در سی و چهارسالگی خروج سربازان شوروی از افغانستان، افکار عمومی در روسیه و افغانستان میگویند که هنوز سوالهایشان درباره این ده سال جنگ پر تلفات بیپاسخ مانده است.
رئیسجمهور روسیه و رهبران طالبان اعلامیههای معناداری به خاطر این مناسبت تاریخی منتشر کردند. ولادیمیر پوتین از «قهرمانی» و «افتخار» هزاران هموطن روسی در این جنگ یاد کرد و سربازان ارتش شوروی سابق را «رفقایی» دانست که در این جنگ مفقود و کشته شدند و هرگز به روسیه بازنگشتند.
ملت افغانستان و روس در اعلامیه رهبران
او در این اعلامیه امیدواری خود را برای انتقال سنتهای «میهن دوستی» و «خدمت به میهن» از نسل به نسل دیگر مردم روسیه ابراز میکند تا این بار در جنگ اوکراین، سربازان در مقابل «نئونازیها» بجگند و از روسیه «دفاع» کنند. این اصطلاحی است که پوتین برای توصیف دولت اوکراین به کار میبرد. اصطلاح «نئونازی» یکی از بهانههای پوتین برای حمله به اوکراین بود.
از چند سال پیش به این سو، پوتین در تلاش است تا روایت کرملین از حمله شوروی به افغانستان را که این حمله را اشتباه خوانده بود، تغییر دهد. امسال هم مانند سال گذشته در روسیه، مراسمهای دولتی برای بزرگداشت سربازان جنگ شوروی در افغانستان برگزار شد.
رهبران طالبان نیز سالروز خروج شوروی از افغانستان را روز تعطیلی/ رخصتی عمومی اعلام کردند. آنها در اعلامیهای، سالروز خروج شوروی از افغانستان را روزی «افتخارآفرین» نامیدند که ملت افغانستان با «جهاد» و «فداکاری» توانستند «ابرقدرت اشغالگر» را «شکست» دهند. آنها در این اعلامیه گفتند: «پس از تجاوز شوروی، اشغال به رهبری آمریکا آغاز و شکست آن باز هم ثابت ساخت که افغانها در مقابل بیگانگان حساس هستند.» آنها افزودند: «اگر کشورها با ما تعامل روشن و نیک داشته باشند، ما نیز با درنظرداشت منافع دینی و ملی خود آماده تعامل مثبت هستیم.»
به نظر میرسد که طالبان در این بیانیه به طور تلویحی از اعتراضهای جهانی به محدودیتهای شدید برای زنان تحت عنوان قوانین شرع و دین انتقاد کردهاند.
سه دهه بعد از پایان یک دهه جنگ شوروی در افغانستان، رهبران امارت و رئیسجمهور روسیه از نقش اتباع خود و از «افتخار آفرینی» آنها در این جنگ یاد میکنند و تلاش میکنند که از این ماجرا برای تحلیل شرایط امروز استفاده کنند، اما این سوال هنوز باقی است که نسلهای گذشته و امروز در این دو کشور، چگونه به این مناسبت تاریخی نگاه میکنند و آیندهشان را چگونه میبینند؟
جنگی به مثابه چرخ گوشت
سویتلانا الکسویچ، نویسنده بلاروسی است که در کتاب خود به نام تابوتهای روئین با سربازان جنگ شوروی مصاحبه کرده است. کتاب وی در سال ۲۰۱۵ برنده جایزه نوبل ادبی شد، وی در این کتاب از تعبیر روسی چرخ گوشت در جنگ استفاده کرده است که تعبیری برای توصیف وضعیت فرسایشی جنگی است که در آن فقط کشتار صورت میگیرد. اکنون این تعبیر در حمله روسیه به اوکراین نیز به کار برده میشود.
وی در این کتاب علاوه بر مصاحبه با سربازان به روایتهای مردم روسیه از جنگ شوروی میپردازد. او در یک بخش از کتابش، دعوای والدین در اتوبوس و در جایی دیگر بحثی از مسئولان یک مکتب/مدرسه از زبان مصاحبهشوندگانش بیان میکند که آنها این سربازان را محکوم میکنند.
همچنین الکسویچ به نقل از یک نظامی درجهدار نوشته است: «بروید بر گورها لوحهای بیاویزید که همه چیز اشتباه بود. بر سنگ گورها این را حک کنید! روی سنگ حک کنید تا برای قرنها بماند.»
الکساندر استریگین از کاربران روسی در صفحه حساب کاربریش در فیسبوک نوشته است: «۱۴ هزار سرباز و افسر در جنگ شوروی در افغانستان کشته شدند و تعداد کل تلفات جنگی به ۸۲ درصد رسید، در حالیکه از همان آغاز جنگ مشخص بود که اتحاد جماهیر شوروی در خاک خارجی شکست خواهد خورد. بسیاری از سربازانی که از این چرخ گوشت گذشتهاند، هنوز نمیفهمند چرا همرزمانشان کشته شدند، چرا آنجا جنگیدند، زخمی و کشته شدند. هدف آن جنگ چه بود؟»
کنستانتین ایوانف در واکنش به تصویری سرباز روسی که دو انگشتش را به علامت پیروزی بلند کرده است، در حالیکه پشت سرش بر لوله تانک، سه گل آویزان است، نوشته است: «و من میخواهم در تصویر پایان جنگ، خروج نیروهای روسیه از اوکراین را هم ببینم.»
الکسی فیلاتوف از نظامیان درجهدار روسی در پستی فیسبوکی نگاشته است: «امروز سی و چهارمین سالگرد خروج نیروهای شوروی از افغانستان است. شاید سختترین درگیری نظامی برای کشور ما پس از جنگ بزرگ میهنی باشد. حتی آمار رسمی نیز از این موضوع سخن میگویند… هر داده رسمی، هر چقدر هم صادقانه و قابل اعتماد باشد، تصویر واقعی عواقب را منعکس نمیکند.»
وی با اشاره به عواقب این جنگ افزوده است: «شروع یک جنگ آسانتر از پایان دادن به آن است. آیا جنگ شوروی در افغانستان در ۱۵ فوریه ۱۹۸۹ به پایان رسید؟ به طور رسمی بله اما هزاران سربازی که در این جنگ شرکت کردند؛ مبتلا به مشکلات روحی موسوم به «سندرم افغانی» شدند.»
به نوشته فیلاتوف، یکی از عواقب این جنگ، افزایش قاچاق مواد مخدر از افغانستان و تبدیل شدن قلمرو جماهیر شوروی سابق و کشورهای همسایه این کشور به «زرادخانه سلاحهای غیرقانونی اشرار و تروریستها» بود.
وی با این تحلیل نتیجه میگیرد که «هر چند جنگ شوروی در خاک افغانستان بود و در خاک روسیه نبود، اما روسیه را به شدت تغییر داد و شاید این افغانها بودند که اتحاد جماهیر شوروی را شکست دادند.»
«قشون سرخ» و «اشغالگری»
نگاهی به تاریخ چهار دهه اخیر در افغانستان نشان میدهد که جنگ شوروی پیامدهای بلندمدت بر تمام عرصههای زندگی در افغانستان داشت. مهاجرتهای گسترده مردم افغانستان به کشورهای همسایه و وجود انبوه سلاحهای جنگی که زمینه جنگهای داخلی را رقم زد، از پیامدهای این حمله بود.
در نوشتارهای رسمی و بیانیههایی که از طرف مجاهدین سابق در این مدت منتشر شده است، هر سال از تعبیر «قشون سرخ» و «اشغالگر» برای اشاره به اتحاد جماهیر شوروی سابق استفاده شده است.
به گفته کارشناسان، حمله شوروی به افغانستان همچنین زمینهساز افراطگرایی اسلامی و تقویت تروریسم در افغانستان شد که در چند دهه گذشته، مردم این کشور از قربانیان تروریسم و افراطگرایی اسلامی هستند. طالبان و القاعده در صف مجاهدین علیه شوروی سابق میجنگیدند.
صبغتاله احمدی، سخنگوی جبهه مقاومت علیه طالبان در صفحه توییترش به این مناسبت نوشته است: «سالروز خروج ارتش سرخ شوروی سابق را در حال گرامی میداریم که کشور یک بار دیگر مورد تاختوتاز و زیر سلطهی یک گروه تروریستی قرار گرفته است.»
به نوشته وی «وضعیت افغانستان و منطقه به گونهی سریع در حال تغییر است و روایت برتریطلبانهی طالبان شکست خورده است. شمارش معکوس سقوط آزاد گروه طالبان بخاطر اختلافهای درون گروهی نیز به سرعت فروپاشی این گروه تروریستی افزوده است.»
سالروز خروج شوروی از افغانستان امسال در شبکههای اجتماعی افغانستان با کمترین واکنش از طرف کاربران همراه بود.
رقیب فاروقی از کاربران افغانستان در پستی فیسبوک نوشته است: «در تاریخ افغانستان بعد از وارد شدن شوروی و ایجاد جریانی به اسم جهاد و مقاومت سوالهایی ذهنم را درگیر ساخته است! اگر چیزی به نام جهاد در برابر شوروی وجود داشت، پس بعد از خروج شوروی چرا جنگ پایان نیافت؟ چرا افغانستان به جای گورستان شوروی به گورستان خود افغانها تبدیل شد؟ چرا راکتهای کور در شهر کابل هنوز قربانی میگرفت؟ چرا قتلعام افشار اتفاق افتاد؟ چرا بر سر مردم میخ کوبیده شد؟ چرا چور و چپاول شد؟…»
شاه حسین مرتضوی از سخنگویان حکومت پیشین در صفحه توییترش به این مناسبت نگاشته است: «درس مهم تاریخی برای همه افغانها این است که از گذشتههای تاریخی همه بیاموزیم! تجربه نشان داده است که اتکای مطلق به قدرتهای خارجی، سیاستهای حذف و انحصار نتیجه نداده است… از تاریخ بیاموزیم! اسیر وضعیت گذشته نشویم! به سالها جنگ و بحران با همدلی و با همی نقطه پایان بدهیم.»
حمایت روسیه از طالبان!
بررسی روایتهای رسانهای و اظهارات مقامات آمریکایی نشان میدهد که دشمنان سابق با گذشت زمان به دوستان و متحدان غیررسمی تبدیل شدند و اکنون دولت روسیه با شاخه افراطگرای مجاهدین سابق که طالبان هستند، روابط دوستانهای در طول یک دهه گذشته به طور پنهان و آشکار برقرار میکرد.
مقامات آمریکایی در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ بارها روسیه را متهم به همکاری با طالبان و ارسال سلاح به این گروه کرده است.
رسانهها گزارش میدهند که روسیه از یک دهه به این سو با برگزاری نشستهایی تحت عنوان «فرمت مسکو» روابط دیپلماتیک و دوستانه خود را با طالبان حفظ میکرد؛ بدون اینکه نیازی باشد که این گروه را به عنوان یک دولت به رسمیت بشناسد. دولت روسیه امسال نشستی با حضور مشاوران امنیت ملی منطقه با موضوع افغانستان برگزار کرد اما رهبران امارت اسلامی طالبان را دعوت نکرد. این اقدامی کمسابقه از سوی دولت روسیه بود که با واکنش انتقادآمیز طالبان مواجه شد.
سفیر روسیه در تاجیکستان نیز به همین مناسبت بدون اشاره به نقش روسیه از عملکرد ناتو انتقاد کرده و گفته است: «ناتو کشوری را پشت سرگذاشته است که اکنون به پایگاه تروریستهای بینالمللی تبدیل شده است و در مرز افغانستان با تاجیکستان این تروریستها جابجا شدهاند.»
پیش از این روسیه و چین در جلسه شورای امنیت سازمان ملل با حمایت از طالبان از آمریکا انتقاد کرده بودند که مشکلات افغانستان را به دوش این گروه میاندازد.
همچنین رژیم چین و ایران که روابط دوستانهای با دولت روسیه دارند، از طالبان خواستند تا حکومتی با مشارکت اقوام افغانستان تشکیل دهند.