در مجموعه مقالات ارتباطات دکتر مجید مجدنیا، مدرس و پژوهشگر حوزه ارتباطات که در اِپُکتایمز فارسی منتشر میشوند، به نقش ارتباطات و جایگاه آن در زندگی کنونی میپردازیم.
در مقاله گذشته اشاره مختصری به تعریف ارتباط داشتیم و اهمیت آن را مورد تأکید قرار دادیم. گفتیم که ارتباطات، سنگ بنای جامعه انسانی است و بدون آن هرگز فرهنگ به عنوان خصیصه جامعه انسانی پدید نمیآمد. همچنین اشاره کردیم که بسیاری از علمای علم ارتباطات معتقدند که انسانها با شناخت خود میتوانند آغازگر ارتباط باشند و یا به تعبیری ارتباطات از خویشتن آغاز میشود.
پروفسور دینبارنلاند، در نگرشی که فرد نسبت به «شش شخص» دارد میگوید:
همانطوریکه ما خودمان را میسازیم، دیگران را نیز از طریق ارتباط با خود، میسازیم. او در نوشتههای خود، خواننده را بر آن میدارد که نظریههای گوناگون را که در ارتباط بین دو نفر وجود دارد، در نظر داشته باشد و مرکزیت و در محور حرکت بودن خود را، در فراگرد ارتباطی بهطور کامل باور داشته باشد. چنانچه آدمی، خود کژاندیش و ناپایدار باشد، قطعاً در ارتباط با کسان دیگر، آنان را نیز به گونهای که خود میاندیشد، در ذهن خود متصور میسازد.
ارتباط با خود، عملی مداوم و پیوسته و فراگیر در زندگی روزمره انسانهاست.
پس باید گفت که ادراک ما از یک فراگرد ارتباطی، به خودمان بستگی دارد. ما در ارتباطات روزمره خودمان به مقدار زیاد به درون خود متکی هستیم؛ بنابراین با وضعیت حاکم بر وجود خودمان، عمل میکنیم؛ گاه از کاهی، کوهی میسازیم و موضوعات کوچکی را لاینحل تصور میکنیم. در تحقیقی که در دانشگاه اوهایو انجام شده، مشخص شده است که ۸۴درصد از پروندههای طلاق در دادگاه خانواده اوهایو، مربوط به عدم تفاهم و یا درک متقابل بوده است. اغلب متقاضیان طلاق میگویند که «شوهرم یا همسرم توجهی به حرفهای من ندارد»، «من هر چه میگویم، او فقط حرفهای خودش را تکرار میکند» و از این قبیل صحبتها…
ارتباطات میتواند از نوع «ارتباطات درونفردی(۱)» یا «ارتباطات میانفردی(۲)» یا «ارتباطات عمومی و یا جمعی(۳)» باشد.
ارتباط درونفردی؛ هر یک از ما ابتدا با خود یک ارتباط درونی برقرار میکنیم. منظور از این ارتباط میتواند حل تعارضات درونی، برنامهریزی برای آینده، عملکرد عاطفی، ارزیابی خود و دیگران و… باشد. در ارتباط با خود، فرد خود را محور اصلی بحث و گفتوگو قرار میدهد، اگرچه ارتباط با خود، مبنای تمام انواع ارتباطات است، لکن کمتر به آن توجه میکنیم. ارتباط با خود عملی مداوم و پیوسته و فراگیر در زندگی روزمره انسانهاست.
ارتباط میانفردی؛ این ارتباط بین یک شخص با یک یا چند نفر دیگر برقرار میشود. هدف از برقراری این نوع ارتباط، میتواند حل مشکلات خود با دیگران، رفع تضادها و تعارضات، رد و بدل کردن اطلاعات، درک بهتر خود، رفع نیازهای اجتماعی و غیره باشد. در این نوع ارتباط، نقش فرستنده و گیرنده پیام به طور مداوم جابهجامیشود و چون بازخور فوری و بلاواسطه وجود دارد، یک نوع ارتباط تقریباً کاملی است که در آن تفهیم معنا ، به شکل مناسبی انجام میشود.
ارتباط عمومی یا جمعی؛ نوعی از ارتباط است که براساس آن فرد با تعداد کثیری از انسانهای دیگر ارتباط برقرار میکند. عمدتاً برنامهریزی شده است و غالباً از طریق وسایل ارتباطی به صورت غیر مستقیم با تعداد بسیار زیادی از افراد برقرار میشود؛ مانند پخش برنامههای رادیو یا تلویزیون، انتشار روزنامه سراسری، نمایش فیلم در سالن سینما و… . در ارتباط جمعی، برخلاف انواع دیگر ارتباط، بازخور، فوری و بلافاصله نیست، بلکه با توجه به تعداد مخاطبان ممکن است نقطهنظرات مختلفی مطرح شود. به لحاظ کثرت مخاطبان در این نوع ارتباط، در جهت انتقال صحیح معنا و جلوگیری از بروز هر گونه سوء تفاهمات، به مهارت و تخصص بالای ارسالکننده پیام نیاز است.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به موضوع ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وب سایت ایشان: www.majdnia.ir
پینوشتها:
-۱ Inter Personal Communication
-۲ Intra Personal Communication
-۳ Public Communication