در شماره گذشته در سر فصل ارتباط میان فردی، به عناوین مختلفی اشاره داشتهایم و مباحثی چون پرخاشگری، جلب نظر موافق، تعارض، فریب کاری، ارتباط دو پهلو، بیثباتی و… را با هم به اختصار مرور کردیم. در این شماره نیز در بخش ارتباط میان فردی به این موضوع که چگونه روابط رو به تیرگی میگذارند، اشاره داریم.
برخیها میگویند که روابط به همان صورت که به پیش میرود و روز به روز بر صمیمیتها افزوده میشود، در شرایط خاصی میتواند به عدم توافق و تیرگی بیانجامد. آقای «آلتمن» تیره شدن روابط را همانند فیلمی قیاس میکند که فرد آن را از انتها به ابتدا میبیند، یعنی درست به همان سرعتی که صمیمیت ایجاد میشود، در حالت و شرایط نامساعد، به سمت عدم صمیمیت سوق پیدا میکند و کم کم، چنانچه این تعارض حل و فصل نگردد، رابطهها به گونهای مخرب و حل نشدنی ادامه مییابد. برخی از اندیشمندان نیز معتقدند که سیر حرکت این تیرگی از صمیمیت به غیر صمیمیت روند نظام مندی دارد.
مهارتهای ارتباطی که غالباً هم آموختنی هستند، این باور را تقویت کرده است که تیره شدن روابط به این معنا نیست که حتماً به گسست ارتباط منجر شود بنابراین طرفین روابط چنانچه بتوانند تعارضات پیش آمده را به دقت مدیریت کنند، قابلیت آن را خواهند داشت که از حرکت منفی رابطهها از صمیمیت به غیر آن بکاهند و با اعمال برخی رفتارها آن را تقویت نموده و به سطح ایدهآل برسانند. جوانان قطعاً این توانایی را دارند که بکوشند و قبل از اینکه رابطهها به سوی جدایی ختم شود، آن را بازسازی و تقویت کنند.
به نظر میرسد که روابط استوار و پایدار این قدرت را دارند که بتوانند برخی از رخدادها را کنترل کنند و با کاستن از بروز برخی نارساییها و مدیریت کردن بر روابط خود از رسیدن به نقطه تیرگی بپرهیزند.
مدیریت کردن رابطهها به عواملی مانند «شناخت» بستگی دارد که این شناخت در سایه رفتارها و تحلیل گفتمانها (که شاید در خودافشاییها شکل گرفته باشد) و تداوم رابطهها، ایجاد میشود. شناخت، سبب میشود که نقاط مشترک و خوشایند به تدریج کشف شوند و به منظور نقطه نفوذ در تفکر همدیگر، مورد استفاده قرار گرفته و اصطلاحاً همپوشانی و کشف خودها در طرفین رابطه، و هدایت آن به سمت تفکر خوشایند، و پرهیز نقاط افتراق و تعارض، موجب جلوگیری از بروز تیرگی گردد. «آلتمن» انسانها را به یک پیاز تشبیه کردهاست که دارای پوسته بیرونیاند و در مقابل چشمان ما، اما درون آنها لایه لایه است، این لایهها، ( دایرههای متحدالشکل ) بازگو کننده جنبههای مختلفی از شخصیت یک فرد است که با لایههای تو در توی افراد دیگر متفاوت است.
آنچه در مورد شناخت گفته شد، تا حدودی دستیابی به اطلاعاتی است که در لایههای درونی انسانها نهفته است که برخی از آنها با خود گسستگی و برخی با رفتارها و کردارها نمود پیدا میکند و چه بسا لایههای دیگری هم موجودند که هرگز افشا نمیشوند.
دکتر مجید مجدنیا دارای مدرک دکترای تخصصی ارتباطات، کارشناس علوم اجتماعی دانشگاه علامه طبابایی، مدرس، مترجم و پژوهشگر علوم ارتباطات هستند. وی ۲۰ سال تجربه مدیریت در حوزه آموزش و پژوهش در سیستم بانکی و ۱۵ سال تجربه تدریس در دانشگاههای ایران را داراست.
در مقالات دیگر از دکتر مجید مجدنیا به بحث ارتباطات بیشتر خواهیم پرداخت.
وبسایت ایشان: www.majdnia.ir
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.