Search
Asset 2

انقلاب ۱۹۵۶ مجارستان: اقدامی شجاعانه برای سرنگونی حکومت کمونیستی

در پی پایان جنگ جهانی دوم در تابستان ۱۹۴۵، ارتش سرخ شوروی خود را مالک اروپای شرقی دانست. طی چند سال آتی، اتحاد جماهیر شوروی دموکراسی‌های نوپای لهستان، چکسلواکی، رومانی، لتونی، لیتوانی و استونی را نابود و دولت‌های استالینیستی را به بلغارستان و مجارستان تحمیل کرد.
گروهی از مردان پرچمی را بالای یک تانک در مقابل ساختمان پارلمان در جریان شورش ۱۹۵۶ مجارستان، بوداپست، نگه داشته‌اند.

نویسنده: جری بولر، مورخ کانادایی

در پی پایان جنگ جهانی دوم در تابستان ۱۹۴۵، ارتش سرخ شوروی خود را مالک اروپای شرقی دانست. طی چند سال آتی، اتحاد جماهیر شوروی دموکراسی‌های نوپای لهستان، چکسلواکی، رومانی، لتونی، لیتوانی و استونی را نابود و دولت‌های استالینیستی را به بلغارستان و مجارستان تحمیل کرد. با ظهور رژیم‌های مارکسیستی در شرق آلمان و همچنین آلبانی و یوگسلاوی، وینستون چرچیل به درستی گفت که «از استیتن در بالتیک تا تریست در آدریاتیک، یک پرده آهنین در سراسر قاره اروپا کشیده شده است.»

در بسیاری از این کشورها نارضایتی گسترده‌ای در قبال اشغال روسیه وجود داشت. در جمهوری‌های بالتیک، رومانی، کرواسی، بلاروس، لهستان و اوکراین، جنبش‌های مخالفِ شوروی با نام‌هایی نظیر «برادران جنگل»، «سربازان نفرین‌شده» یا «صلیبیون» درگیر جنگ‌های زیرزمینی شدند که سال‌ها به طول انجامید.

تانک های ارتش شوروی در ۱۲ نوامبر ۱۹۵۶ در بوداپست موضع گرفتند. ارتش سرخ، که بر اساس معاهده صلح ۱۹۴۷ در مجارستان مستقر بود، در ۱۲ نوامبر ۱۹۵۶ به پایتخت مجارستان حمله کرد و آن را تصرف کرد و قیام ضد کمونیستی را سرکوب کرد. (AFP via Getty Images)

در ژوئیه ۱۹۵۳ در برلین شرقی، کارگران علیه اربابان کمونیست خود قیام کردند و جرقه شورش موقتی را زدند که قبل از سرکوب به دست تانک‌های روسی به صدها شهر کشیده شد. جدی‌ترین شورش، انقلاب ۱۹۵۶ مجارستان بود.

در سال ۱۹۵۶ نارضایتی‌های عمیقی در جمهوری خلق مجارستان به وجود آمد. با وجود کنترل دولتی صنعت، اشتراکی‌سازی اجباری کشاورزی و ارسال محصولات به اتحاد جماهیر شوروی، اقتصاد اوضاع وخیمی داشت. عرضه کالاهای مصرفی با کمبود مواجه بود و استانداردهای زندگی رو به افول بودند. پلیس مخفی نظارت شدیدی روی مردم داشت، درحالی‌که بسیاری از مجارها از سرکوب مذهبی و آموزش اجباری زبان روسی در مدارس بیزار بودند. با انتشار اخباری مبنی بر نکوهش استالین در «سخنرانی محرمانه» نیکیتا خروشچف، نخست‌وزیر شوروی، امیدها به اصلاح نظام کمونیستی افزایش یافت.

روشنفکران مارکسیست اقدام به تشکیل محافل مطالعاتی کردند تا درباره مسیر جدید سوسیالیسم در مجارستان گفت‌و‌گو کنند، اما پیشنهادات محتاطانه آن‌ها ناگهان با تقاضای تغییر از جانب جوانان مواجه شد. دانشجویان دانشکده فنی بوداپست در ۲۲ اکتبر ۱۹۵۶ فهرست تغییرات را تنظیم کردند که به «شانزده نکته» معروف شد. این فهرست شامل انتخابات آزاد، خروج نیروهای شوروی، آزادی بیان و بهبود شرایط اقتصادی بود.

این نکات عصر روز بعد برای یک جمعیت ۲۰ هزار نفری که در کنار مجسمه یکی از رهبران شورش ۱۸۴۸ مجارستان گردهم آمده بودند، خوانده شد. تا ساعت ۶ عصر که دانشجویان به سمت ساختمان پارلمان راهپیمایی کردند، جمعیت به حدود ۲۰۰ هزار نفر رسید. این مسئله باعث نگرانی دولت شد. آن شب، ارنو گرو، رهبر حزب کمونیست، به رادیو رفت و شانزده نکته را محکوم کرد. در پاسخ، شورشیان مجسمه عظیم استالین را به زیر کشیدند.

شب ۲۳ اکتبر، جمعیت در مقابل رادیو بوداپست تجمع کردند و خواستار آن شدند که شانزده نکته روی آنتن خوانده شود. پلیس مخفی به سوی معترضان تیراندازی کرد و تعدادی از آن‌ها را کشت. این اتفاق خشم تظاهرکنندگان را برانگیخت. آن‌ها خودروهای پلیس را آتش زدند و از طریق انبارهای نظامی به اسلحه دست پیدا کردند. یگان‌های ارتش که دستور داشتند از پلیس مخفی حمایت کنند، دست به شورش زدند و به تظاهرات پیوستند. دولت به تقلا افتاد. از یک‌سو تانک‌های شوروی به بوداپست فراخوانده شدند و از سوی دیگر، ایمره ناگی، که اصلاح‌طلب و محبوب بود، به نخست‌وزیری رسید.

بقایای یک تانک شوروی، در یکی از خیابان‌های بوداپست ۶ نوامبر ۱۹۵۶. (INTERCONTINENTAL/AFP via Getty Images)

درحالی‌که معترضان سنگر به پا کرده و به سمت یگان‌های پلیس مخفی تیراندازی می‌کردند، ناگی در حال مذاکره با شوروی بود که پذیرفت تانک‌های خود را از پایتخت خارج کند. شورش طی چند روز آتی گسترش یافت. کارخانه‌ها اشغال شدند، روزنامه‌ها و مقرهای حزب کمونیست مورد حمله قرار گرفتند و کمونیست‌های معروف و عوامل پلیس مخفی به قتل رسیدند. نخست‌وزیر جدید زندانیان سیاسی را آزاد کرد و وعده داد که دموکراسی و آزادی بیان و مذهب را برقرار می‌کند.

برای مدتی به نظر می‌رسید که مسکو با تغییر مجارستان کنار آمده است، اما وقتی ناگی از خروج این کشور از پیمان ورشو خبر داد و اعلام کرد که در جنگ سرد بی‌طرف خواهد بود، خروشچف برآشفت. او از ترس فروپاشی کل بلوک شوروی برای حمله به مجارستان نقشه کشید. ارتش سرخ در ۳ نوامبر بوداپست را محاصره کرد و با ورود نیروهای زرهی در فردای آن روز نبردهای شدیدی درگرفت. برخی از یگان‌های ارتش مجارستان ضمن همراهی هزاران غیرنظامی به مقابله پرداختند، اما پایان جنگ قابل پیش‌بینی بود.

نیروی مقاومت پس از یک هفته نبرد با بیش از ۲۰ هزار کشته و زخمی درهم شکست. دولت جدید، که با تأیید شوروی روی کار آمد، تحت رهبری یانوش کادار اقدام به پاکسازی ارتش و حزب کمونیست کرد، هزاران نفر را به زندان انداخت و رهبران شورشی از جمله ناگی را اعدام کرد.

صدهاهزار نفر از کشور فرار کردند و بسیاری از آن‌ها در کانادا و آمریکا مستقر شدند. اتحاد جماهیر شوروی بشدت در عرصه جهانی محکوم شد. بسیاری از کمونیست‌های ساکن غرب که از عضویت حزب استعفا داده بودند، جزو منتقدان شوروی بودند. تا فروپاشی شوروی در اروپای شرقی در سال ۱۹۸۹، مجارها دیگر طعم آزادی را نچشیدند.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

جری بولر مورخ کانادایی و از اعضای ارشد مرکز پیشرو برای سیاست عمومی است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی