نامش تمیم است. نوجوانی حدوداً پانزده ساله که در پیادروی یکی از خیابانهای نیاوران مشغول نواختن سنتور بود و آهنگهای فولکلور زیبایی مثل «عزیز بشی به کنارُم» را مینواخت. چهرۀ سبزهاش نشان میداد که اهل جنوب است و دلیل نوازندگیاش در خیابان را نیاز مالی میدانست.
تمیم میگفت که هر از چندگاه مأموران شهرداری مانع کارش میشوند و مجبور است جایش را عوض کند. از سختی نشستن روی پیادهروی سرد سیمانی میگفت و از سرمای زمستانی و گرمای تابستان. بسیاری از عابران بی توجه و شتاب از کنارش عبور میکردند. برخی اسکناسی را روی جعبه سنتورش میگذاشتند و میرفتند و برخی هم لحظی میایستادند به نوای سنتورش گوش میسپردند.
چند سالی است که نوازندگان خیابانی در اکثر خیابانهای مهم تهران بعضی از شهرهای بزرگ ایران نظیر اصفهان و شیراز دیده میشوند. پدیدهای که در کشورهای غربی قدمت خیلی بیشتری دارد. این نوازندگان گاهی انفرادی هستند و گاه در گروههای دو یا چند نفره همنوازی میکنند. گاهی سازهای ساده و ارزانقیمتی نظیر سه تار و سنتور به همراه دارند و گاه سازهای گرانقیمتتری نظیر گیتار الکترونیک و ساکسیفون در دست دارند.
بسیاری از این هنرمندان، نظیر تمیم از سر نیاز مالی و نبود شغل متناسب با هنرشان به این شیوه نوازندگی روی آوردهاند، اما نوازندگانی هم هستند که نیاز مالی ندارند و صرفاً محیط خیابانی را برای عرضه هنر خود و حضور در مردم جهت شاد کردن فضای جامعه مناسب مییابند.
در این میان آنچه اهمیت دارد رویکرد و شیوه مواجهه مدیریت فرهنگی کشور به این پدیده نوظهور است. چندی پیش موسسه معتبر نظرسنجی گالوپ طی بررسی بین ۱۳۸ کشور، ایران را در میان غمگینترین کشورها طبقهبندی کرد.
اگر این هنرمندان از سوی دولت و نهادهای فرهنگی حمایت شوند و فضای کار برای نوازندگی خیابانی مساعدتر شود، قطعاً این پدیده میتواند گام باارزشی در جهت شاد شدن فضای شهری و شهروندان باشد.
اپکتایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.