Search
Asset 2

برامس و چایکوفسکی: رابطه پرتنش دو آهنگساز بزرگ

یوهانس برامس و پیوتر ایلیچ چایکوفسکی در روز ۷ مه و با هفت سال اختلاف به دنیا آمدند. برامس، که بزرگ‌تر بود، در سال ۱۸۳۳ و چایکوفسکی در سال ۱۸۴۰ چشم به جهان گشود.
یوهانس برامس (چپ) در سال ۱۸۵۳ و پیوتر چایکوفسکی در همان سال‌ها. (PD-US)

امروزه هردو به‌عنوان آهنگسازانِ عصر رمانتیک شناخته می‌شوند، اما موسیقی برامس و چایکوفسکی به دو دنیای کاملاً متفاوت تعلق دارد.

یوهانس برامس و پیوتر ایلیچ چایکوفسکی در روز ۷ مه و با هفت سال اختلاف به دنیا آمدند. برامس، که بزرگ‌تر بود، در سال ۱۸۳۳ و چایکوفسکی در سال ۱۸۴۰ چشم به جهان گشود.

همین روز تولدِ مشترک شاید بهانه‌ای مناسب باشد تا از رابطه این‌دو بگوییم. آن‌ها برای یکدیگر احترام قائل بودند و حتی دو مرتبه با هم ملاقات کردند. با این‌حال، سبک موسیقایی‌شان کاملاً متفاوت بود و علاقه‌ای به آثار یکدیگر نداشتند.

با این‌که این‌دو از نظر حرفه‌ای علاقه‌ای به آثار یکدیگر نداشتند، امروزه قطعات آن‌ها اغلب در اجراهای زنده کنار هم قرار می‌گیرد.

عکسی از یوهانس برامس در سال ۱۸۶۶ از لوسین مازنود. (Public Domain)

اولین دیدار: لایپزیگ، ۱۸۸۸

برامس و چایکوفسکی نخستین‌بار در روز سال نو ۱۸۸۸ در لایپزیگ آلمان در خانه آدولف برودسکی با هم ملاقات کردند. چایکوفسکی علاقه‌ای به این ملاقات نداشت. او پیش‌تر برامس را «پست‌فطرت» و «میان‌مایه‌ای متکبر» خوانده بود. وارد اتاق تمرین شد. برامس پشت پیانو درحال اجرای سمفونی شماره ۳ خود بود. گفت‌وگوی مختصری با هم داشتند. آهنگساز روس بعدها نوشت که از تواضع برامس تحت تأثیر قرار گرفته بود: «آدم بی‌تکلفی است. خودبینی ندارد و شوخ‌طبع و خوش‌برخورد است. از ساعاتی که در کنارش بودم، خاطرات خوبی دارم.»

چایکوفسکی دقیقاً نگفت که چه حرف‌هایی بین او و برامس رد و بدل شده بود، اما کلاوس مان، رمان‌نویس و پسر نویسنده مشهور، توماس مان، جزئیات این دیدار را برای ما شرح داده است. او در کتاب «سمفونی حزن‌انگیز: رمانی درباره چایکوفسکی» که در سال ۱۹۴۸ به نگارش درآمده است، گفت‌وگوی این‌دو آهنگساز را پیش از اجرای پیانوی برامس روایت می‌کند.

استاد آلمانی گفت: «قرار است کمی بنوازیم. امیدوارم حوصله‌تان سر نرود، آقای چایکوفسکی.»

پیوتر ایلیچ سرش را به نشانه احترام تکان داد و گفت: «باعث افتخار است که اجرای جدیدتان را بشنوم.»

«خوب، شاید چندان باب میل‌تان نباشد… چندان هم کامل نیست و چیز خاصی ندارد.»

چایکوفسکی گفت «مطمئنم که زیباست» از پاسخ بی‌جایی که داده بود دلخور شد.

مان در روایت خود از مکالمه‌ای می‌گوید که هر لحظه ناخوشایندتر می‌شود. اظهارنظرهای فروتنانه برامس آغشته به طعنه‌ای بود که نشان می‌داد از حرف‌های بدی که چایکوفسکی درباره آثار او به زبان آورده خبر دارد. وقتی بحث به سبک‌ها و الهامات بین‌المللی کشیده شد، پیشانی آهنگساز روس گُر گرفت. درست در لحظه‌ای که چایکوفسکی حس می‌کرد شاید کنتر‌لش را از دست بدهد و واکنش تند و ندامت‌باری از خود نشان دهد، برامس گفت که امیدوار است اوقات خوشی در لایپزیگ داشته باشد و گفت‌و‌گو را به پایان رساند؛ چنان‌که گویی یک مقام سلطنتی به دیداری رسمی خاتمه می‌دهد.

روایت‌‏مان ساختگی است، اما برداشت او از این دیدار به شکل چشم‌گیری با شخصیت واقعی این‌دو مرد همخوانی دارد.

اتفاقی که پس از تمرین رخ داد، نیازی به قصه‌بافی نداشت. چایکوفسکی و برامس در ضیافت شام برودسکی کنار یکدیگر نشستند. جمعِ نسبتاً کوچکی بود. همسر ادوارد گریگ بین آن‌ها نشسته بود تا نقش میانجی را ایفا کند. اما خانم گریگ درنهایت با ناراحتی از جای خود برخاست و گفت که «دیگر نمی‌توانم بین این‌دو بنشینم. اعصابم خُرد می‌شود!» گریگ گفت «من می‌توانم» و در جای او نشست

ملاقات دوم: هامبورگ، ۱۸۸۹

این‌دو نفر یک سال بعد دوباره در هامبورگ ملاقات کردند. این‌بار برامس به اجرای تمرینی سمفونی شماره ۵ چایکوفسکی پیوست. می‌گویند برامس در حین اجرا خوابش برد، اما مدرکی دال بر این ادعا وجود ندارد. در زندگی‌نامه‌های رسمی برامس اشاره‌ای به این موضوع نشده و ظاهراً با به خواب رفتن او در حین گوش دادن به اجرای فرانتس لیست اشتباه گرفته شده است.

بعد از تمرین با هم ناهار خوردند. برامس با لحنی صریح به چایکوفسکی گفت که سمفونی او را دوست ندارد و چایکوفسکی نیز از بی‌علاقگی خود نسبت به موسیقی برامس گفت. با این‌حال، رابطه‌شان دوستانه باقی ماند. دیگر هرگز یکدیگر را ملاقات نکردند، اما همیشه با احترام درباره یکدیگر حرف می‌زدند و شخصیت یکدیگر را تحسین می‌کردند.

پرتره پیوتر ایلیچ چایکوفسکی در سال ۱۸۹۳ اثر نیکولای دیمیتریویچ کوزنتسوف در گالری ترتیاکوف. (PD-US)

دو سبک موسیقایی متفاوت

نظر مثبت چایکوفسکی نسبت به شخصیت متین و محترم برامس نتوانست نظر منفی‌اش را درباره موسیقی او تغییر دهد.

در سوی مقابل، برامس دیدگاه سنجیده‌تری نسبت به چایکوفسکی داشت. او تا حدی از آثار آهنگساز روس تعریف و تمجید می‌کرد و هرگز به‌طور علنی از سبک موسیقی او بدگویی نمی‌کرد، اما به‌وضوح نشان می‌داد که علاقه‌ای به آثار او ندارد.

چایکوفسکی با صراحت بیشتری از برامس انتقاد می‌کرد. او در نامه‌ای به دوک بزرگ روسیه در سال ۱۸۸۸ توضیح داد که چرا موسیقی آهنگساز آلمانی را نمی‌پسندد. البته به چند نکته مثبت هم اشاره کرد و افزود که آثار برامس «بلندپروازانه» و «حائز اهمیت» هستند. او ساخته‌های برامس را «گرانبار» و «شکوهمند» دانست و گفت که شنیدن آن‌ها ما را به احترام وامی‌دارد. او همچنین معتقد بود که موسیقی برامس «سرد» و «خشک» است و برای او دافعه ایجاد می‌کند. چایکوفسکی اضافه کرد که برامس در زمینه ملودی نوآوری ندارد و ساخته‌های او مملوء از آکوردها و مدولاسیون‌های سطحی هستند. به گفته او، زبان موسیقایی برامس به دلِ مخاطب نمی‌نشیند.

پس، این‌طور بود که برامس ملودی‌های خوبی نمی‌نوشت و ساخته‌های او به اندازه کافی احساسی نبودند. به تعبیر دیگر، برامس مثل چایکوفسکی نمی‌نوشت.

مجسمه پیوتر ایلیچ چایکوفسکی، آهنگساز روس، در کلین، روسیه. (Ninetails/Shutterstock)

هردو آهنگساز به‌طور کلی به دوره‌ای تعلق دارند که امروزه تحت عنوان عصر «رمانتیک» موسیقی شناخته می‌شود؛ دورانی که از میانه تا اواخر قرن نوزدهم را دربرمی‌گیرد. اما رمانتیسم آلمانی تفاوت زیادی با رمانتیسم روسی داشت و این دسته‌بندی برای توصیف سبک بسیار متفاوت این‌دو آهنگساز چندان کارآمد نیست.

چایکوفسکی احساسی و نغمه‌پرداز است، اما برامس پیرو سبک کلاسیک است و بیش از ساختن ملودی‌های زیبا به پرداخت‌های پیچیده هارمونیک علاقه دارد.

دو کنسرتوی ویولن

برامس و چایکوفسکی در سال ۱۸۷۸ یک کنسرتو برای ویولن نوشتند؛ آثاری که امروزه شاهکار تلقی می‌شوند و همچنان در رپرتوار اصلی نوازندگان ویولن جای دارند. این دو کنسرتو اغلب در آلبوم‌های گلچین‌شده ویولن در کنار هم قرار می‌گیرند. برای نمونه، در یکی از آلبوم‌های اخیر آرتور کاگانوفسکی، نوازنده ویولن، که با همکاری ارکستر سمفونیک ملی اوکراین تهیه شده است، فقط این‌دو اثر به‌عنوان کنسرتو ضبط شده‌اند.

نواختن هردو اثر از نظر تکنیکی برای نوازندگان ویولن چالش‌برانگیز است. هردو اثر تحت تأثیر موسیقی فولکلور قرار دارند؛ چایکوفسکی تحت تأثیر موسیقی فولکلور روسی و برامس تحت تأثیر موسیقی فولکلور مجارستانی است.

همان‌طور که می‌دانید، تفاوت این‌دو کنسرتو از زمین تا آسمان است. کنسرتوی چایکوفسکی مملوء از ملودی‌های پرشور است. این اثر در مقطعی بحرانی از زندگی او نوشته شده و تکنوازی‌های ویولنِ آن احساسی و شورانگیز هستند. در سوی مقابل، کنسرتوی برامس ساختار سنجیده‌تری در بخش ویولن دارد و نوازنده ویولن در قالبِ تعاملی هماهنگ با گروه ارکستر ظاهر می‌شود. این اثر نیز لحظات پرتنشی دارد، اما از آرامشی برخوردار است که با فرازونشیب‌های عاطفی اثر چایکوفسکی در تضاد است.

نسخه آلمانی لالایی برامس؛ این قطعه که اغلب برای کودکان پخش می‌شود، در سراسر جهان معروف است. (PD-US)

کوارتت زهی آتریوم در آلبومی دیگر با عنوان «برامس در تقابل با چایکوفسکی»، کوارتت زهی شماره ۱ این‌دو آهنگساز را اجرا کرده است.

تفاوت بین این‌دو اثر همچنان عمیق است. اثر برامس پیچیده و از نظر فنی چالش‌برانگیز است. اثر چایکوفسکی براساس یک ملودی ساده روسی ساخته شده است. لئو تولستوی، که در زمان اولین اجرای این اثر در کنار چایکوفسکی نشسته بود، به‌قدری تحت تأثیر قرار گرفت که در بخش آرام و ملودیک این اثر به گریه افتاد.

به لطف نوازندگان امروزی، این‌دو آهنگساز بزرگِ عصر رمانتیک که در دوران حیات رقیبِ یکدیگر بودند، پس از مرگ به‌عنوان دو همکار هنری در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی