Search
Asset 2

تحلیل: چرا آمریکا خود را با مقررات مربوط به تغییرات اقلیمی از پا درآورده است؛ اما چین نه!

سیاست‌ها و دستورات مبتنی بر تغییرات اقلیمی در آمریکا براساس این فرضیه/ادعا تدوین می‌شوند که تغییر اقلیم کشورهای محروم و کم‌برخوردار را به شکلی متفاوت تحت تأثیر قرار می‌دهد.
تخلیه زغال‌سنگ از یک کشتی در پایانه زغال‌سنگ بندر لیانیانگانگ، در استان جیانگ‌سوی شرقی چین، ۱۵ دسامبر ۲۰۲۳. (STR/AFP via Getty Images)

نویسنده: مایک فردنبرگ، کارشناسی ارشد مدیریت عملیات تولید

 برخورداری از ارتش قدرتمند، مستلزم برخورداری از اقتصاد قدرتمند است و اقتصاد قدرتمند مستلزم مقررات عاقلانه‌ای است که از منظر اقتصادی و علمی منطقی باشند. متأسفانه بسیاری از سیاست‌گذاران تحت تأثیر یک دستور کار نظارتی افراطی برمبنای ایدئولوژی‌ای هستند که از منظر علمی یا اقتصادی فاقد منطق است و به اقتصاد و ارتش کشور آسیب می‌زند.

این دستور کار در کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۴ موسوم به COP29، که از ۱۱ تا ۲۲ نوامبر سال گذشته در باکوی آذربایجان برگزار شد، مورد توجه قرار گرفت.

پیش‌فرض این کنفرانس و توافق‌نامه‌هایی مانند معاهده پاریس این است که تغییرات اقلیمی ساخته دست بشر، موجودیت انسان را به خطر می‌اندازند. از این گذشته، گفته می‌شود که تغییرات اقلیمی در سراسر جهان خرابی به بار آورده‌اند و مقررات، دستورات و فناوری‌های جدید روند تغییرات را کند و حتی معکوس می‌کنند.

کسانی که به این باورها دامن می‌زنند، مدعی هستند که این وظیفه کشورهای توسعه‌یافته‌تر است که صدهامیلیارد و حتی تریلیون‌ها دلار به کشورهای درحال‌توسعه بدهند تا بتوانند با استفاده از فناوری به‌اصطلاح سبز به‌جای فناوری‌های ناپاک قدیمی به توسعه خود ادامه دهند.

سیاست‌ها و دستورات مبتنی بر تغییرات اقلیمی در آمریکا براساس این فرضیه/ادعا تدوین می‌شوند که تغییر اقلیم کشورهای محروم و کم‌برخوردار را به شکلی متفاوت تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین گفته می‌شود که تغییر اقلیم به دست انسان‌ها بر تولید ناخالص داخلی تأثیر منفی می‌گذارد.

به تعبیر دیگر، اگر از سیاست‌ها و دستورات سختگیرانه تغییر اقلیم حمایت نکنید، به شکل‌گیری یک اقتصاد ضعیف‌تر کمک خواهید کرد و نسبت به آسیب تغییر اقلیم در قبال طبقات اجتماعی-اقتصادی ضعیف‌تر بی‌تفاوت خواهید شد.

این ادعاها که بسیاری از دانشگاهیان و مؤسسات رسانه‌ای به آن‌ها باور دارند، رنگ‌وبوی مذهبی به خود گرفته و از این‌رو، دانشگاه و رسانه‌های سنتی تمایل چندانی به پذیرش دیدگاه‌های متعارض ندارند. به هرصورت، بسیاری از دانشمندان، مهندسان و دیگر افراد آگاه و باهوش به این لفاظی‌ها باور ندارند و استدلال‌های مجاب‌کننده‌ای ارائه کرده‌اند که مقوله موسوم به «شبه‌علم» را نفی می‌کند.

یکی از این گروه‌های دانشگاهی، گروه اقلیمی اینتل (کلینتل) است و یکی از برجسته‌ترین اعضای این گروه نیز دکتر جان اف. کلا,سر، دارنده جایزه نوبل، است که اعلامیه اقلیمی کلینتل را در اوت سال ۲۰۲۳ امضا کرد. این اعلامیه می‌گوید چیزی به نام وضعیت اضطراری اقلیمی وجود ندارد. تا امروز بالغ بر هزار و ۶۰۰ دانشمند و کارشناس پای این اعلامیه را امضا کرده‌اند. دکتر ایوار گیاور، دارنده جایزه نوبل، اولین کسی بود که پای این اطلاعیه را امضا کرد.

در این اعلامیه آمده است که علم اقلیم رنگ‌و‌بوی سیاسی گرفته و از نظر علمی کاستی‌هایی دارد. این نشان می‌دهد که مدل‌های تغییر اقلیم تماماً به فرضیه‌ها، گمانه‌زنی‌ها، روابط، پارامترها، محدودیت‌های پایداری و مسائلی بستگی دارند که در آن‌ها کنکاش می‌کنیم و این‌که باور به تبعات یک الگوی اقلیمی به منزله باور (کورکورانه) به مسائلی است که توسعه‌دهندگان آن الگو در نظر داشته‌اند. این دقیقاً مشکل گفتمان اقلیمی امروزی است که الگوهای اقلیمی در قلب آن جای دارند. علم اقلیم به بحث برمبنای باورها تقلیل یافته و دیگر ارتباطی با علم دقیق خودانتقادی ندارد.

همین بس که ناکامی‌های مکرر این الگوها باعث شده که روایت رایج درخصوص اقلیم مورد تردید واقع شود. و با توجه به این‌که مقررات و دستورات عملاً باعث توقف یا حتی کند شدن تغییرات اقلیمی نمی‌شوند، لازم است که فلسفه اجرای مقررات و دستوراتی را که موجب زمین‌گیر شدن اقتصاد و ارتش کشورها شده‌اند، زیر سؤال ببریم؛ آن هم در شرایطی که اقتصاد و ارتش چین بدون مواجهه با دستورات و مقررات فلج‌کننده به توسعه خود ادامه می‌دهند.

با این‌حال، آمریکا طی ۱۵ سال گذشته یا بیشتر رهبری جهان را در کاهش انتشار کربن برعهده داشته است. گستره رهبری آمریکا در ارزیابی آماری انرژی جهانی ۲۰۲۴ مشهود است که نشان می‌دهد این کشور طی ۱۵ سال گذشته بیشترین کاهش را در انتشار کربن دی‌اکسید از طریق انرژی، انتشار آلاینده، متان و گازسوزی داشته است.

در واقع، آمریکا در مقایسه با سال ۲۰۱۳ توانسته که میزان انتشار کربن دی‌اکسید را تا ۸.۵ درصد کاهش دهد، درحالی‌که اقتصاد خود را نیز از طریق حفاری سنگین برای استفاده از گاز طبیعی تمیزتر از جمله استخراج گاز طبیعی از دل سنگ به‌جای زغال‌سنگ به شکل قابل‌توجهی توسعه داده است. در عین‌حال، میزان انتشار کربن دی‌اکسید در چین ۲۰ درصد افزایش یافته و این کشور را به بزرگ‌ترین تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای تبدیل کرده است.

چین همچنین از نظر آلودگی پلاستیکی در جهان یکه‌تاز است و فقط هند در زمینه انتشار گوگرد دی‌اکسید- عامل باران اسیدی- از چین جلوتر است. جالب این‌جاست که وقتی از انتشار گوگرد دی‌اکسید صحبت می‌شود، سهم آمریکا در تولید این گاز گلخانه‌ای حدود یک‌ششم چین است.

از این‌رو، اگر روایت تغییرات اقلیمی صحت داشته باشد، چین با اختلاف زیاد بیشترین آسیب را ایجاد می‌کند و آمریکا نیز بیشترین تلاش را برای مقابله با آن انجام می‌دهد.

از این‌رو، با توجه به این‌که آمریکا در حال حاضر در کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای در بین کشورهای توسعه‌یافته پیشتاز است و بخش عمده جهان در انتشار گازهای گلخانه‌ای و دیگر آلاینده‌ها تا حد زیادی افسارگسیخته عمل می‌کند، این‌که آمریکا داوطلبانه اقتصاد و ارتش خود را از پا درآورد، منطقی نخواهد بود؛ آن هم در شرایطی که چین درباره تغییرات اقلیمی فقط وعده‌های دروغین می‌دهد.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

درباره نویسنده: مایک فردنبرگ در حوزه فناوری نظامی و مسائل دفاعی با تأکید بر اصلاحات دفاعی مقاله می‌نویسد. او دارای مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک و کارشناسی ارشد مدیریت عملیات تولید است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی