کارشناسان آب و محیط زیست ایران میگویند که ایران در دو دهه اخیر هزینههای هنگفتی بالغ بر دهها هزار میلیارد تومان برای ساختن ۷۰۰ سد آبی در ایران مصرف کرده است. سدهایی که باعث خشک شدن چند رودخانه بزرگ ایران شده است و هر ساله ۳۰ میلیارد مترمکعب آب در پشت این سدها تبخیر میشود.
در تازهترین خبرهای مربوط به بحران آب در ایران، رسانهها گزارش دادند که رودخانه اترک، پنجمین رودخانه بزرگ ایران خشک شد. طبق دادههای رسمی، بر روی حوضه آبریز اترک، دوازده سد ساخته شده بود.
خبرگزاری رکنا به نقل از اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه آورده است که قبل از انقلاب ۵۷ و در دوره حکومت محمدرضا شاه پهلوی، ۱۳ سد در کشور فعال بود. خشکسالی در ایران وجود نداشت و جمعیت حدود سی میلیون نفر بود. اکنون آمار جمعیت ایران حدود ۹۰ میلیون نفر است و با وجود خشکسالی، ۷۰۰ سد بزرگ و کوچک بر روی رودخانهها ساخته شده است.
به گفته وی، «وجود این سدها باعث کم شدن نزولات جوی شدند. در گذشته قبل از احداث سدها، آب در بستر رودخانهها جریان داشتند، با وجود برداشتها و تبخیرهایی که در مسیرشان صورت میگرفت، باز خشک نمیشدند. وقتی روی رودخانهها سد میسازند، باعث تجمع آب میشود و یک دریاچه بزرگ ایجاد میشود، آب که در یکجا جمع میشود، میزان تبخیرش بالاتر میرود.»
این کارشناس محیط زیست با اشاره به تاثیر سیاستهای دولت محمود احمدینژاد در بوجود آمدن خشکسالیها و فرونشست دشتهای کشور میگوید که احمدینژاد بیآبی را تکذیب کرد و از مردم خواست تا زمین را حفر کنند و آبهای زیرزمینی را مورد استفاده قرار دهند و اکنون سفرههای آب زیرزمینی هم خشک شده است.
با جدی شدن بحران خشکسالی و بیآبی در ایران که از آن به ورشکستگی آبی نیز یاد میشود، دولتهای اصلاحطلب و اصولگرا تقصیر وضعیت بوجود آمده را به سیاستهای اشتباه یکدیگر نسبت میدهند.
تعدادی از کارشناسان آب معتقدند که مساله ورشکستگی آبی تنها به سیاستهای یک یا دو دولت محدود نمیشود و مافیای قدرتمند آب است که وضعیت کنونی را بوجود آورده است.
محمدحسین پاپلی یزدی، استاد دانشگاه برای اولین بار در سال ۱۳۹۴ از نقش مافیای آب در بوجود آمدن بحران آب سخن گفت.
به گفته وی، «یک مافیای بسیار پیچیده حول محور اقتصاد آب در ایران تشکیلشده، این قدر این مافیا پیچیده شده، مثل ماهی که توی آب هست و شنا میکند و مثل ما که توی هوا هستیم و معنی هوا را نمیفهمیم … معنی آن مافیا را نمیفهمیم چون داخلش نیستیم، بازیچه آنها هستیم!»
آگاهان حوزه آب میگویند مافیای آب در بسیاری از حوزههای آب رخنه کرده است و از سدسازیهای بیرویه گرفته تا ممانعت از احیای دریاچه ارومیه نقش داشته است.
مافیای آب چگونه به وجود آمد؟
نیک آهنگ کوثر، خبرنگار محیط زیستی در مقالهای برای موسسه خاورمیانه در واشنگتن درباره نهادهای شناختهشده که مافیای آب در ایران را تشکیل میدهند، نوشته است که سپاه پاسداران بعد از سقوط حکومت محمدرضا شاه، برای حفاظت و صدور انقلاب به یک بازیگر مهم نظامی و اقتصادی ایران تبدیل شد. در واقع شاخه خاتمالانبیا نقش بازوی اقتصادی سپاه را داشت که بعد از پایان جنگ با عراق، در تمام حوزههای مهم از نفت و گاز و پتروشیمی گرفته تا پروژههای عمرانی شامل تونلسازی، سدسازی و طرحهای انتقال آب از دولت، بودجه دریافت میکرد. بخش زیاد و نامحدودی از بودجه کشور صرف پروژههای مدیریت آب میشود. سپاه میداند که برای همیشه بخش قابل توجهی از بودجه ملی را کنترل خواهد کرد.
«رفسنجانی مشتاق پیروی از الگوی توسعه کمونیستی چین بود»
وی، آغاز ورود سپاه به پروژههای آبی و سدسازی را مربوط به دوره ریاستجمهوری اکبر رفسنجانی دانسته و افزوده است که رفسنجانی در دوره ریاستجمهوریاش مشتاق پیروی از الگوی توسعه چین در دوره کمونیسم بود. او از طرفداران سدهای ساختهشده توسط «ارتش خلق چین» بود. او همچنین ساخت سدهای بزرگ را برای خود موفقیت تلقی میکرد.
تمام اینها باعث شد تا بازوی سدسازی خاتم الانبیا موسوم به سپاسد در سال ۱۹۹۲ ایجاد شود. سپاه در سالهای بعد قراردادهای بزرگ کشوری را بدست آورد و با الگوبرداری از چین دوره کمونیسم این پروژهها را اجرا میکرد. رفسنجانی نیز تلاش میکرد تا سیاستهای دن شیائوپینگ، دبیر کل سابق حزب کمونیست چین را در ایران اجرا کند.
به باور نیک آهنگ، در همین دوره مافیای آب به تدریج قدرتمند شد. سپاسد در پروژههای بزرگی مانند سد کرخه و گتوند در استان خوزستان مشارکت کرد، منطقهای که در طول جنگ ایران و عراق به شدت آسیب دیده بود و نیاز مبرمی به کمک داشت. سپاسد با یک شرکت مشاوره نزدیک به سران جمهوری اسلامی، موسوم به مهاب قدس، شریک شد و با هم شروع کردند با اعضای مجلس لابی کنند تا دولت را برای ساختن سدهای بیشتر تحت فشار قرار دهند. مهاب قدس مسئولیت طراحی و نظارت بر سدها را برعهده داشت و سپاسد به عنوان پیمانکار فعالیت میکرد. بهتدریج، این دو نهاد قدرتمند به هسته مرکزی آنچه که اکنون به عنوان «مافیای آب» ایران شناخته میشود، تبدیل شدند، نهادی که پروژهها را پیش میبرد، سود هنگفت حاصل از پروژهها را در میان گروه کوچکی از اعضا تقسیم میکند و هیچ تلاشی برای نظارت یا حسابرسی را تحمل نمیکند. فعالیتهای آن اینگونه است که هزینه ساخت سدی مانند گتوند میتواند از ۱.۵ میلیارد دلار به ۳.۳ میلیارد دلار افزایش یابد و هیچکس حتی جرات نمیکند بپرسد که وقتی پیمانکار چنین کار بیکیفیتی انجام داده، این همه پول کجا رفته است. در واقع سد گتوند نمونه بارزی از فساد سیستماتیک و شیوههای عملیاتی مافیای آب است.
زمینشناسان قبل از ساختن سد گتوند و آبگیری از آن، درباره وجود میلیونها تن نمک در مخزن این سد هشدار داده بودند، اما این پروژه اجرا و جلگه خوزستان نابود شد.
سد گتوند که بر روی رودخانه کارون ساخته شد، اهمیت خاصی دارد؛ چون نهتنها مانند بسیاری از سدهای دیگر سرعت تبخیر آب رودخانه را بالا میبرد، بلکه به دلیل حل مقادیر عظیم نمک، باعث تسریع بیابانزایی در محیط زیست خوزستان شده است.
بعد از سد گتوند، انتشار اخباری مبنی بر آبگیری از سد چمشیر بار دیگر اعتراض کارشناسان محیط زیست را برانگیخت. این سد بر روی رودخانه زهره ساخته شد. کارشناسان درباره حل شدن صدها هزار تن نمک در رودخانه زهره، ایجاد خسارات جبرانناپذیر زیستمحیطی، از بین رفتن زمینهای کشاورزی به همراه نابودی حیات آبزیان تا محدوده خلیج فارس هشدار دادند، اما این سد در تیرماه امسال با حضور ابراهیم رئیسی به طور رسمی افتتاح شد.
میثم فاضلی، مدیر امور مطالعات سد چمشیر درباره دلایل پافشاری برای اجرای این پروژه به روزنامه فراز گفته بود: «در پروژه چمشیر، حدود ۳۰ میلیارد دلار پول بلوکهشده ایران در چین وجود داشت که دولت چین به ایران باز نمیگرداند. در نهایت برای زنده شدن این پول توافق شد که چین از این پول به ایران وام دهد. یعنی از پول خودمان به خودمان! پولی که از بخشی از آن (۲۳۰ میلیون یورو) در چمشیر استفاده شد. البته به شرط آنکه در این زمینه چین نیز یک طرف از پروژه باشد.»