روز استقلال میهنپرستانهترین جشنِ مردم آمریکا است و آمریکاییها این روز را هر سال در ۴ ژوئیه، به هر شکل ممکن جشن میگیرند.
در سال ۱۷۷۶ در این روز بود که دومین کنگره قارهای که مجمعی از نمایندگان مستعمرات سیزدهگانه بود، اعلامیه استقلال را به تصویب رساند و سرانجام ۱۳ مستعمره انگلیسی را به ایالات متحده آمریکا تبدیل کرد.
عشق به کشور را میتوان به شیوههای مختلفی ابراز کرد. از اینرو، از آمریکاییها پرسیدیم که از نظر آنها میهنپرستی چیست؟
در این روز در آمریکا حدود ۱۳۰ میلیون کیلوگرم وسایل آتشبازی مورد استفاده قرار میگیرد که به آسمان شهرها شکوه و جلوه خاصی میبخشند و هوای محلههای شهر را از بوی دود و گوگرد پر میکنند.
آمریکاییها دوست دارند میهنپرستی خود را به نمایش بگذارند.
با اینحال، هیچ اجماعی درباره معنای میهنپرستی وجود ندارد. براساس نظرسنجی مؤسسه ماریست که نتایج آن در اول جولای منتشر شد، حدود ۵۵ درصد از آمریکاییها گمان میکنند که مردمان این کشور در سالهای اخیر کمتر از قبل میهنپرست هستند. تنها ۱۴ درصد گمان میکنند که آمریکاییها میهنپرستتر از قبل شدهاند.
کن کولمن، مدیر مرکز مطالعات سیاسی دانشگاه میشیگان، میگوید: «شاید دلیلش این باشد که آمریکاییها میهنپرستی را به شیوههای مختلف به نمایش میگذارند و ممکن است متوجه میهنپرستی دیگران نشوند.»
آقای کولمن به اپک تایمز گفت: «تعریف میهنپرستی و معیارهای میهنپرستانه در تقسیمبندیهای سیاسی کشور نهادینه شده و بازتابی از آنها محسوب میشود. اینکه میهنپرست کیست و میهنپرستی چه معنایی دارد، به دیدگاه شما بستگی دارد.»
اپک تایمز در آستانه دویستوچهلوهشتمین سالگرد استقلال آمریکا از شهروندان این کشور خواست که میهنپرستی را تعریف کنند.
با این سوال شروع کردیم: «میهنپرستی برای شما چه معنایی دارد؟» و «چگونه آن را به نمایش میگذارید؟»
بیشتر پاسخها با قدردانی عمیق از فداکاریهایی بودند که برای شکلگیری آمریکا و دفاع از این کشور انجام شدند.
احترام به نمادهای کشور
ارج نهادن نمادهای کشور، رایجترین رویکردی است که مردم میهنپرستی را با تکیه به آن ابراز میکنند. ایستادن به احترام سرود ملی و خواندن سوگند وفاداری از جمله پاسخهایی بودند که بارها مطرح شد.
به گفته جان بودنار، استاد بازنشسته تاریخ در دانشگاه ایندیانا، این شیوههای ساده در ابراز غرور ملی بعضاً برای تأکید بر اختلافات داخل کشور مورد استفاده قرار میگیرند.
بیلی ۳۱ ساله، از لاسوگاس، گفت ایستادن به احترام سرود ملی یکی از راههای ابراز میهنپرستی است. او سفر اخیر خود به پایتخت کشور را نیز نشانه میهنپرستیاش دانست. بیلی معتقد است که میهنپرستان باید بدون توجه به اینکه کدام حزب در رأس قدرت است، باید به آنها احترام بگذارند.
کنشگری سیاسی
شلی فریمن ۵۸ ساله، از کلمنت کالیفرنیا، از خانوادهای میآید که چهار نسل آن نظامی بوده است. او یک پسر دارد که اکنون در ارتش خدمت میکند. خانم فریمن با حضور در کمیتههای محلی، داوطلب شدن در کارزارهای انتخاباتی سنا و ریاستجمهوری و میزبانی از مباحثات سیاسی در شبکههای اجتماعی بهعنوان یک غیرنظامی به کشورش خدمت کرده است.
او گفتمان سیاسی را وحدتآفرین میداند نه تفرقهانگیز.
خانم فریمن مباحثهای را به خاطر آورد که درباره نامزدهای ریاستجمهوری انجام داده و با مخالفت شدید طرف مقابل مواجه شده بود. بحث بالا گرفت اما با گشادهرویی پایان یافت.
خانم فریمن به طرف مقابلش گفت: «بسیار خوب. ما این قضیه را پشت سر میگذاریم و مشکلی پیش نخواهد آمد.»
او افزود: «حقوق متمم اول در قانون اساسی ما گنجانده شده و هرکسی میتواند نظر خودش را بیان کند. از اینرو، خیلی مهم است که با نظرات مخالف کنار بیاییم… صرفنظر از هر جایگاهی که داریم.»
