
در مقاله گذشته به موضوع گوش دادن و شنیدن مؤثر اشارهای داشتیم و اینک به مهارت دوم از تفاهم با دیگران به اختصار میپردازیم.
همدلی(Empathy) مهارتی است که از طریق آن میتوان شناخت بیشتری را نسبت به دیگری به دست آورد و از این راه به تفاهم رسید. همانطوری که میدانیم و در چند شماره گذشته نیز اشارهای داشتیم، ادراک افراد با یکدیگر متفاوت است و افراد پدیدهها را همانند همدیگر نمیبینند و درک نمیکنند، بلکه هر یک از ما به فراخور حالمان آنها را درمییابیم. شاید بتوان گفت که همدلی، جوهره اصلی ارتباطات است. بیتفاوتی و خنثی بودن در برابر رفتارها و عملکرد دیگران، نقطه مقابل همدلی است. زمانی با شخصی همدل میشویم که ما بتوانیم در احساسات وی شریک شویم و هر آنچه را که وی حس میکند، دریابیم.
به تعبیر خودمان، خود را جای کسی گذاشتن است. همدلی با همدردی کاملاً فرق دارد؛ چراکه همدردی در بسیاری از موارد با ظاهرسازی و ظاهرفریبی همراه است، در صورتی که همدلی، ناشی از درک متقابل افراد است و میتواند در کاهش آلام کسی، تا حدودی التیامبخش باشد. باید به این نکته هم اشاره شود که فرهنگهای مختلف در مورد بیتفاوت بودنن انسانها و یا دارا بودن حس همدردی و یا همدلی، با همدیگر تفاوت دارند؛ بسیاری از مردم کشورهای غربی که گرایشهای فردی دارند و اساساً تفکر فردگرایی بر آنان حاکم است، ترجیح میدهند که خنثی باشند و گرایش به بیتفاوتی دارند، برعکس مردم کشورهای شرق که بیشتر تفکرات سنتی دارند و هنوز به آداب و معاشرتهای محلی و منطقهای پایبند هستند، بیتفاوتی را رفتار پسندیدهای به حساب نمیآورند، از این روست که روابط صمیمانهای دارند و با ناملایمات دیگران احساس همدردی و یا همدلی میکنند. اساساً انسانهای شرقی، گرایش به همدلی و همدردی دارند و بنابراین، تزلزل در آنان کمتر است.
همدردی، شاید القاکننده این تصور باشد که شخص توانایی تحمل مشکل خود را به تنهایی ندارد و نمیتواند دشواری خود را حل و فصل کند و ما به گونهای از او حمایت میکنیم و میخواهیم وی را که از ما ضعیفتر است، تحت حمایت خود قرار دهیم.
و یا برخی تصور میکنند که چنانچه با آنان همدردی میشود، همدردی آنان بیشتر برای نشان دادن برتری و یا به رخ کشیدن تواناییهایشان است، تا اینکه بخواهند باری از دوش آنان بردارند.
برای ارتباط بهتر با اعضای خانواده و دوستانمان، باید به آنها توجه کرده و جایی را برای آنها در زندگی خود باز کنیم و به آنها بفهمانیم که آنان برای ما مهم هستند و ما آنان را درک میکنیم. ما در یک چیز با همدیگر مشترک هستیم و آن انسان بودن و درک کردن همدیگر است.
این مطلب ادامه دارد….
دکتر مجید مجدنیا دارای مدرک دکترای تخصصی ارتباطات، کارشناس علوم اجتماعی دانشگاه علامه طبابایی، مدرس، مترجم و پژوهشگر علوم ارتباطات هستند. وی ۲۰ سال تجربه مدیریت در حوزه آموزش و پژوهش در سیستم بانکی و ۱۵ سال تجربه تدریس در دانشگاههای ایران را داراست.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به بحث ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وبسایت ایشان: www.majdnia.ir
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.