Search
Asset 2

شبکه حزب‌الله در بیخ گوش جنوب آمریکا

حضور حزب‌الله در آمریکای لاتین نه جدید است و نه صوری. این گروه از اوایل دهه ۱۹۸۰ در منطقه حضور داشته و شبکه‌هایی ساخته که دست‌کم ۱۲ کشور را از مکزیک تا آرژانتین تحت پوشش دارند.
نیروهای حزب‌الله در مراسم تشییع هم‌رزمان خود، اسماعیل باز و محمد حسین شحوری، که در حمله خودرویی اسرائیل در ۱۷ آوریل ۲۰۲۴ در شهابیه لبنان کشته شدند، درود می‌فرستند و پرچم‌های زردرنگ این گروه را به اهتزاز درمی‌آورند. (AFP via Getty Images)

نویسنده: مارسیا جیامبرتونی

در سلسله‌مراتب دغدغه‌های امنیتی سیاست‌گذاران، حضور حزب‌الله در آمریکای لاتین کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. در مقاله اخیر رَند که تحت عنوان «شبکه‌های حزب‌الله در آمریکای لاتین» انتشار یافته است، می‌بینیم که این بی‌تفاوتی ممکن است هزینه زیادی روی دست آمریکا بگذارد، چراکه حزب‌الله راهبرد منطقه‌ای خود را در بحبوحه فشارهای فزاینده مالی و ساختاری به تعادل می‌رساند. پیامدهای مربوط به امنیت داخلی به بررسی بیشتر نیاز دارند: شبکه‌های حزب‌الله در آمریکای لاتین می‌توانند از نقاط ضعف برون‌مرزی سوءاستفاده کنند، مسیرهای قاچاق به شهرهای آمریکا را در اختیار گرفته و از شبکه‌های تبهکاری جهت گردآوری اطلاعات یا پشتیبانی عملیاتی در خاک آمریکا استفاده کنند.

حملات اکتبر ۲۰۲۳ حماس به خاک اسرائیل و تشدید تنش‌ها فعل و انفعالات منطقه را به شکل قابل‌توجهی دگرگون کرده‌اند. این درحالی است که اسرائیل در حملات اخیر خود توانست که چهره‌های کلیدی رهبری حزب‌الله از جمله حسن نصرالله، دبیرکل این گروه، را از بین ببرد. از آن‌جا که حزب‌الله در لبنان، سوریه و دیگر کشورها با محدودیت‌های عملیاتی بی‌سابقه‌ای مواجه شده است، شبکه‌های آمریکای لاتین که از قدیم به‌طور عمده برای جمع‌آوری اعانه مالی به کار گرفته می‌شوند، در تأمین افزونگی عملیاتی و تدارک پایگاه‌های عملیاتی جایگزین در فواصل دور از جبهه اصلی ارزش بیشتری پیدا می‌کنند.

توانمندی بی‌چون و چرا، اشتیاق همیشگی

ردپای حزب‌الله در آمریکای لاتین نه جدید است و نه صوری. این گروه از اوایل دهه ۱۹۸۰ در منطقه حضور داشته و شبکه‌هایی ساخته که دست‌کم ۱۲ کشور را از مکزیک تا آرژانتین تحت پوشش دارند. ساختار این شبکه‌ها- شبکه پیچیده‌ای از عاملان مستقیم، هواداران ایدئولوژیک، تبهکاران فرصت‌طلب و اعضای جوامع دور از وطن با ارتباطات سازمانی مختلف- باعث شده که مقابله با آن‌ها چالش‌برانگیز باشد.

این شبکه‌های پراکنده نشان داده‌اند که از ظرفیت جمع‌آوری اعانه مالی و توانمندی عملیاتی برخوردارند که مهلک‌ترین آن‌ها به بمب‌گذاری سفارت اسرائیل در سال ۱۹۹۲ و حمله به مرکز یهودیان آمیا در بوئنوس آیرس در سال ۱۹۹۴ مربوط می‌شود که به کشته شدن ۸۵ نفر و زخمی شدن بالغ بر ۲۰۰ نفر انجامید.

مقامات برزیلی در نوامبر ۲۰۲۳ گروهی را که مشکوک بودند با حزب‌الله در ارتباط است و حملاتی را علیه اهداف یهودی طراحی کرده متلاشی کردند. این اقدام درست یک ماه پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در اسرائیل انجام گرفت. مقامات آرژانتینی در سال ۲۰۲۴ پس از رؤیت یکی از بدنام‌ترین عوامل پول‌شویی حزب‌الله، اسد احمد برکات، در بندری شلوغ در شهر ایگیگه شیلی اعلام کردند که حزب‌الله احتمالاً دست به حمله خواهد زد. ما نمی‌توانیم توطئه برزیل و حضور برکات در این منطقه را با اطمینان به فعل و انفعالات متغیر خاورمیانه گره بزنیم، اما این تحولات نشان می‌دهند که وابستگان حزب‌الله پس از تحمل خسارات سنگین به دنبال جبران شکاف‌های عملیاتی و مالی خود  هستند. استراتژیست‌های دفاعی می‌بایست به توانمندی بی‌چون و چرا و اشتیاق همیشگی این گروه به انجام عملیات پرتلفات در هزاران کیلومتری لبنان توجه بیشتری نشان دهند.

