جهان مملو از اسراری است که دانش کنونی ما را به چالش میکشد. اپک تایمز در بخش ماوراء دانش، داستانهایی از پدیدههای خارقالعاده را گرد آورده است تا به تصورات ما بال و پر دهد و راه را برای مسائل ممکنی که قبلاً انکار میشدند باز کند. آیا آنها واقعیت دارند؟ تصمیم با خودتان است.
داشتن ارادهی آزاد (اختیار) یا ازپیش تعیین شدن همه چیز، بحثی است که به فراتر از فلسفه و به نظریههای علم عصبشناسی، فیزیک و حتی ادبیات گسترش یافته است.
در اینجا نگاهی به نظریههای سه دانشمند در بارهی وجود یا عدم وجود اختیار میاندازیم.
۱.علم عصبشناسی میگوید، مغز قبل از تصمیمگیری ضمیر خودآگاه، از آن باخبر است.
«مارکوس دو ساتوی»، استاد ریاضیات در دانشگاه آکسفورد، تحت اسکن مغزی به عنوان بخشی از برنامهی ویژهی BBC درخصوص تأثیر علم عصبشناسی بر ارادهی آزاد قرار گرفت.
ساتوی اظهار داشت: «علم با موضوع ارادهی آزاد و اختیار انسان مشکل دارد. علم به علت و معلول معتقد است».
به او حق انتخاب خودبهخودی و سادهای داده شد تا دکمهای را با دست چپ یا راست خود فشار دهد. اسکنهای مغزی به این سوال پاسخ میدادند، «که آیا خودآگاه من بر حق انتخابم تأثیر میگذارد یا بخش ناخودآگاه مادهی خاکستری مغز من است که حق انتخابم را کنترل میکند؟»
پروفسور «جان-دیلن هاینز» از مرکز محاسباتی عصبشناسی «برنشتاین»، مشخص کرد که ۶ ثانیه قبل از اینکه ذهن خودآگاه ساتوی به تصمیمش واقعیت ببخشد، مغز او نشان میداد که تصمیم چه خواهد بود.
بخشهای خاصی از مغز در زمانی که ساتوی درحال انتخاب دست چپ بود، فعالتر میشدند و بخشهای معینی از مغز نیز در هنگام انتخاب دست راست فعالیت بیشتری از خود نشان میدادند.
در ساتوی این حس ایجاد شده بود که در کنترل نیست. او در بخشی از قسمتهای مغزش احساس گروگانگیری میکرد یعنی قبل از آنکه او اشارهی آگاهانهای از تصمیمش داشته باشد، مغزش تصمیمگیری میکرد. با این حال، به اعتقاد هاینس، «نمیتوان آن را یک وضعیت گروگانگیری نامید.»
وی اظهار داشت: «ذهن خودآگاه … با فعالیت مغز انسان درک میشود و همچنین فعالیت ناخودآگاه مغز، بر جنبههای مشخصی از انسان واقف است؛ که این امر در هماهنگی با باورها و تمایلات انسان است.»
۲.مکانیک کوانتومی در برگیرندهی اصل عدم قطعیت است
در نیمهی اول قرن بیستم، «ورنر هایزنبرگ»، فیزیکدان، نشان داد که هیچ چیز در فیزیک آنطور که «آلبرت انیشتن» مصرانه عقیده داشت، قطعی نیست. «میچیو کاکو»، فیزیکدان نظریه پرداز مشهور، براساس دیدگاه انیشتن در این ویدئو توضیح میدهد، حتی عمل کشتار جمعی میلیونها سال قبل تعیین شده است (با این حال، بهگفتهی انیشتن، قاتل هنوز هم باید در زندان انداخته شود).
کاکو اظهار میدارد: «انیشتن در اشتباه بود.» وی توضیح میدهد که هایزنبرگ به ما آموخت: «هر زمان که به الکترون مینگریم، در حال حرکت است، الکترون، بیثبات و ناپایدار است.»
به عقیدهی وی، انسان نیز به همین ترتیب مبهم و نامشخص است. برای مثال، هنگامی که کاکو در آینه مینگرد، حس نمیکند که در زمان حال به خود نگاه می کند. «من به یک میلیاردم ثانیهی قبل از خود مینگرم؛ زیرا یک میلیاردم ثانیه طول میکشد تا نور از من به آینه بتابد و برگردد.»
وی اظهار میدارد، «وقایع آینده چون به تاریخ پیوستهاند، قابل پیشبینی نیستند.»
۳. «تقدیر» چیست؟
«دانیل دنت کلمنت»، فیلسوف، نویسنده و دانشمند علم شناخت، در مصاحبهای که در یوتیوب گذاشته شده، میگوید که جبر با مفهوم تقدیر درارتباط است.
اما دقیقاً معنی «تقدیر و سرنوشت» چیست؟
وی میگوید: «با این که این کلمه به راحتی از زبان هر کسی که دربارهی اختیار و جبر مینویسد، بیرون میآید؛ اما بهندرت کسی به آن توجه کرده است. این کلمه بهمعنای «اجتابناپذیر» است.»
آیا همه چیز غیرقابل اجتناب است؟
شخص ممکن است از افتادن آجر یا پرتاب نیزه جلوگیری کند؛ اما نمیتواند مانع وقوع رعد و برق شود. هنگامی که ما چیزها را براساس «اجتناب پذیر» و «غیرقابل اجتناب» تقسیم میکنیم، متوجه میشویم چیزهای قابل اجتناب نیز وجود دارند؛ یعنی همه چیز غیرقابل اجتناب نیستند.
دنت به این موضوع اشاره میکند که یک تناقض ذاتی در این سوال که آیا اختیار و ارادهی آزاد وجود دارد یا نه و آیا آینده قابل پیشبینی است، وجود دارد: «میخواهید آیندهتان چگونه باشد؟ آیندهتان را از چه به چه چیز میخواهید تغییر دهید؟ اصلاً منظورتان از غیرقابل اجتناب بودن آینده چیست؟»
اپک تایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر می شود.