یک زن اسرائیلی که در حمله ۷ اکتبر، حماس او و دخترش ۵ سالهاش را ربود، از آنچه در لحظه و طی اسارت ۴۹ روزه بر او گذشت صحبت کرد.
تایمز اسرائیل شرح حال این زن ۴۴ ساله را گزارش کرده است.
دانیل آلونی و دخترش امیلیا، ۶ ساله به دیدار خواهرش شارون آلونی، و خانوادهاش در کیبوتص نیراوز رفته بودند.
همان روزی بود که حمله گسترده تروریستهای حماس به جنوب اسرائیل رخ داد و موجب کشتار بیش از ۱۲۰۰ نفر شد که بیشترشان مردم عادی و غیر نظامی بودند.
او و دخترش جزو ۲۴۰ گروگانی بودند که طی حمله به اسرائیل ربوده و به نوار غزه برده شدند.
وقتی تروریستها به خانه حمله کردند، دانیل، دخترش امیلیا، خواهرش شارون، شوهر خواهرش، دیوید کونیو و دختران دوقلوی ۳ ساله خواهرش، یولی و اِما، داخل «اتاق امن» خانه شدند. اتاق امن، سرپناهی است که برای حملات راکت و موشکی تعبیه شده است؛ اما درش قفل ندارد.
این خانواده میدانستند که تروریستها به کیبوتص وارد شدهاند و صدای شلیکهای بیرون را میشنیدند.
ناگهان از صداهای داخل خانه فهمیدند که تروریستهای حماس وارد خانه شدهاند؛ دیوید چنان درب اتاق امن را محکم نگه داشته بود که آنها نتوانستند وارد اتاق شوند.
در عوض نیروهای حماس ساختمان را به آتش کشیدند. دیوید، یولیای ۳ ساله را گرفت و به امید فرار از پنجره اتاق بالا رفت که هر دو اسیر شدند.
آنهایی که هنوز در داخل اتاق امن بودند، کرکرههای فولادی را روی پنجره بسته بودند؛ اما این باعث میشد که از دود خفه شوند.
دانیل سریع به شارون گفت که «به خاطر بچهها، بهتر است با شلیک اسلحه تروریستها، دردناک اما سریع بمیریم؛ تا اینکه آهسته در دود خفه شویم … لحظهای بود که باید راه آسانتر مرگمان را انتخاب میکردم.»
او در این حین پیام صوتی برای خانوادهاش گذاشت که «دارند خانه را میسوزانند، تروریستها آمدهاند داخل، سعی کردند به ما شلیک کنند. ما داریم داخل خانه میسوزیم. اگر هم بیرون برویم به ما شلیک میکنند. در هر صورت میمیریم. تمام شد. آخر خطه.»
او دخترش را در آغوش گرفت و گفت: «عشقم، ببخش، ما قراره بمیریم.»
بعد با شارون پنجره را باز کردیم و منتظر شلیک شدیم.
اما تروریستها بیرون منتظر بودند و اشاره کردند که بیرون بیایند. بعد از بیرون رفتن، محاصرهشان کردند. بعد شارون را از دانیل، دخترش و خواهرزادهاش جدا کردند. دانیل در آن لحظه فکرش را هم نمیکرد که گروگان گرفته شدهاند.
سپس آنها را به همراه تعداد دیگری از گروگانها سوار تریلری کردند و به مرز بردند. دانیل گفت که در طول راه نیروهای حماس را میدیدند که غرق در شادی بودند و عکس میگرفتند.
در غزه خودرو متوقف شد و خواهرزادهاش را از او جدا کردند. دانیل گفت که حس گناه از ناتوانی از حفاظت از اِمای سه ساله وجودش را گرفته بود.
دانیل و امیلیا را به تونلهای حماس بردند. او اسیران دیگر را دید که دستهایشان بسته بود و در چهرهشان ترس موج میزد.
تعدادی هم مجروح با زخمهای باز آنجا بودند؛ اما دارو و درمانی در کار نبود.
بعد از سه روز ماندن در تونلها، آنها را به آپارتمانی بردند که ۱۳ روز در آنجا نگهداری شدند. اما به دلیل بمبها از طرف ارتش اسرائیل، دوباره به تونل برگردانده شدند.
آنها چندین بار جایشان را عوض کردند. حماس از دانیل و دو گروگان دیگر، یک فیلم تبلیغاتی هم ساخت.
در طول اسارت، او سعی کرد از امیلیا مراقبت کند تا روحیهاش را نبازد. بعدا به او گفته شد که شارون و دو دخترش در بیمارستان هستند.
او سرانجام در اواخر ماه نوامبر هنگام آتش بس برای تبادل گروگانها با اسرای فلسطینی به اسرائیل بازگردانده شد. دانیل میگوید که هنگام بازگشت به سمت اسرائیل، برخی از مردم غزه جلوی خودروی صلیب سرخ را میگرفتند. جمعیت به سمت خودرو حمله و به شدت آن را تکان میدادند.
شارون و دخترهایش روز ۲۷ نوامبر آزاد شدند؛ اما همسرش دیوید، هنوز در اسارت حماس است.