در نتیجهای مشابه با انتخابات اخیر کانادا، اپوزیسیون راستمیانه استرالیا در انتخابات شکست خورد و رهبر آن، پیتر داتن، کرسی خود را نیز از دست داد.
با شمارش بیش از ۸۰ درصد از آرا، حزب کارگر استرالیا (ALP) که در یک سال گذشته با کاهش محبوبیت روبهرو بود، در ۷۷ حوزه انتخاباتی پیشتاز است و در ۴ حوزه دیگر نیز با اختلافی اندک جلوتر قرار دارد.
ائتلاف لیبرال-ملی تنها در ۲۹ حوزه پیشتاز است و در ۱۰ حوزه رقابت نزدیکی دارد. نامزدهای مستقل نیز در ۹ حوزه جلوتر هستند و ممکن است یک کرسی دیگر نیز به دست آورند.
آنتونی آلبانیزی، نخستوزیر کنونی استرالیا بار دیگر در انتخابات سراسری آن کشور پیروز شده است و در استرالیا، این نخستینبار از سال ۱۹۹۸ خواهد بود که یک نخستوزیر موفق به پیروزی در دور دوم میشود.
در این انتخابات، تمام ۱۵۰ کرسی مجلس نمایندگان و ۴۰ کرسی از مجموع ۷۶ کرسی مجلس سنا در رقابت بودند.
در حالی که انتظار میرفت رقابت بسیار نزدیکی در پیش باشد و موضوعاتی چون فشار هزینههای زندگی، مسکن مقرونبهصرفه و سیاست انرژی محور اصلی کارزارها بودند، حزب کارگر در ماههای اخیر توانست شرایط را به نفع خود تغییر دهد.
بر اساس پیشبینیها، حزب کارگر استرالیا در مجموع ۸۶ کرسی را به دست خواهد آورد؛ افزایشی نسبت به ۷۷ کرسیای که در انتخابات پیشین در اختیار داشت. برای تشکیل دولت، کسب ۷۶ کرسی لازم است.
ائتلاف لیبرال-ملی از ۵۸ کرسی به تنها ۴۰ کرسی سقوط خواهد کرد. ۱۰ کرسی دیگر به مستقلها خواهد رسید، از جمله گروه «تیلها» و حزب سبزها هیچ کرسیای به دست نمیآورند.
با این حال، هنوز نتایج حوزههای ایالت استرالیای غربی اعلام نشده است، چرا که به دلیل اختلاف زمانی، مراکز رأیگیری در این ایالت دیرتر از شرق کشور بسته شدند. با این حال، ایالت استرالیای غربی در حال حاضر پایگاه اصلی حزب کارگر محسوب میشود و در انتخابات ایالتی نیز چندین دولت کارگری را انتخاب کرده است؛ بنابراین انتظار میرود پیروزی سراسری حزب کارگر را تثبیت کند.
استرالیا با نظام رأیگیری ترجیحی خود که با سیستم «اکثریت نسبی» تفاوت دارد، کشوری منحصربهفرد به شمار میرود. در این نظام، رأیدهندگان میتوانند به چند حزب رأی دهند و این آرا در صورت نیاز میان نامزدهای دیگر بازتوزیع میشود. همچنین رأیگیری در استرالیا اجباری است، که باعث میشود بخش بزرگی از رأیدهندگان که ممکن است علاقه چندانی به سیاست نداشته باشند، در انتخابات شرکت کنند.
پیروزی حزب کارگر در کرسیهای حاشیهای
حزب کارگر موفق شده تمام کرسیهای حاشیهای خود را حفظ کند و در عین حال اکثر کرسیهای حاشیهای پیشین ائتلاف را نیز به دست آورد.
تنها ایالتی که ائتلاف توانسته بهتر از حزب کارگر عمل کند، ایالت کوئینزلند است که تاکنون ۱۴ کرسی را در مقابل ۱۱ کرسی حزب کارگر به دست آورده است. اما در ایالت کلیدی ویکتوریا، عملکرد ائتلاف بسیار ضعیف بوده و تنها ۶ کرسی کسب کرده، در حالی که حزب کارگر ۲۲ کرسی را از آن خود کرده است.
شکست رهبر اپوزیسیون
دردناکترین شکست برای ائتلاف لیبرال-ملی، از دست رفتن کرسی پیتر داتن، رهبر اپوزیسیون، در حوزه دیکسون بود. این کرسی با چرخش ۹٫۳ درصدی به سود علی فرانس از حزب کارگر واگذار شد؛ شرایطی مشابه با انتخابات اخیر کانادا که در آن، پیر پالیو نیز کرسی خود را از دست داد.
داتن همزمان با کارزار هدفمند حزب کارگر، با رقابت نامزد مستقلی از گروه «تیل» نیز روبهرو بود.
در حالی که بیشتر تحلیلگران و نظرسنجیها رقابتی نزدیک پیشبینی کرده بودند و حتی احتمال شکلگیری دولت اقلیت از سوی حزب کارگر مطرح بود، این نتیجه فراتر از انتظار بود. هرچند نتایج نهایی پس از شمارش آرا از استرالیای غربی و رأیهای زودهنگام مشخص خواهد شد، اما روشن است که حزب کارگر اکثریت کرسیها در پارلمان را به دست آورده است.
و اگر حمایت از حزب کارگر در رأیگیری برای سنا نیز بازتاب یابد، که نتایج آن ممکن است تا یک ماه دیگر هم مشخص نشود، این حزب احتمالاً نیازی به معامله با مستقلها و احزاب کوچک برای پیشبرد برنامههای قانونگذاری خود نخواهد داشت.
مستقلهای «تیل» که مورد حمایت گروه «اقلیم ۲۰۰» هستند، توانستهاند کرسیهای خود را حفظ کنند.
با این حال، به نظر میرسد رأیدهندگان تصمیم گرفتهاند که حزب سبزها در مجلس نمایندگان نقشی نداشته باشد.
با این حال، اگر حزب سبز بتواند ۱۲ کرسی خود در سنا را حفظ کند، ممکن است همچنان بر جهتگیریهای حزب کارگر تأثیرگذار باقی بماند.
تیلها به عنوان نامزدهای مستقل معرفی شدهاند تا نظر رأیدهندگان مرفه و کارمندان حرفهای را که خواهان اقدامات جدیتر در زمینه تغییرات اقلیمی و شفافیت در دولت هستند، جلب کنند. در عین حال، ترجیحات رأیدهندگان آنها اغلب به نفع حزب کارگر منتقل میشود.
حزب لیبرال که اکنون باید پیش از آغاز به کار پارلمان، رهبر جدیدی برگزیند، با چشمانداز گذراندن چند دوره در حاشیه سیاست روبهروست؛ مگر آنکه طی سه سال آینده ساختار و برنامههای خود را بازسازی کند و رأیدهندگان را قانع کند که گزینهای جدی برای جایگزینی دولت هستند.