حزب‌الله همواره دست‌کم ۷۰ درصد از بودجه خود را از جمهوری اسلامی ایران دریافت کرده است، اما شبکه‌های فعال در نیمکره غربی نیز درآمد تکمیلی و حیاتی این گروه را از طریق اقدامات پیچیده تبهکارانه تأمین می‌کنند. این اقدامات شامل قاچاق مواد مخدر، قاچاق اسلحه، جعل اسناد و پول‌شویی می‌شوند که اغلب با مشارکت سازمان‌های تبهکاری بومی انجام می‌گیرند. برای نمونه، شبکه ایمن جمعه توانست قبل از ورود اداره گمرک و حفاظت مرزی وزارت امنیت میهن، اداره تحقیقات فدرال و دیگر آژانس‌های ایالات متحده به این حیطه، صدها میلیون دلار از طریق قاچاق کوکائین و فروش خودروهای کارکرده در آمریکا پول‌شویی کند.

پیوند ترور و جنایت ممکن است نه یک فرصت‌طلبیِ صرف که تحولی راهبردی باشد. حزب‌الله با ورود به اکوسیستم تبهکاری توأمان به اهداف مختلفی دست پیدا می‌کند: تنوع بخشیدن به منابع مالی غیرمرتبط با ایران، ایجاد توانمندی‌های عملیاتی معقول و توسعه روابطی که در پشتیبانی لجستیکی در مناقشات سنگین کاربرد دارند.

حضور منطقه‌ای حزب‌الله در دو منطقه جغرافیایی حیاتی بوده است: نقطه سه‌مرزی که آرژانتین، برزیل و پاراگوئه در آن به یکدیگر می‌رسند و ونزوئلای تحت حکومت هوگو چاوز و نیکلاس مادورو. هرکدام مزایای خاص خود را دارند. نقطه سه‌مرزی منطقه‌ای تقریباً بی‌قانون با نظارت محدود برای اجرای قوانین است؛ وضعیتی که عاملان حزب‌الله در برنامه‌ریزی و هماهنگی لجستیکی برای بمب‌گذاری بوئنوس آیرس در سال ۱۹۹۴ از آن بهره بردند. در مقابل، ونزوئلا به‌طور مشخص دست به حمایت دولتی می‌زند که از جمله می‌توان به پشتیبانی سیاسی، تهیه پاسپورت و تأمین شبکه‌های حمل‌و‌نقل از طریق شرکت‌های دولتی مانند خطوط هوایی کونویاسا اشاره کرد.

شراکت راهبردی ونزوئلا و ایران که در قالب یک توافق همکاری ۲۰ ساله در سال ۲۰۲۲ به تصویب رسید، موقعیت حزب‌الله را بیش از پیش تقویت کرده است. مادورو به‌طور علنی کشور خود را با «محور مقاومتِ» ایران هم‌سو کرد و شرایطی را فراهم آورد تا عاملان حزب‌الله آزادانه فعالیت کنند، به منابع دسترسی داشته باشند و توانمندی‌های عملیاتی خود را با کمترین نظارت ممکن توسعه دهند.

ایران با رویکردی هماهنگ متشکل از مراکز فرهنگی، بورسیه‌های تحصیلی، عملیات رسانه‌ای مانند هیسپان‌تی‌وی و زیرساخت‌های دیپلماتیک در آمریکای لاتین، به‌طور گسترده اعمال نفوذ کرده و شرایطی را فراهم آورده که به نفع حزب‌الله است. ترجمه اسپانیایی کتاب خاطرات خامنه‌ای در سال ۲۰۲۳ از تلاش ایران برای ایجاد ارتباطات منطقه‌ای و ایدئولوژیک پرده برداشته است؛ الگویی که در مورد توسعه تاریخی حزب‌الله لبنان نیز صدق می‌کند.

سفارتخانه‌های ایران که فراتر از دیپلماسی مرسوم عمل می‌کنند، در جلسات استماع کنگره و تحلیل‌های امنیتی منطقه‌ای به‌عنوان مراکز بالقوه فعالیت‌های پنهانی شناخته شده‌اند. در عین‌حال، تحقیقات از دخالت ایران در استخراج غیرقانونی طلا در منطقه معدنی اورینوکو در ونزوئلا حکایت دارند که از این طریق منابع مالی لازم برای حمایت غیرمستقیم از شبکه‌های منطقه‌ای حزب‌الله را تأمین می‌کند.

