Search
Asset 2

بلای چین بر سر برق پاکستان؛ آیا ابتکار کمربند و جاده چین حکم همان قناری در معادن زغال‌سنگ را دارد؟

پاکستان تا حد زیادی به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با ابتکار کمربند و جاده دارد، در آستانه ورشکستگی است.
لوگوی فروم کمربند و جاده در خیابانی در پکن؛ ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳. (Jade Gao/AFP via Getty Images)

پاکستان تا حد زیادی به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با ابتکار کمربند و جاده دارد، در آستانه ورشکستگی است.

معادن زغال‌سنگ مقادیر زیادی کربن مونوکسید سمی منتشر می‌کنند. از این‌رو، معدنچیان قدیمی یک قناری در قفس را با خود به معدن می‌بردند. ساختار بدنی نحیف این پرنده باعث می‌شود که مدت‌ها قبل از معدنچیان تسلیمِ گاز شود. بدین ترتیب، قناری نشان می‌دهد که جانِ انسان‌ها در خطر است. مرگ این پرنده باعث می‌شد که معدنچیان از معدن خارج شوند. پاکستان- به‌عنوان یکی از اولین و مشتاق‌ترین شرکای ابتکار کمربند و جاده- در شرایط کنونی در رنج و عذاب به سر می‌برد و به دیگر شرکا نشان می‌دهد که باید از «معدن» خارج شوند.

بزرگ‌ترین مشکل پاکستان به شبکه برقی مربوط می‌شود که در قالب ابتکار کمربند و جاده در این کشور راه‌اندازی شد. این پروژه از همان ابتدا هزینه گزافی داشت و با توجه به این‌که ظرفیت تولید چین به شکل قابل‌توجهی فراتر از نیاز پاکستان بود، بار بدهی کنونی پاکستان حقیقتاً طاقت‌فرسا است.

بدیهی است که این مشکل صرفاً یک اشتباه محاسباتی که اغلب در سرمایه‌گذاری‌ها رخ می‌دهد، نیست. خبر بد برای تمام شرکای ابتکار کمربند و جاده این است که مشکل به نحوه اجرای ابتکار پکن بازمی‌گردد.

پکن در این ابتکار سراغ کشورهای کمترتوسعه‌یافته می‌رود و پیشنهاد ساختِ زیرساخت‌هایی را ارائه می‌دهد که به آن کشور کمک می‌کنند به بازدهی اقتصادی برسد. پکن همچنین به کشور مربوطه پیشنهاد می‌کند که برای تأمین هزینه‌های پروژه وام بگیرد که عمدتاً از طریق بانک‌های دولتی چین ارائه می‌شود. پکن همچنین ترتیبی می‌دهد که پیمانکاران چینی کار ساخت‌و‌ساز را انجام دهند و همان چینی‌ها مدیریت پروژه را پس از تکمیل کار برعهده بگیرند.

تمام مزایا به پکن تعلق می‌گیرد. اگر دریافت‌کننده تسهیلات به دلایلی نتواند جوابگوی تعهدات مالی خود باشد، مالکیت پروژه به پکن تعلق می‌گیرد. حتی اگر دریافت‌کننده تسهیلات بتواند وام خود را بازپرداخت کند، همچنان برای حفظ و رونق آن نیازمند پکن خواهد بود.

مشکل دیگری نیز وجود دارد. با توجه به این‌که مقامات چینی پروژه‌ها را همیشه به دلایل سیاسی و دیپلماتیک- و نه اقتصادی- انتخاب می‌کنند، نیازهای اقتصادی کشور مقصد اغلب نادیده گرفته شده و یا مبالغه‌آمیز یا بی‌ارزش در نظر گرفته می‌شوند. از آن‌جا که پکن از سرمایه کشور مقصد- هرچند در قالب وام- استفاده می‌کند، انگیزه چندانی برای تطبیق پروژه با نیازهای آن کشور ندارد. مسئله‌ای که اوضاع را وخیم‌تر می‌کند، این است که کشورهایی که رژیم چین به آن‌ها نزدیک می‌شود معمولاً قادر به ارزیابی دقیق نیازهای اقتصادی خود نیستند.

پیشنهاد اولیه چین به پاکستان- که حدود یک دهه پیش مطرح شد- فریبنده بود. این کشور با کمبود ظرفیت تولید برق دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد. چین وارد میدان شد و مجموعه‌ای کامل از نیروگاه‌های زغال‌سنگی، خورشیدی و برق‌آبی ساخت. این پروژه ۲۵ میلیارد دلار هزینه برداشت که برای پاکستان مبلغ هنگفتی است. جدا از تعهد به بازپرداخت تسهیلات در یک بازه ۱۰ ساله، پاکستان متعهد شد که کل برق تولیدی تأسیسات تحت مدیریت چین را طی ۴۰ سال آتی خریداری کند. پاکستان همچنین به شرکت‌های دولتی چینی- که مدیریت این تأسیسات را برعهده دارند- قول یک بازدهی ۳۴ درصدی را داده است.

از همان اول معلوم بود که پاکستان نمی‌تواند به این وعده‌ها عمل کند. با توجه به این‌که محاسبات به‌جای تمرکز بر اقتصاد بر سیاست و دیپلماسی متمرکز بودند، ظرفیت تولید برق بسیار بیشتر از چیزی شد که پاکستان در سال‌های آتی به آن نیاز خواهد داشت. براساس برخی از محاسبات، مازاد تولید برق در این کشور بالغ بر ۴۰ درصد است. اما شرایط قرارداد باعث شده که پاکستان کل ظرفیت تولیدی را خریداری کند.

پاکستان برای انجام این تعهدات طاقت‌فرسا قیمت برق را از برخی از کشورهای توسعه‌یافته و ثروتمند بالاتر برده است. قیمت برق به‌ازای چند لامپ، یک یخچال کوچک و چند پنکه برای یک خانواده پاکستانی ۶۰ دلار در ماه هزینه خواهد داشت که با توجه به درآمد سرانه ۱۲۵ دلاری این کشور مبلغ هنگفتی محسوب می‌شود.

پاکستان در حال حاضر حدود ۱ میلیارد دلار به بانک‌های دولتی چین بدهکار است که ۹ میلیارد دلار دیگر نیز به‌ازای ساخت دو نیروگاه هسته‌ای جدید توسط چینی‌ها به آن اضافه خواهد شد.

وضعیت پاکستان نسبت به دیگر شرکای ابتکار کمربند و جاده وخیم‌تر است که عمدتاً به این بازمی‌گردد که جزو شرکای اولیه بوده است، نه این‌که معامله با دیگر کشورها- که البته هرکدام جزئیات خاص خود را دارند- شرایط متفاوتی داشته است. در حال حاضر، سریلانکا بدهی معوقه دارد و چند کشور آفریقایی نیز مجبور شده‌اند که به دلیل ناتوانی در پایبندی به شروط قرارداد از نو پای میز مذاکره بنشینند. شی جین پینگ، رهبر چین، چندی پیش مجبور شد که برای جلوگیری از عقب‌نشینی چند کشور به آن‌ها وعده اعطای تسهیلات بیشتر بدهد.

اگر پاکستان را الگو قرار دهیم، متوجه می‌شویم که طرح ابتکار کمربند و جاده از پایه ناقص است. از آن بدتر این‌که شرکای ناکام فشار زیادی به بخش مالی چین و پیمانکاران چینی وارد می‌کنند که اقتصاد بدهکار و ناتوانِ چین قادر به تحمل آن نیست.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی