Search
Asset 2

واکنش‌ها به بی‌تفاوتی رهگذران به کشتن دختری در اسلامشهر و گریزگاه قانونی برای فرزندکشی

انتشار ویدیوی آخرین دقیقه زندگی فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله که توسط ضربات بی‌امان چاقوی پدرش در خیابانی در اسلامشهر تهران به قتل رسید، افکار عمومی جامعه ایران را در شوک فرو برد.
(Social Media)

انتشار ویدیوی آخرین دقیقه زندگی فاطمه سلطانی، دختر ۱۸ ساله‌ای که توسط ضربات بی‌امان چاقوی پدرش در خیابانی در اسلامشهر تهران به قتل رسید، افکار عمومی جامعه ایران را در شوک فرو برد. بسیاری بر نقش تماشاگرانه رهگذرانی که اقدامی برای جلوگیری از ارتکاب قتل نکردند، انتقاد کرده‌اند و برخی دیگر به شکاف‌های قانونی در برخورد با فرزندکشی در ایران اشاره کرده‌اند.

با گذشت کمتر از یک هفته از قتل فاطمه سلطانی، واکنش‌ها به این جنایت ادامه دارد.

برادر فاطمه سلطانی در گفتگو با رسانه‌ها درباره این جنایت گفته است که او از سه سالگی‌اش شاهد کودک‌آزاری و همسرآزاری پدرش بوده و مادرش از زمانی که او هفت ساله بود، به دلیل خشونت همسرش، بارها به نهادهای قضایی شکایت کرده بود و این وضعیت ادامه داشت تا اینکه فاطمه متوجه «خیانت» پدرش شد و این موضوع را به مادرش اطلاع داد.

براساس گفته‌های برادر مقتول، مادر فاطمه بعد از گرفتن حق طلاق، تصمیم به جدایی گرفت، فاطمه و برادرش نیز که از اخلاق پدرشان شاکی بودند، با مادرشان همراهی کردند. با گذشت ۴ روز از جدایی مادر فاطمه‌ از پدرش، برادر فاطمه از بیم انتقام‌گیری پدرشان، او را تا محل کارش همراهی می‌کرد تا اینکه در روز پنجم، پدرشان با آمدن به محل کار فاطمه، او را با ضربات چاقو در خیابان به قتل رساند.

در فیلمی که از صحنه قتل منتشر شده است. در زمان وقوع جنایت، چندین رهگذر برای تماشای صحنه جنایت توقف می‌کنند، اما هیچ کاری برای ممانعت از وقوع جنایت انجام نمی‌دهند.

«نگاه بی‌تفاوت» و «تلخ»

آزاده مختاری، خبرنگار درباره این جنایت در صفحه ایکس خود نوشته است «عکس‌العمل رهگذران به اندازه دخترکشی تلخ بود، رهگذران به کشتن دختر نگاه می‌کنند و می‌روند، بخصوص مردان رهگذر. زنان باز تلاشی برای کمک می‌کنند، هر چند ناموفق، اما مردان نگاه کردند و رفتند. دچار گسیختگی همدلی شده‌ایم.»

شیرین یکی از کاربران شبکه اجتماعی ایکس در این‌باره نوشته است: «ترسناک‌ترین بخشِ قتل ِفاطمه سلطانی توحش افسارگسیخته‌ پدر نیست!! نگاه بی‌تفاوت جامعه‌ای است که حضور دارد، می‌بیند و تنها گذر می‌کند .عجیب نیست که در چنین جامعه‌ای که تهی از هر ری‌اکشن (واکنش) انسانی است، جمهوری اسلامی، دسته دسته انسان‌ها را در اوج خونسردی به طناب اعدام می‌سپارد!!»

پرویز یاری، خبرنگار در این‌باره نوشته است: «صحنه‌ قتل فاطمه سلطانی آنقدر شوکه‌کننده است که حتی وحشت را می‌توان در واکنش رهگذران دید (!) کسی که توانسته این سطح از خشونت بی‌رحمانه را بروز دهد، مطابق قانون مجازات اسلامی به زودی با پرداخت دیه از زندان آزاد خواهد شد و بعد، تنها یک نفس با زنان دیگر فاصله خواهد داشت.»

زاهد امانی‌زاده نیز از دیگر کاربران نوشته است که بی‌تفاوتی رهگذران در زمان وقوع جنایت، یک «درد جانسوز» است.

خبرگزاری رکنا در مطلبی با انتقاد از واکنش رهگذران به جنایت نوشته است: «در تهران، در تبریز، در اهواز، در هر کوچه‌ای که خشونت خانوادگی را «مسئله‌ای شخصی» می‌دانند و هر گذری که در آن، انسان‌ها فقط تماشاگرند، قتل فاطمه تکرار خواهد شد.»

رهگذران تماشاگر و مداخله‌گران در بحران از نگاه کارشناسان

روانشناسان اجتماعی، بی‌تفاوتی رهگذران صرفا تماشاگر یک جنایت را با تئوری اثر تماشاگر توضیح می‌دهند که در آن، تعدادی از افراد تماشاگر جنایت تصور می‌کنند که مسئولیت کمتری برای مداخله دارند یا اینکه افراد منتظر می‌مانند تا دیگران اقدام کنند، در نتیجه هیچ اقدامی نمی‌کنند.

چارلز گارفیلد، استاد روانشناسی بالینی در دانشگاه کالیفرنیا معتقد است: «تفاوت‌های ظریفی میان تماشاگران جنایت و افراد دارای شجاعت اخلاقی وجود دارد که این دو گروه را از یکدیگر جدا می‌کند.»

جان دارلی، روانشناس در تحقیق خود مشخص کرده است که «افراد تماشاگر فعال که در مواقع بحرانی دست به مداخله می‌زنند، به آسایش و امنیت دیگران اهمیت می‌دهند، احساس مسئولیت اجتماعی بیشتری دارند و تعهد به ارزش‌های اخلاقی را نشان می‌دهند.»

ساموئل اولینر، جامعه‌شناس در تحقیقات خود درباره «شخصیت نوع‌دوست» معتقد است «برخی افراد تمایل دارند که هر زمان فرصتی پیش بیاید، به دیگری کمک کنند، اما یک تماشاگر (منفعل) کمتر به دنیای بیرونی و فراتر از جامعه نزدیک به خودش اهمیت می‌دهد و در زمان بحرانی فکر می‌کند که چرا باید در آن درگیر شود؟ این‌ها مردم من نیستند؟ شاید آن‌ها سزاوار (بحران) باشند. این‌گونه از افراد، کمک کردن را به عنوان یک انتخاب نمی‌دانند، اما نجات‌دهندگان، فاجعه را می‌بینند و خود را ناگزیر از مداخله در بحران می‌دانند.»

خلاء قانونی در ایران

برخی از کاربران در واکنش به قتل فاطمه سلطانی، قوانین قضایی جمهوری اسلامی را مقصر می‌دانند که در آن، پدر در صورت قتل فرزندش با مجازات‌های سنگینی مواجه نمی‌شود.

در ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی آمده‌است که پدر به موجب قتل فرزند خود قصاص نمی‌شود. درصورتی‌که قاتل، پدر مقتول باشد، علاوه بر پرداخت دیه به ولی دم، به حبس از سه تا ده سال محکوم می‌شود.

محسن برهانی، حقوقدان با بیان اینکه «خون زنان مهمتر است یا موی زنان؟» نوشته است: «ای کاش فیلم قتل وحشتناک مرحوم فاطمه سلطانی را نمایندگان مجلس مشاهده کنند و جهت منع و کاهش خشونت علیه زنان دست به تقنین بزنند.»

رضا شفاخواه، وکیل دادگستری نیز در این‌باره نوشته است: «تا کی باید با استناد حدیث «فرزند و مالش از آن پدر است» شاهد خشونتِ بی‌عقوبت علیه زنان و فرزندان باشیم؟»

پیش از این نیز در ماجرای قتل رومینا اشرفی که در سال ۱۳۹۹ توسط پدرش با ضربات داس به قتل رسید، رسانه‌ها گزارش داده بودند که رضا اشرفی قبل از ارتکاب جنایت، درباره مجازات احتمالی در صورت کشتن فرزندش تحقیق کرده و به این نتیجه رسیده بود که اگر رومینا را به قتل برساند، قصاص نخواهد شد.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی