Search
Asset 2

تحلیل؛ بحران حزب کمونیست و توانمندی‌های واهی آن در بحبوحه جنگ تجاری آمریکا و چین

با ادامه‌دارشدن جنگ تعرفه‌ای، حزب کمونیست چین با بحرانی جدی روبه‌رو می‌شود و «مزیت‌هایی» که به نظر می‌رسند واقعی باشند، واهی از آب درمی‌آیند.
کشیک پلیس شبه‌نظامی چین در مقابل تالار بزرگ خلق در پکن؛ ۲۶ فوریه ۲۰۲۵. (Pedro Pardo/AFP via Getty Images)

نویسنده: هوئی هویو، کارشناس تاریخ، فرهنگ و فلسفه چین

با افزایش شدید تعرفه‌های آمریکا و چین- واشینگتن تعرفه‌ها را به ۱۴۵ درصد و پکن آن‌ها را به ۱۲۵ درصد رسانده- جنگ تجاری واردِ مرحله بی‌سابقه‌ای می‌شود. این نبردِ پرتنش صرفاً با اقتصاد سروکار ندارد، بلکه تاب‌آوری دو نظام سیاسی را به چالش می‌کشد و پیامدهای جهانی قابل‌توجهی نیز دارد.

تحلیلگران غربی ضمن آگاهی از این‌که شی جین پینگ، رهبر چین، این کشور را برای یک نبرد طولانی‌مدت آماده می‌کند- و روی توان مردم چین برای تاب‌آوری بیشتر در قیاس با آمریکایی‌ها حساب باز کرده- معمولاً به سه مزیت ظاهری حزب کمونیست چین توجه دارند: نظام سیاسی ریشه‌دار با سابقه‌ای طولانی در امر حکمرانی؛ فقدان مناقشات داخلی درون‌حزبی که احتمال فروپاشی از داخل را به حداقل می‌رساند؛ و استفاده گسترده از فناوری‌های نظارتی پیشرفته برای سرکوب مخالفان و حفظ ثبات در داخل.

با این‌حال، این دیدگاه‌ها فقط ظاهر ماجرا را می‌بینند و از این نکته غافل هستند که جنگ تجاری تبعات سنگینی برای رژیم چین دارد.

اول آن‌که تصور می‌شود چین رژیمی تزلزل‌ناپذیر باشد، اما «ثبات» در حزب کمونیست خیالی واهی است.

بعضی از ناظران غربی بر این باورند که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، باید به افکار بی‌ثبات عمومی پاسخ دهد و در چرخه‌های انتخاباتی حضور پیدا کند، اما شی جین پینگ رهبری رژیمی را برعهده دارد که به دست مائو تسه‌تونگ پایه‌گذاری شده و سال‌هاست که به شکل متمرکز اداره می‌شود. براساس این دیدگاه، توانایی پکن در پشت سر نهادن جنگ، قحطی، نابسامانی سیاسی و شوک‌های اقتصادی، از پایداری منحصر به‌فرد این رژیم حکایت دارد.

با این‌حال، این دیدگاه حقیقت مهمی را نادیده می‌گیرد: ثبات حزب کمونیست طی ۷۰ سال گذشته عمدتاً از فقدان فشارِ خارجی نشأت گرفته و ارتباطی با قدرت داخلی حزب ندارد.

وقتی انقلاب فرهنگی چین را در دهه ۱۹۷۰ به مرز فروپاشی اقتصادی کشاند، آمریکا وارد میدان شد، اما خبری از بازدارندگی نبود و از عادی‌سازی روابط با پکن صحبت می‌شد. واشینگتن با به‌رسمیت شناختن چینِ کمونیستی و پشت کردن به جمهوری چین (نام رسمی تایوان)، به پکن مشروعیت جهانی بخشید.

چین در ۵۰ سال بعدی به‌طور گسترده به بازارهای آزاد، سرمایه و امکان انتقال بی‌سابقه دانش و فناوری دسترسی پیدا کرد. رویکرد آمریکا هدیه بزرگی بود که به حزب کمونیست چین اجازه داد کشورش را مدرن کند و پیچیده‌ترین دستگاه نظارتی جهان را توسعه دهد. در سوی مقابل، کره شمالی که به شدت با فقر دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، نشان داده که انزوای جهانی و تحریم‌ها مانع از پیشرفت رژیم‌های استبدادی می‌شوند.

برای اولین‌بار از زمانی که ریچارد نیکسون باعث ایجاد گشایش در رابطه با چین شد، واشینگتن درصدد تغییر رویه برآمده است. تعرفه‌ها و تحریم‌های ترامپ به‌طور مشخص برای تضعیف مدل اقتصادی صادرات‌محورِ چین طراحی شده‌اند و هدف‌شان این است که سرمایه‌گذاری خارجی و زنجیره‌های تأمین را به خروج از چین وادارند. این اقدام پایه و اساس حمکرانیِ حزب کمونیست چین را به چالش می‌کشد. هرچه این کشمکش طولانی‌تر شود، ارکان اقتصادی و مالیِ پشت رژیم ضعیف‌تر شده و فروپاشی حزب به تهدیدی واقعی و قریب‌الوقوع بدل خواهد شد و دیگر یک احتمال بعید نخواهد بود.

دوم آن‌که اختلاف‌های داخلی در پسِ زرق و برق حکومت شی جین پینگ عمیق‌تر شده‌اند.

بعضی از تحلیلگران چین معتقدند که خطر مناقشات داخلی در حزب کمونیست از دوران اصلاحات و گشایش سیاسی به پایین‌ترین حد خود رسیده که در مناقشه جاری با ترامپ به نفع شی تمام خواهد شد.

پاکسازی‌های حزب کمونیست چین از چشم رسانه‌های غربی پنهان نیست. از زمان سرکوب گسترده نیروهای موشکی ارتش چین در اواخر سال ۲۰۲۳، برکناری میائو هوآ، عضو کمیسیون مرکزی نظامی، در سال گذشته، و بازداشت هه وی‌دونگ، معاون کمیسیون مرکزی نظامی، هرج‌ومرج در داخل بی‌وقفه ادامه داشته است. با این‌حال، بسیاری از تحلیلگران غربی این پاکسازی‌ها را بخشی از کارزار جدید ضدفساد شی جین پینگ برای تثبیت کنترل مطلق خود می‌دانند.

با این‌حال، کسانی که از ساختار داخلی حزب اطلاعات دقیق‌تری دارند، نظر دیگری دارند. آن‌ها معتقدند که شی جین پینگ آن دسته از افسران نظامی را که به عقیده او به «الحاق اجباری تایوان» وفادار نبودند، پاکسازی کرده است. اما اوضاع در اواخر سال ۲۰۲۴ متحول شد. برکناری یاران وفادار شی در جریان نشست سوم کنگره حزب کمونیست در جولای ۲۰۲۴ نشان می‌دهد که مخالفان شی درحال تقویت موقعیت خود هستند.

چرا بیشتر رسانه‌های غربی از پوشش این تحولات مهم غافل ماندند؟ زیرا نسبت به سیاست‌های چین حساسیت کمتری پیدا کردند و این کشور را بعد از اتمام انقلاب فرهنگی به‌عنوان یک کشور عادی در نظر گرفتند؛ به‌ویژه از زمانی که حزب کمونیست چین توانست پس از دنگ شیائوپینگ سازوکار نسبتاً پایداری را برای انتقال رهبری در پیش بگیرد. از این گذشته، پای پروپاگاندای حزب کمونیست چین و عملیات جبهه متحد به تدریج به عرصه جهانی باز شد. آن‌ها به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم «روایت چین» را اشاعه داده‌اند که تأثیر زیادی بر رویکرد رسانه‌های غربی در قبال چین داشته است.

بعد از آن‌که شی جین پینگ مدل اُلیگارشی دنگ شیائوپینگ را به حاشیه راند و حکمرانی شخصی را جایگزین آن کرد، حزب کمونیست بیش از همیشه به رژیمِ آشوب‌زده، پارانوئید و بی‌ثباتِ دوران مائو شباهت پیدا کرده است. رژیم در این شرایط توانایی لازم برای مقابله با یک جنگ تجاری طولانی‌مدت با آمریکا را ندارد، چه رسد به این‌که بخواهد در این جنگ به پیروزی برسد.

سوم آن‌که دستگاه نظارتی حزب کمونیست چین دچار تزلزل شده است.

بعضی از تحلیلگران غربی از دستگاه نظارتی فراگیر چین که به کمک هوش مصنوعی عمل می‌کند، متحیر هستند و آن را پیشرفته‌ترین دستگاه نظارتی داخلی جهان می‌دانند. بعضی دیگر به سرکوب فوری اعتراضات «کاغذ سفید» در سال ۲۰۲۲ اشاره می‌کنند که جوانان چینی علیه محدودیت‌های سختگیرانه دوران کرونا به راه انداخته بودند و این سرکوب را دال بر انسجام حزب کمونیست چین می‌دانند.

با این‌حال، این ارزیابی‌ها امکان شناسایی اختلافات درون سیستم را ندارند. چینی‌ها در دوران قرنطینه برای یک مدت طولانی در خانه‌های خود زندانی بودند. دشواری‌های آن‌ها- از جمله کمبود مواد غذایی و دسترسی محدود به خدمات بهداشتی- باعث افزایش خشم عمومی و افول اعتماد مردم به حزب کمونیست چین شد.

اعتراضات «کاغذ سفید» به سرعت سرکوب شد، اما اعتراضات مشابهی به‌صورت خودجوش در شهرهای دیگر شکل گرفت؛ اتفاقی که تا چند سال قبل غیرقابل تصور بود. تغییر رویه ناگهانی شی در رابطه با سیاست کووید صفر، که اندکی بعد از شروع اعتراضات رخ داد، از عقب‌نشینی شتاب‌زده او در مواجهه با فشار فزاینده مردم حکایت داشت.

از این گذشته، منابع زیادی که برای نگهداری دستگاه نظارتی نیاز است، بار مالی سنگینی ایجاد می‌کند. با کاهش دستمزدها و اخراج کارکنان دولتی در سطح محلی، کارآیی تشکیلات نظارتی رو به افول رفته است. اعتراضات مهم اخیر- مثل نصب بنرهای ضد حزب کمونیست چین در مرکز شهر چنگدو، پایتخت استان سیچوآن، که ساعت‌ها تحت پوشش قرار نگرفت- نه‌تنها از نارضایتی مردم حکایت دارند، بلکه افزایش انفعال و مقاومت پنهانی در تشکیلات دولت را هم آشکار می‌کنند.

جنگ تجاری ترامپ آغازگرِ عصر جدیدی خواهد بود

تحلیلگران غربی اغلب در تخمین توانمندی‌های حزب کمونیست چین بزرگ‌نمایی می‌کنند، چرا که تنها ظواهر آن را می‌بینند.

جنگ تجاری ترامپ نه صرفاً یک جنگ تعرفه‌ای، که حمله‌ای مستقیم به ارکان اقتصادی و سیاسی رژیم چین است. رمز شکست حزب کمونیست چین در این جنگ سردِ نوین، افشاگری مستمر در قبال روایت‌های نادرست پکن و حمله به قلب نظام تمامیت‌خواه آن است.

جهان در آستانه یک تحول تاریخی است و می‌خواهد از استبداد حزب کمونیست چین فاصله بگیرد و به ارزش‌های جهان‌شمول خود بازگردد. جنگ تجاری ترامپ می‌تواند آغازگرِ این تغییر اساسی باشد.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

درباره نویسنده: هوئی هویو، استاد سابق فلسفه در دانشگاه علوم و فناوری شیان و کارشناس تاریخ، فرهنگ و فلسفه چین است. او برای نسخه چینی‌زبان اپک تایمز مقاله می‌نویسد و موضوعاتی مانند سیاست، اقتصاد و روابط بین‌الملل چین و آمریکا را پوشش می‌دهد.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی