ایران، عربستان سعودی، امارات، آرژانتین، مصر و اتیوپی قرار است از ژانویه ۲۰۲۴ رسما به عضویت بریکس درآیند.
پیوستن این کشور ها به بریکس، در بیانیه پایانی نشست سه روزه سران این کشورها اعلام شد. پیشتر بحث بر سر گسترش بریکس که در حال حاضر شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است، در دستور کار این نشست قرار داشت.
نام بریکس از کجا آمد؟
بریکس نام اختصاری است که در سال ۲۰۰۱ از گزارش اقتصاددان جیم اونیل، از بانک سرمایه گذاری گلدمن ساکس به دست آمد. این گزارش «آجرهای اقتصاد چهانی بهتری ساختن» نام داشت. اونیل با بازی با کلمات، کلمه «بریکس» را به وجود آورد که به معنای آجر در انگلیسی است؛ اما اشاره به گروه کشورهای شامل برزیل، روسیه، هند و چین میکند.
در سال ۲۰۰۱، این اقتصادها مجموعاً ۲۳ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان (بر اساس معیار برابری قدرت خرید) را تشکیل میدادند، در حالی که اقتصادهای G7، گروهی که توسط کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و آمریکا تشکیل شده است، ۴۹ درصد از اقتصاد جهان را تشکیل میدادند.
آقای اونیل در گزارش خود پیشبینی کرد که بریکس رشد خواهد کرد. او درست میگفت: تا پایان سال ۲۰۲۲، مجموع تولید ناخالص داخلی بریکس، (که در سال ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی را نیز شامل شد) از ۳۱ درصد اقتصاد جهان فراتر رفته بود، در حالی که تولید ناخالص داخلی G7 به ۳۰.۷ درصد کاهش یافته بود.
بریکس در سال ۲۰۰۹ شروع به تشکیل جلسه کرد. جدیدترین نشست آن در آفریقای جنوبی از ۲۲ تا ۲۴ اوت در جریان است؛ در دنیایی که از سال ۲۰۰۹ تغییرات زیادی به خود دیده است.
یکی از نشانههای این تغییرات عدم حضور ولادیمیر پوتین است. آقای پوتین به دلیل صدور حکم بازداشت از سوی دادگاه کیفری بینالمللی به دلیل جنگ در اوکراین، در آفریقای جنوبی نخواهد بود. شی جین پینگ، رهبر چین اما در این نشست حضور دارد. سال گذشته، آقای شی برای سومین بار به عنوان دبیر کل حزب کمونیست چین به اصطلاح «دوباره انتخاب شد». این اولین بار از زمان مرگ رهبر سابق مائو تسه تونگ است که یک رهبر حزب سه دوره پشت سر هم انتخاب میشود.
اما بریکس چیست؟
شاید آسانتر است بگوییم بریکس چه چیزی نیست. بریکس بلوکی از کشورها نیست که حول منافع مشترک یا دیدگاه ژئوپلیتیکی همسو باشد. اتحادیهای هم نیست که بر اساس معاهده ایجاد شده است. هیچ پیمان دفاع از خود را هم تشکیل نمیدهد. شاید بهترین تعریف بریکس این باشد که ابزار نمایش قدرت دو کشور قدرتمند عضو بریکس است. بریکس یک پلتفرم است، مکانیزمی که قرار است سر موقعیت مناسب و لازم برای این دو کشور، استفاده شود.
رژیمهای دو عضو بریکس، یعنی چین و روسیه، دموکراسی محسوب نمیشوند. روسیه از کمونیسم به سمت یک استبداد تحت سلطه الیگارشها حرکت کرد. چین تحت سلطه یک ساختار قدرت دیکتاتوری، کمونیستی است؛ اما امکان وجود اقتصاد بازار کنترل شده تحت دولت را فراهم میکند.
سه کشور دیگر بریکس – برزیل، هند و آفریقای جنوبی – دموکراسیهای بیثبات و مستعد آشوب هستند. برزیل دورهای چالش برانگیز را پشت سر میگذارد که نهادهای دولتی در حال سرکوب آزادی بیان و اعتراضات هستند. این اعتراضات علیه بازگشت به قدرت یک گروه سیاسی است که از نظر بسیاری غارتگر، کینه توزو ایدئولوژیک رادیکال است.
چین و روسیه اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل هستند. هند خواهان یک کرسی در شورا است. چین با آن مخالف است، در حالی که روسیه از هند حمایت میکند؛ اگرچه بسیاری میگویند این حمایت فقط نمایشی است، زیرا روسیه از وتوی چین مطمئن است.
تنها چیزی که به نظر میرسد در کشورهای بریکس مشترک است، این است که این کشورها قدرت هایی هستند که احساس میکنند، نهادهای بینالمللی آنها را نمایندگی نمیکنند.
نمونه دیگر اینکه برای کشورهایی مانند چین یا برزیل دشوار است که از بانک جهانی منابع مالی دریافت کنند، زیرا کشورهایی با درآمد سرانه پایین محسوب نمیشوند. بانک بریکس راه حلی برایشان خواهد بود، هرچند که این بانک مدتها پس از ایجاد این بلوک ظاهر شد.
به نظر میرسد کارکرد واقعی بلوک بریکس، برای کشورهای عضو و حاکمانشان، تضمین دیده شدن بینالمللی و کانالی برای ایجاد روابط باشد. به همین دلیل بریکس، پس از حمله پوتین به کریمه و جنگ با اوکراین برای روسیه اهمیت زیادی پیدا کرد. چپهایی که دولت کنونی برزیل را تشکیل میدهند به نظر می رسد که در بریکس، فرصتی برای بازنویسی روابط خارجیشان میبینند. الان فرصت دارند که از لفاظیهای «ضد امپریالیستی» گذشته دور شوند و از اشتباهات اقتصادی و فاجعه سیاسی دولت حزب کارگر فاصله بگیرند.
با پذیرش ایران، عربستان سعودی، امارات، آرژانتین، مصر و اتیوپی در بریکس، نباید تعجب کرد که در مراحل بعد، کوبا و نیکاراگوئه نیز به آن بپیوندند.
جالب است که ریاست بانک بریکس به عهده شخصیتی جنجالی است: دیلما روسف – مبارز سابق چریکی که دو بار به عنوان رئیس جمهور برزیل انتخاب شد و در دوره دوم خود پس از اینکه برزیل را به بدترین رکود اقتصادی رساند، استیضاح شد.
بریکس امروزه کلابی بیش نیست که به سیاستمداران مستبد این فرصت را میدهد تا با برنامههای به ظاهر مثبت توجه رسانهها را به خود جلب کنند. کلابی که وقوع جلسات بینالمللی بین دیکتاتورها و بوروکراتهایشان را توجیه و تسهیل میکند.
توضیح سوشال مدیا:
شاید آسانتر است بگوییم بریکس چه چیزی نیست. بریکس بلوکی از کشورها نیست که حول منافع مشترک یا دیدگاه ژئوپلیتیکی همسو باشد. اتحادیه ای هم نیست که بر اساس معاهده ایجاد شده است. هیچ پیمان دفاع از خود را هم تشکیل نمیدهد. شاید بهترین تعریف بریکس این باشد که ابزار نمایش قدرت دو کشور قدرتمند عضو بریکس است. بریکس یک پلتفرم است، مکانیزمی که قرار است سر موقعیت مناسب و لازم برای این دو کشور، استفاده شود. با پذیرش ایران، عربستان سعودی، امارات، آرژانتین، مصر و اتیوپی در بریکس، نباید تعجب کرد که در مراحل بعد، کوبا و نیکاراگوئه نیز به آن بپیوندند.