی قویتر است: ژنرال لیان پو یا پادشاه چین؟»
مقامات تایید کردند که پادشاه چین قویتر است. در آن زمان استان چین بسیار قدرتمند بود.
سپس لین گفت: «من جرأت کردم که با پادشاه چین بحث کرده و او را سرزنش کنم. چرا باید از ژنرال لیان بترسم؟»
«به دلیل وجود ژنرال لیان و من است که استان چین جرأت نکرد به ما حمله کند. دو ببر اگر بجنگند نمیتوانند با هم زندگی کنند. من رفتار او را تحمل میکنم؛ زیرا خیر و سعادت ملت را بالاتر از غرور شخصی خود قرار میدهم.»
پس از اینکه لیان کلمات لین را شنید، شرمسار شد و سریعا از او عذرخواهی کرد. او به لین گفت بزرگی و سخاوت شما من را خجالتزده کرد. انتظار نداشتم که شما این همه نسبت به من سخاوتمند و بردبار باشید!
تمام کدورت بین این دو از بین رفت و آنها دوستانی نزدیک شدند.
توانایی بخشش و اصلاح اشتباهات دیگران از زمانهای قدیم به عنوان یک فضیلت محسوب میشد. مردم ژنرال لیان را تحسین کردند که صادقانه توانایی پذیرش و اصلاح اشتباهاتش را داشت. لین ژیان گرو نیز مورد ستایش قرار گرفت که در طول جنگ با یک نگرش صبورانه منافع ملت را بالاتر از غرور شخصی قرار داد.
اقیانوس عظیم بردباری
بردباری یکی از مهمترین فضایل فرهنگ سنتی چین محسوب میشد. عدم خودخواهی، وسعت ذهن و خرد از تزکیه و تادیب نفس میآید و موجب مهربانی ، نیکخواهی و دلسوزی شده و افراد با بهبود روابطشان به یکدیگر نزدیکتر میشوند.
در دوران باستان، حکیمان و مردان بافضیلت دیدگاه دیگران را در نظر گرفته و محترم میشمردند. آنان وقتی که با مشکل مواجه میشدند، ابتدا به فکر دیگران بودند و با کردارشان الگوهایی عالی برای دیگران بجا میگذاشتند.
لائوذی، از حکیمان مقدس چین باستان، آموخت که یک فرد با تقوای عظیم میتواند در هماهنگی کامل با سرشت دنیا «تائو» یا«راه بزرگ» عمل نماید. او گفت: «دلیل اینکه اقیانوسها و رودها پهناور و عمیق هستند این است که آنها به دنبال پایینترین سطوح هستند تا از آب تمام جویها و نهرها بهره بگیرند.»
معنای آن این است که برای اینکه بینش همه چیز را به دست آورد، باید قلبی نیکخواه داشت. هرچه وسعت ذهن یک نفر بیشتر شود، بینشش بیشتر بر جهان هستی احاطه مییابد.
افراد با تقوای زیاد کاملا متواضع هستند و خود را با استاندارد اخلاقی بالایی اداره میکنند. آنها مهربانتر، صبورتر و مایل به کمک و مراقبت از دیگران هستند و هرگز تحتتاثیر سود و علاقه شخصی قرارنمیگیرند.
بنابراین دفعه بعد که گرفتار مشکلی شدید اقیانوسی وسیع و بی حد و مرزی را از صبر و تحمل را به یاد آورید. ما میتوانیم آن اقیانوس باشیم.
مطالب دیگر:
سیزدهم ماه می، افق روشن چین امروزی
چین باستان : چگونه یک امپراطور خردسال یک ژنرال قدرتمند را به زانو درآورد
توصیه طبیبان چین باستان : احساسات خود را متعادل نگه دارید و بیدرنگ به سلامتی بیشتری دست یابید