اختلاف عقیده با دولت
میهنپرستی برای ریچل تیلون ۳۱ ساله، از فلوریدا، مستلزم تغییرِ سبک زندگیاش بود. او به همراه خانوادهاش از ایالت دیگری به فلوریدا نقل مکان کرد. انگیزه آنها این بود که طبق «رویای آمریکایی» مورد نظر خودشان زندگی کنند و به دخالتهای دولت توجهی نکنند.
او به اپک تایمز گفت: «ما تصمیم گرفتیم که جلوی سیاستهای جدید دولت بایستیم و دار و ندار خود را برداریم و با کل زندگیمان مهاجرت کنیم.»
ریچل اکنون با شوهرش، برندن، و چهار فرزند خردسال در منطقهای روستایی خانهداری میکند، در خانه به بچهها درس میدهد، به حیوانات مزرعه رسیدگی کرده و با جدیت برای داشتن یک زندگی خودکفا تلاش میکند.
او گفت: «میهنپرستی گاهی ریشه در نافرمانی از اقدامات نادرست دولت دارد.»
اختلافات التیامبخش
پیتر و روری کوریگن دو برادر هستند که والدینشان در جنگ جهانی دوم در حین خدمت به میهن با هم آشنا شدند، ایندو برادر برای گذشته کشورشان احترام قائل هستند و میخواهند آمریکا به وعدههای خود مبنی برای دموکراسی پایبند میماند.
پدر آنها، که در گردان سازندگی نیروی دریایی خدمت میکرد، در گوام با مادرشان، که با صلیب سرخ همکاری میکرد، آشنا شد.
پیتر کوریگن ۷۶ ساله، از دلمار نیویورک، با پوشیدن کلاه گردان سازندگی و به دست گرفتن پرچم آمریکا در حین رژه کهنهسربازان به فداکاریهای نسل بزرگ آمریکا احترام میگذارد.
پیوند با جهان
پیتر مککورمیک ۶۹ ساله، از ایالت فلوریدا، در دهه ۱۹۸۰ در آمریکای مرکزی خبرنگار بود. او میگوید تازه آن زمان معنای میهنپرستی را درک کرد: «بهعنوان خبرنگار در آمریکای مرکزی طی تهیه گزارشها درباره تقابل جناح مارکسیست و راستگرا، باورهای پیشفرضم درباره چپگرایی و راستگرایی دچار تغییر و تحول شد.»
آقای مککورمیک بعداً بهعنوان پیمانکار آژانس توسعه بینالمللی آمریکا در رواندا مشغول به کار شد و در آنجا به مؤسسات خیریه پول داد تا برای جنگزدهها آب و غذا و مراقبتهای بهداشتی فراهم کنند. او این کار آن را مظهر میهنپرستی میدانست.
دفاع از حقوق قانون اساسی
به گفته پت اسکیلز ۷۹ ساله، از کارولینای جنوبی، میهنپرستی از ارج نهادن به تلاش دیرینه پدران بنیانگذار آمریکا برای ایجاد یک دولت دموکراتیک نشأت میگیرد.
خانم اسکیلز، که کتابدار بازنشسته مقطع راهنمایی و متوسطه است، میهنپرستیاش را از طریق گفتوگو با سیاستمداران و هیئت مدیره مدارس درخصوص آزادی بیان و کمک به دیگران برای دفاع از حقوق شهروندی خود ابراز میکند.
خانم اسکیلز به اپک تایمز گفت: «مهمترین کاری که من میکنم، دفاع از آزادیهایی است که در متمم اول قانون اساسی به ما اعطا شده است. من به مبارزه برای حق مطالعه و حق ابراز عقیده ادامه خواهم داد.»
برایان دیتز ۷۲ ساله، کهنهسرباز اهل ونیس فلوریدا، از مدافعان حقوق متمم اول و دوم است.
او گفت: «به نظر من، تعداد افرادی که واقعاً به اهمیت قانون اساسی آمریکا یا نحوه شکلگیری آن واقف هستند، چندان زیاد نیست. اما امیدوارم که آمریکاییها بتوانند مشکلاتی را که با آن دستوپنجه نرم میکنند از سر راه خود بردارند.»
احترام به حقوق ویژه
از نظر اکثر افرادی که اپک تایمز با آنها مصاحبه کرده است، میهنپرستی فراتر از احترام به سخاوتمندی و آزادی است و به ارج نهادن به باورها و ارزشهایی که نسلهای پیشین را به فداکاری برای برپایی و دفاع از جمهوری واداشتند، تعمیم پیدا میکند. از اینرو، میهنپرستی مستلزم جدی گرفتن مسئولیتِ شهروندی است.
کایلاس چونگ-یوی ۲۱ ساله، از فلوریدا که اجدادش جزو مهاجران آمریکا بودند به اپک تایمز گفت: «میهنپرستی برای من صرفاً به این معنی نیست که پرچم کشورم را در اتاقم بگذارم، بلکه باید در مورد کشوری که در آن زندگی میکنم دغدغهمند باشم.»