بنجامین فرانکلین، از بنیانگذاران ایالات متحده، مردی خود ساخته بود که یکی از قابل توجهترین دوران زندگی را در تاریخ داشت. او از روشهایی فروتنانه برای اداره یک کشور بهره گرفت. فرانکلین فردی پرکار بود که اغلب در اتخاذ اهداف متعالی و روشنگری در اغلب تلاشهایش موفق بود.
آیا تا حالا برای انجام کاری نکات مثبت و منفی آن را فهرست کردهاید؟ فرانکلین چنین فردی بود. نویسندهای مشتاق که شیوهای را برای پیگیری اهداف و دستاوردهای روزانهاش ایجاد، و خود را به آنچه که مینوشت مقید میکرد.
فرانکلین یک رویکرد متفاوت در نوشتن داشت؛ به طوری که رعایت اخلاقیات را در نوشتههایش در نظر میگرفت.
فرانکلین ۱۳ مورد از مجموعه اصول اخلاقی خود را ایجاد کرد و اهداف و اقدامات روزانهاش را بر اساس این ۱۳ اصل قرار میداد و خود را ملزم به رعایت و به کارگیری این اصول میکرد.
اگر او آن روز خوب عمل نمیکرد، در دفترچهاش یک نقطه سیاه کوچک کنار یکی از این ۱۳ مورد اخلاقیات قرار میداد. در پایان روز، سعی میکرد خودش را صادقانه بررسی و پی ببرد که آیا به اصول خود متعهد بوده است یا خیر.
او هر هفته جداگانه بر یکی از این اصول تمرکز میکرد و سپس اصول بعدی را بررسی میکرد. از طریق این روش، او هر ساله چهار دوره این اصول را مورد بررسی قرار میداد. این رویکرد عملی باعث میشد که اصول و فضایل او تکامل یافته و به تعادل برسد.
نبوغ فرانکلین این بود که او اصرار داشت تا فضایل ذاتی خود را براساس دروناندیشی و تعریف دقیق از کمال فردی ایجاد کند. آنها برخواسته از ندای درونی بودند و به طور خاص شخصیت او را رشد دادند.
میتوان ارزیابی کرد که بسیاری از دستاوردهای فرانکلین نتیجه هدف گرایی فردی او نبود، او یک فرد شخصیت گرا بود. با ادامه تلاش در ترفیع شخصیتش، موفقیتهایش به طور طبیعی به دست آمد.
واقعیت این است که استانداردهای اخلاقی جوامع امروزی به جایی رسیده که ظواهر مادی و ارزشهای کاذب به مراتب بیشتر از ارزشهای باطنی و اخلاقی مورد توجه قرار دارند؛ فرانکلین پی برد که موفقیت دنیوی ما ذاتا به اصول اخلاقی ما مرتبط است.
بنابراین، فرانکلین چه اصولی را در زندگیاش به کار گرفت؟
آداب خوردن و آشامیدن: آنقدر نخورید که نتوانید تکان بخورید، آنقدر ننوشید که بالا بیاورید.
سکوت: صحبت نکنید مگر آنکه سودی برای خود یا دیگران داشته باشد و حرف بیهوده نگویید.
نظم و ترتیب: هر چیزی را در جای مناسبش و هر کاری در زمان مناسبش انجام دهید.
عزم و اراده: اگر تصمیم به انجام کاری گرفتید باقدرت به پیش بروید و در انجام آن تردید و وقفه نکنید.
قناعت و صرفهجویی: از خرج کردن پول اگر برای خود فرد و دیگران منفعتی ندارد پرهیز کنید و چیزی را هدر ندهید.
سعی و کوشش: وقت را از دست ندهید؛ همیشه مشغول کاری مفید باشید و تمام کارهای غیر ضروری را کنار بگذارید.
راستگویی و درستی: فریبکار نباشید؛ پاک و منصفانه بیاندیشید و تنها بر این اساس صحبت کنید.
عدالت: به کسی ضرر نرسانید و در انجام وظایف و مسئولیتهایتان کوتاهی نکنید.
اعتدال و میانهروی: اجتناب از افراط؛ تا جایی که میتوانید خشم ناشی از آسیبهای دیگران را تحمل کنید.
نظافت: هر کثیفی را از بدن، لباس و محیط زندگی تان پاک کنید .
آرامش خاطر: از مسایل جزیی و اتفاقات ناخوشایند معمول و غیر قابل اجتناب آشفته نشوید
عفاف و پاکی: بکارگیری میل جنسی تنها در جهت حفظ تندرستی و بقای نسل، نه تا مرز سستی و لطمه به اعتبار و سلامتی خود یا دیگران.
تواضع و فروتنی: از بزرگانی مانند عیسی و سقراط بیاموزید.
لزوما همه اصول فرانکلین مناسب پذیرش همه افراد نیستند، اما میتوانند نقطه یک آغاز خوب باشند.
ممکن است همه افراد مجموعه قوانین و ارزشهای معین شده را نتوانند بپذیرند. ارزشهای کاذب و بیرونی گاهی تنها باعث سردرگمی میشوند، که یکی از دلایلی است که بسیاری از مردم به تحقق اهدافشان در زندگی نمیرسند. اما میتوان با صرف زمان برای افزایش آگاهی خود، درک و ارتقای خصوصیات اخلاقی خود و پیروی ازآنها در مسیری مناسب تر قرار بگیریم.
فرانکلین گفت که هرگز به هدف خود برای رسیدن به کمال اخلاقی دست نیافت. همچنین گفت: «اگرچه هرگز به کمال نرسیدم؛ اما برای رسیدن به هدفم بلندپرواز بودم. هرچند کوتاهی داشتم، ولی موجب شد فردی بهتر و شادتر باشم.»
مطالب دیگر:
داستان کوتاه از آنچه چین بیش از همه پنهان میکند