این اصطلاح برگرفته از مقالهای به نام ” گونگ سان چو شانگ” نوشتهی مِنسیوس[۱] ، یکی از بزرگترین فلاسفهی سدهی چهارم پیش از میلاد در تاریخ چین، است.
در این مقاله منسیوس از کشاورزی کمصبر گفتهاست که زمانی در استان سانگ در دوران ایالتهای متخاصم (۴۷۶-۲۲۱ پیش از میلاد) زندگی میکرد.
این کشاورز دوستداشت نهالهایش سریعتر رشدکند. او در طول هفته مراقب نهالهایش بود و انتظار رشد سریع آنها را میکشید؛ و وقتی میدید انتظارش بیفایده است و نهالهایش رشد چندانی نمیکنند بسیار مأیوسشد. کشاورز متحیر بود و دنبال راهی بود تا زودتر به نتیجه برسد.
سرانجام روزی با خود فکرکرد تا برای رشد سریعتر نهالهایش کمی آنها را بکشد. کشاورز از این ایدهاش بسیار هجانزده بود و صبح زود رفت تا فکرش را عملی کند. او شروع به کشیدن یکی یکی نهالها کرد و تمام روز به این کار ادامهداد. کشاورز وقتی دید که کمک او باعث بلندتر شدن نهالهایش شدهاست، بسیار شادمان شد.
هنگامی که غروب به خانهاش برگشت به همسر و پسرش گفت: ” امروز خیلی خسته شدم اما ارزشش را داشت. امروز به همهی نهال ها کمککردم تا زودتر رشد کنند. ” پسرش با شنیدن این حرف متعجب شد و فوراً به مزرعه رفت تا خود ببیند. او همهی نهال ها را پژمرده و پلاسیده یافت.
منسیوس از این داستان برای نشاندادن این موضوع استفاده کرده که انسان نه با تلاشهای عجولانه، بلکه در دراز مدت و مرحله به مرحله پلههای ترقی را میپیماید.
امروزه این اصطلاح در مورد افراد کمطاقتی که برای رسیدن هرچه سریعتر به موفقیت، شرایط لازم برای رسیدن به هدف را از دست میدهند و یا آنرا نابود میکنند، بکارمیرود. گاهی هم در شرایطی که شخص میخواهد یکشبه ره صدساله را طی کند، استفاده میشود.
[۱]منسیوس (حدود ۳۷۲-۲۸۹ پیش از میلاد) مشهورترین فیلسوف مکتب کنفوسیوس بعد از کنفوسیوس بوده است.
اپک تایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.