جهان مملو از اسراری است که دانش کنونی ما را به چالش میکشد. اپک تایمز در بخش ماوراء دانش، داستانهایی از پدیدههای خارقالعاده را گرد آورده است تا به تصورات ما بال و پر دهد و راه را برای مسائل ممکنی که قبلاً انکار میشدند باز کند. آیا آنها واقعی هستند؟ تصمیم با خودتان است.
زیستشناس دکتر روپرت شلدراک و روانپزشک مشهور کارل یونگ درخصوص همزمانی رویدادها رویکردهای مختلف اما مکملی را ارائه دادهاند. همزمانی به رویدادهایی اشاره میکند که بدون هیچ گونه رابطه علت و معلولی، در یک زمان اتفاق میافتند. بهعبارت دیگر «همزمانی» درواقع «تطابق معنادار» و غیر علت و معلولی دو رویداد در درون و جهان بیرون ما است.
مثالی ساده درباره آن این است که شما بهطور ناگهانی یا بیمقدمه به کسی فکر میکنید و بلافاصله زنگ تلفن به صدا درمیآید و فردی که به او فکر میکردید آن طرف خط است. اما بسیاری از رویدادهای همزمان، عجیب وغریبتر و پیچیدهتر هستند.
یونگ اصطلاح «همزمانی رویدادها» را مطرح کرد و این پدیده اسرارآمیز را از دیدگاه روانشناختی مورد توجه قرار داد و برای درک آن یک مبنای نظری شکل داد. شلدراک که حوزه زیستشناسی تکاملی، در زمره اعتبارنامههای کاری او در دانشگاه کمبریج محسوب میشود، دههها صرف جمعآوری شواهدی کرد که وجود فیزیکی یک میدان ذهنی گسترده، فراتر از جسم را نشان میدهند. تخصص او «ذهن گسترده» است.
براساس گزارشهای اخیر، در یک وبینار (سمینار تحت وب، سمینار مجازی) که در ۲۷ سپتامبر با عنوان «یونگ و شلدراک: همزمانی رویدادها و ذهن گسترده» آغاز میشود با شلدراک مصاحبه اختصاصی خواهد شد. در وبینار مذکور موضوع همزمانی رویدادها از زوایای مختلفی مورد بحث قرار خواهد گرفت. میزبان این سمینار مجازی، گری بابروف، نویسنده، سخنران و مدیر کارگاه با مدرک استادی در رشته روانشناسی است؛ همکار او، سینتیا کاوالی، دارای مدرک دکترا در زمینه نظامهای بشری و کارشناس فیزیک است.
دیدگاه زیستشناسی
بابروف با شروع از تحقیقات شلدراک درخصوص «ذهن توسعهیافته» به اپک تایمز گفت که احساس میکند شلدراک میتواند موضوع همزمانی رویدادها را در علوم فیزیکی پیاده کند.
یک نمونه از تحقیق شلدراک در این زمینه، مطالعات او درباره احساس نگاه خیره افراد است. شلدراک طی فیلمی ضبطشده در سمپوزیوم ماده و روح درسال ۲۰۱۴ در باره همزمانی رویدادها گفت که این دانشی معمول و مشترک برای کارآگاهان سرقت در مراکز خرید، بازرسان مواد مخدر فرودگاه، کارآگاهان خصوصی و رزمیکاران هنرهای رزمی است که مردم متوجه نگاه خیره دیگران میشوند.
او گفت که به کارآموزان خدماتی بریتانیا گفته میشود وقتی افرادی را تعقیب میکنند به پشتسر آنها نگاه نکنند بهخاطر اینکه آنها هم به احتمال زیاد به عقب برمیگردند.
او گفت که به کارآموزان خدماتی بریتانیا گفته میشود وقتی افرادی را تعقیب میکنند به پشتسر آنها نگاه نکنند، بهخاطر اینکه آنها هم به احتمال زیاد به عقب برمیگردند. بابروف گفت که پسرعموی او از افراد ذخیره نیروهای مسلح کانادا است و به او که بهتازگی تحت آموزش قرار گرفته بود گفتند که به فردی که قصد دارد مخفیانه تحت نظر بگیرد، مستقیماً نگاه نکند. از سوی دیگر، رزمیکاران هنرهای رزمی حین آموزش یاد میگیرند حساسیت خود را به نگاه دیگران افزایش دهند تا رویکرد حریف را با احتمال بسیار زیاد احساس کنند.
شلدراک مطالعهای را در موزه علوم آمستردام انجام داد که طی آن دهها هزار نفر از افراد تحت این آزمون قرار گرفتند. آیا آنها باید بهدرستی بتوانند حدس بزنند فردی به آنها نگاه میکند.
در این مطالعه، بهطور تصادفی به یک نفر گفته میشد که به یک آزمودنی نگاه کند یا به نقطه دوری نگاه کند و به چیز دیگری فکر کند. آزمودنی باید طی ۱۰ ثانیه تصمیم میگرفت که آیا فردی به او نگاه میکند یا خیر. میزان موفقیت دراینخصوص بهطور قابلتوجهی بالا بود و رویکرد تصادفی بودن حدسهای آزمودنیها را رد میکرد. کودکان زیر ۹ سال بهطور ویژهای حساس بودند.
شلدراک گفت: «معلمان در تمام اوقات از قدرت نگاه خیره استفاده میکنند.»
او همچنین به تحقیق دکتر مرلین اسکیلزاستناد کرد که متوجه شد هنگامی که آزمودنیها از طریق تلویزیون مداربسته مورد مشاهده قرار میگیرند، واکنش تحریک پوستی از خود نشان میدهند.
شلدراک با توجه به این تحقیقات و سایر مطالعات بیان کرد که ذهن میتواند اثرات فیزیکی فراتر از جسم داشته باشد. به نظر میرسد در همزمانی رویدادها، ذهن یک فرد و جهان اطراف او به شکلهای اسرارآمیزی با هم ارتباط برقرار میکنند.
نقش احساس
بابروف اشاره کرد که تحقیقات شلدراک نقش احساسات را نیز در ایجاد همزمانی رویدادها برجسته میکند.
در طول قرن گذشته، به دنبال مطالعات آکادمیک در زمینه پدیدههای فراروانشناختی، از جمله آگاهی پیش از وقوع، آگاهی پس از وقوع و غیره، شلدراک به بالاترین میزان موفقیت در میان اعضای خانواده و بهویژه دوقلوها پی برد. پایینترین میزان موفقیت در میان کسانی است که پدیدههای فراروانشناختی را باور ندارند. امتیاز این افراد کمتر از میزان متوسط است. آنها از نظر آماری نتیجه معنیداری را نشان دادند مبنیبر اینکه باور نداشتن، اثری منفی بر وقوع پدیدههای فراروانشناختی دارد.
به نظر میرسد وابستگیها و نگرشهای احساسی بخشی از ذهن را که فراتر از جسم گسترش مییابد تحت تأثیر قرار میدهد و این اثر میتواند بخش مذکور از ذهن را هم تقویت و هم تضعیف کند.
بدون احساس هیچ چیز تحت عنوان همزمانی رویدادها وجود ندارد.
گری بابروف، متخصص روانشناسی
بابروف گفت: «بدون احساس، هیچ چیز تحت عنوان همزمانی رویدادها وجود ندارد. برای پدر و مادری که پسر یا دخترشان در مکان دیگری از جهان در معرض خطر باشد احتمالاً راهی برای آگاهی از آن وجود دارد. این زمینههای گسترشیافته آگاهی و ادراک صرفاً محدود به حوزههای ذهنی نیستند، بلکه زمینههای احساسی و عاطفی نیز در آن دخیل هستند.»
دیدگاه روانشناسی
بابروف هشدار یونگ را توضیح داد مبنیبر اینکه پدیده همزمانی براساس خود عینی یا ایگو قابل تجزیه و تحلیل نیست. بهعنوان مثال، یک رویداد مرتبط با رابطهای عاشقانه لزوماً به معنی وجود همان رابطه نیست. نباید همزمانی را به معنی چیزی درنظر بگیریم که تمایل داریم به آن معنی باشد.
بابروف از استان محل زندگی خود در ساسکاچوانِ کانادا، به سمت غرب به کالگری، در استان آلبرتا رانندگی میکرد. طی مسیرش در پمپبنزینی توقف کرد و با عشق دوران مدرسهاش روبهرو شد. او نیز به کالگری در آلبرتا میرفت. آنها متوجه شدند که دقیقاً ۱۰ سال پیش در چنین روزی بود که با هم بهعنوان یک زن و شوهر به کالگری سفر کرده بودند.
او گفت: «فکر نمیکنم که این لزوماً پاسخ خود عینی یا ایگو به سؤال “آیا باهم برمیگردیم؟” باشد.» بلکه، بهطور آشکار «چیزی در جهان بیرون ما وجود دارد که ارتباطهای قلبی را ارج مینهد و به آنها عینیت میبخشد.»
او همچنین شیوه تفکر چینیهای عهد باستان را درخصوص درک همزمانی نشان میدهد. از خودش پرسید: «آیا برای ارتباط برقرارکردن با جهان خارج نهایت صداقت را دارم؟» یونگ همچنین همزمانی را بهعنوان پیامهایی برای نگاه به درون تلقی کرد.
از دیدگاه بابروف، همزمانی رویدادها روح و جسم را دوباره به هم پیوند میدهد.
اپک تایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.