کمبود اطلاعات

به‌رغم الگوهای نگران‌کننده‌ای که وجود دارد، ذینفعان برای شناخت شبکه‌های حزب‌الله در آمریکای لاتین به اطلاعات کهنه چشم می‌دوزند. آخرین تحلیل غیرمحرمانه‌ای که به‌طور مشخص به تهدیدات تروریستی حزب‌الله در آمریکای لاتین اختصاص دارد، تقریباً یک دهه قبل منتشر شده است. آخرین جلسه متمرکز استماع کنگره درباره ایران و حزب‌الله در نیمکره غربی در مارس ۲۰۱۵ برگزار شد.

این شکاف اطلاعاتی صرفاً یک مقوله آکادمیک نیست، بلکه اثربخشی عملیاتی ایالات متحده را در مبارزه با تروریسم به‌ویژه در مرز جنوبی آمریکا تضعیف می‌کند. بدون آگاهیِ به‌روز و جامع از عملکرد شبکه‌های حزب‌الله، آژانس‌ها به‌جای شناسایی و مختل کردن زیرساخت‌های سازمانی بر پرونده‌های تبهکاری انفرادی تمرکز دارند. بی‌توجهی عمومی تبعات بیشتری دارد: وزارت امنیت میهن و وزارت دادگستری آمریکا در ثبت پرونده‌های تاریخ‌دار به همراه شواهد مشکل دارند، مؤسسات مالی از متدهای ارزیابی طرح‌های جدید پول‌شویی آگاهی ندارند و شرکای منطقه‌ای با اتخاذ متدهای منسوخ در ارزیابی تهدیدات قادر به شناسایی الگوهای عملیاتی جدید نیستند. این رویکرد غیرمنسجم به وابستگان حزب‌الله اجازه می‌دهد که به‌سرعت خودشان را تطبیق داده و دسته‌جات پراکنده خود را جایگزین کنند و به لحاظ راهبردی دوام بیاورند.

همان‌طور که در «شبکه‌های حزب‌الله در آمریکای لاتین» به تفصیل توضیح داده‌ام، تحلیل‌های غیرمحرمانه خوب چندین کارکرد مهم دارند که دامنه تأثیر آن‌ها فراتر از کانال‌های اطلاعاتی غیرمحرمانه است. این تحلیل‌ها امکان گفتمان عمومی آگاهانه را فراهم می‌کنند، از پیگیری‌های حقوقی حمایت می‌کنند، امکان تعامل دیپلماتیک با شرکای منطقه‌ای را فراهم کرده و به مقابله با کارزارهای دروغ‌پراکنی کمک می‌کنند. افزایش آگاهی عمومی از طریق ارزیابی‌های غیرمحرمانه از برنامه‌های مقابله با تروریسم حمایت کرده و همکاری‌های بین‌المللی را تقویت می‌کند.

فرازونشیب مرتبط با فعل و انفعالات خاورمیانه و افزایش حمایت آمریکا از اسرائیل، شرایطی را فراهم کرده که باعث شده حزب‌الله تمایل بیشتری به استفاده از شبکه‌های جهانی خود در آمریکای مرکزی و جنوبی پیدا کند. این گروه ممکن است در قلمرو نفوذ لحظه‌ای خود دست به اولویت‌بندی بزند، اما زیرساخت‌های آمریکای لاتین امکان انجام اقدامات نامتقارنی را فراهم می‌کنند که احتمال تشدید مستقیم تنش‌ها در خاورمیانه را به حداقل می‌رساند.

درحالی‌که سیاستگذاران درباره چارچوب‌های امنیتی آینده دست به قلم شده‌اند، شناخت عملیات حزب‌الله در آمریکای لاتین مقوله‌ای است که نباید از آن غافل شد. عبور از الگوی دیرینه مبالغه یا غفلت در قبال توانمندی‌های این گروه مستلزم رویکردی جامع و شواهدمحور است که مردم عادی هم امکان دسترسی به آن را داشته باشند. تنها از طریق این تحلیلِ دقیق و منبع باز است که می‌توانیم به شناختی کامل از تهدیدات موجود دست یابیم و در شرایطی که حزب‌الله از انگیزه زیادی برای بهره‌برداری از نقاط ضعف ما برخوردار است، هیچ نقطه ضعفی را بلاتکلیف نگذاریم.

از RealClearWire

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

درباره نویسنده: مارسیا جیامبرتونی از تحلیلگران سیاسی رَند است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی