در دنیاى مد امروز هیچ وقت مدلها را خندان نمیبینیم. حتى با وجود اینکه ادعا مىشود چهرههاى شاد در حال بازگشت به روى صحنه هستند، اما همچنان طراحان لباس چهرههاى بىاحساس را ترجیح میدهند.
سکوی برنامههاى مد همیشه به منطقه «خنده ممنوع» مشهور بوده و منتقدان همیشه از حضور مدلهایی با صورتهاى بىروح و لبهایى آویزان انتقاد کرده اند. البته در انتهاى کار هنگام ورود طراح به صحنه مىتوان دید که آنها لبخند به لب دارند، اما در ابتدا و حین اجرا این کار کاملا ممنوع است.
مشکل دیگرى که وجود دارد مسئله کسل کننده و قابل پیشبینى و تکرارى بودن آنها است. البته قابل پیشبینى بودن در مواردى مانند هنگام رسیدن اتوبوس به ایستگاه و یا نوشیدن قهوه سر کار خوب است؛ اما مسلما ذات مد، رفتن وراى محدودیت ها و تغییر کردن است. پس چرا این صورتهاى سرد و بى روح در تمام برنامه ها مدام تکرار میشوند و هیچ تغییرى نمیکنند؟
تاریخچه مدلینگ
تاریخچه مدلینگ به صورتهاى اشرافى موجود در پرترههاى سلطنتى قرن ١٩ برمىگردد که در آن زمان به کارت ویزیت معروف بودند و امروزه به نام «عکس پروفایل» رایج هستند.
هدف عکاسى مد هم که از اواسط قرن بیستم مورد استفاده قرار مىگرفت، القاء نگاه پرافاده و مغرور، در جهت گسترش این باور که لباس خوب موقعیت بهتر در جامعه مى آورد و ایجاد یک نوع حس برترى نسبت به افراد مقابل بود. نگاهى که مى گفت «من بهتر از تو هستم». حسى که هیچ گونه مهربانى و اشتیاقى براى برقرارى رابطه متقابل در آن وجود نداشت. رفتارهاى متمدنى که انتقال آن به قشر با نشاط کارگر آن دوره دشوار بود و همزمان سبب افزایش بىتوجهى و سهل انگارى قشر برتر جامعه اروپایى مى شد.
رفتارهاى فریب آمیز
کنترل احساسات در دنیاى مدرن امروز، نیاز به نگاهی بالاتر نسبت به دیگران، کسب دانش بالا و توانایى ایجاد ثبات در احساسات دارد. این نظریه حتى تأثیر گذارتر از نظریه اروینگ گافمن به نام «موقعیت هاى سرنوشت ساز» است. موقعیتهایى که حفظ آرامش در آنها از هر چیز دیگرى مهمتر است.
گافمن در واقع بیشتر از کنترل احساسات، به کنترل رفتار جسمانى شخص باور داشت. از دید او حفظ آرامش و خونسردى نسبت به هر رفتار دیگرى مهمتر است.
البته درست است که موقعیت مدل ها بر روى استیج آن قدرها هم «سرنوشت ساز» محسوب نمىشود، اما باز هم رفتار ترجیحى دنیاى مد، رفتارى به شدت فریب آمیز است.
تصور کنید که صورت ظاهرى و نحوه لباس پوشیدنمان را یکباره تغییر دهیم. آیا این فریب آمیز نیست؟ این رفتار که ناشى از فکرى بىثبات است، گویاى شخصیت جدیدیست که به راحتى توسط افراد دیگر قابل تشخیص است. از آنجایى که مد روز تعیین مىکند که چه پوشیده شود، بالاخره همه به گونهایى با آن سر و کار پیدا مى کنیم. هر اندازه که طرز انتخاب از آنچه که در دنیاى مد امروز «نرمال» محسوب مى شود تفاوت داشته باشد، احتمال اینکه او فردى خوش ذوق، مستقل و سالم باشد کمتر است. ظاهر مىتواند موجب احترام و یا تمسخر فرد شود.
مدل چیست؟
یک مدل بر روى صحنه هیچ گونه حق انتخابى براى لباسها ندارد. تمامى جزئیات طبق خواسته طراح است. از آنجا که آنها نماینده اعتماد به نفس بالاى طراح هستند، نباید چهرهای نگران به خود بگیرند. باید با صورتهایى سرد و بى روح و حرکاتى نرم و کنترل شده قدم بردارند.
آنها اجازه ندارند هیچ گونه رفتار شخصى نامربوطى را به نمایش بگذارند، چراکه ممکن است کاملا مغایر با موضوع لباسها و یا شخصیت منتقل شده از طراح در کارهایش باشد. در مجموع تنها یک «مدل» هستند و از آنجایى که باید اعتماد به نفس بالایى را به نمایش بگذارند، به دنبال هیچ گونه تعریف و یا تمجیدى نیستند. کارهایی که برایشان تعیین شده است، انجام میدهند. حتی ممکن است مجبور شوند لباسهایی بپوشند که خنده دار به نظر بیایند، اما موضوع این است که در اصل این طراحان هستند که زیر ذرهبین هستند و مسئولیت همه چیز را بر عهده دارند. اگر مجموعه ای موفق نشود، این طراحان و مزونشان است که ضرر کرده است نه مدل.
بنابراین مدل نمیتواند به راحتی بخندد. هر چیزى هم که در ذهنش بگذرد، باید دندانهاى خود را بفشارد و بروز ندهد، با صورتى سرد و بیروح به روى صحنه برود، اعتماد به نفس بالایى را به نمایش بگذارد و تنها امیدوار باشد که لیز نخورد.