Search
Asset 2

چین دوست ایران نیست، به شریک دزد و رفیق قافله نمی‌‌‏توان اعتماد کرد

عباس عراقچی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در گفتگوی اخیر خود با یک شبکه تلویزیونی چینی، دو کشور ایران و چین را شرکای راهبردی دانست و تعاملات آنها را در سطح بالایی توصیف کرد و تاکید کرد «سند همکاری‌های راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین، یک چشم‌انداز بسیار گسترده از همکاری‌ها بین ۲ کشور در همه حوزه‌ها ارائه می‌کند.» اما نگاه به آنچه که بین ایران و چین وجود دارد نشان می‌دهد که عباس عراقچی صرفاً درحال بازی با کلمات و نادیده گرفتن واقعیت‌های جاری است. به طوری که با وجود عقد تفاهم‌نامه‌های متعدد از قرارداد همکاری‌های ۲۵ ساله گرفته تا همکاری در چارچوب بریکس، توافق سه‌جانبه پکن، سازمان همکاری شانگهای و ابتکار کمربند و جاده چین، سطح روابط اقتصادی دو کشور در پایین‌ترین سطح خود در یک دهه اخیر قرار گرفته است.
(Screenshot X.com)

عباس عراقچی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در گفتگوی اخیر خود با یک شبکه تلویزیونی چینی، دو کشور ایران و چین را شرکای راهبردی دانست و تعاملات آنها را در سطح بالایی توصیف کرد و تاکید کرد «سند همکاری‌های راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین، یک چشم‌انداز بسیار گسترده از همکاری‌ها بین ۲ کشور در همه حوزه‌ها ارائه می‌کند.»

اما نگاه به آنچه که بین ایران و چین وجود دارد نشان می‌دهد که عباس عراقچی صرفاً درحال بازی با کلمات و نادیده گرفتن واقعیت‌های جاری است. به طوری که با وجود عقد تفاهم‌نامه‌های متعدد از قرارداد همکاری‌های ۲۵ ساله گرفته تا همکاری در چارچوب بریکس، توافق سه‌جانبه پکن، سازمان همکاری شانگهای و ابتکار کمربند و جاده چین، سطح روابط اقتصادی دو کشور در پایین‌ترین سطح خود در یک دهه اخیر قرار گرفته است.

دو کشور در فروردین ۱۴۰۰ سند همکاری‌های درازمدت موسوم به «همکاری راهبردی و جامع ۲۵ ساله ایران و چین» را به امضا رسانده‌اند و مقرر شده بود بر مبنای این سند چین «۴۰۰ میلیارد دلار» سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها انجام دهد. اما به گفته معاون پیشین وزیر اقتصاد از ابتدای دولت سیزدهم، چینی‌ها در ۲۵ طرح و تنها به ارزش ۱۸۵ میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند که نسبت به دو سال قبل‌تر حدود ۵۰ میلیون دلار کاهش دیده می‌شود. این کاهش سرمایه‌گذاری چینی‌ها در ایران همزمان بود با هم‌صدایی‌شان با عربستان علیه ایران درباره مسایل منطقه‌ای که در سفر دو سال قبل شی‌ جینگ‌‌پینگ به ریاض به اوج خود رسید.

به طور مشابه در اوایل سال جاری، در سفر رئیس دولت امارات به پکن طی بیانیه‌ای چین از ادعای امارات درباره جزایر سه‌گانه حمایت کرد. همانطور که پیش از آن نیز چین در نشست مشترک با سران کشورهای جنوب خلیج فارس جانب امارات را در این خصوص نگه داشت. حال چگونه است که وزیر خارجه ایران به ستایش سیاست خارجی رئیس‌جمهور چین می‌پردازد و دم از مقابله با یکجانبه گرایی و قلدرمآبی در جهان توسط ایران و چین می‌زند.

در طرح کمربند و جاده چین که به گفته چینی‌ها تلاش برای احیای راه ابریشم از طریق ایجاد مسیرهای زمینی و دریایی تجاری با مشارکت ۷۰ کشور است، در حوزهٔ ریلی، بر اساس طرح اولیه، قرار بود مسیر خط ‌آهن از چین تا آسیای میانه، ایران، آذربایجان، گرجستان و از آنجا به سمت روسیه یا ترکیه و در نهایت اروپا باشد. اما در دسامبر ۲۰۲۰، نخستین محموله باری قطار ترکیه در مسیر اروپا به آسیا، بدون گذشتن از ایران و با عبور از گرجستان، آذربایجان، دریای خزر (با کشتی) و قزاقستان به چین رسید.

نشریه هندی وایر در مطلبی نوشت هنگامی که اعلام شد که بلوک اقتصادهای نوظهور موسوم به «بریکس» با اضافه کردن شش عضو جدید از جمله ایران، تعداد اعضایش را بیش از دو برابر خواهد کرد؛ این تصمیم با مقاومت چین روبرو شد. اما در نهایت چین با درک فضای حاکم بر اتاق مذاکره و به این علت که تمایل نداشت به عنوان مانع‌‌‌‏تراش جمع دیده شود، به عضویت ایران رضایت داد.

دونالد ترامپ در دور نخست ریاست جمهوری خود بعد از اینکه کشورش را از توافق برجام خارج کرد، با اعلام سیاست فشار حداکثری تلاش کرد تا فروش نفت ایران را با وضع تحریم‌های بی‌سابقه به صفر برساند. پس از آن و به ویژه در دوران دولت جو بایدن، چین بزرگ‌‌‌‏ترین مشتری نفت خام ایران با تخفیف ویژه ۳۰ درصدی شد که نتیجه آن سود هنگفت چین از بابت تحریم نفتی ایران بوده است. به طوری که با تخفیف ۳۰ درصدی که رئیس مجلس ایران آن را «هدررفت» نامیده است، و با توجه به درآمد نفتی ۳۵ میلیارد دلاری سال گذشته کشور که گمرک ایران اعلام کرده است، هدررفتی که به جیب چین می‌رود حدود ۱۰ میلیارد دلار در سال است.

حال چطور عراقچی انتظار دارد چین با رویکردی دوستانه به رفع تحریم‌های ایران کمک کند و اجازه دهد پای خریداران و شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران غربی به ایران باز شود. در واقع چینی‌ها یکی از سه ضلع کاسبان تحریم را شکل داده‌اند که منافع اقتصادی‌شان در تحریم‌های ایران گره خورده است. مثلثی که یک ضلع دیگر آن را روسیه‌ای تشکیل داده است که ایران تحریم شده باعث می‌شود آمریکا و کشورهای غرب اروپا جایگاه کمتری در منطقه داشته باشند. در نهایت ضلع سوم این مثلث مجموعه دلال‌هایی است که در داخل کشور به واسطه تحریم‌ها کسب و کارشان رونق یافته و یا از طریق دور زدن تحریم‌ها به سودهای کلان بادآورده دست پیدا می‌کنند.

شرایط همیشه در تحریم بودن ایران و اقتصاد بسته و منزوی‌اش باعث شده که همیشه چین در مقابل ایران در هرگونه همکاری و توافق اقتصادی دست برتر را داشته باشد و در مقابل ایران در موضع ضعف و امتیازدهی باشد.

همین باعث شده است که معمولاً مفاد تفاهم‌نامه‌ها و قراردادهای فی‌مابین دو کشور علنی نشود و یا به طور ناقص علنی شود و این رویه حتی صدای سیاستمداران نزدیک به حکومت ایران را هم در آورده است. به طوری که علی مطهری نماینده سابق مجلس جمهوری اسلامی در حساب ایکس خود نوشت «سند جامع همکاری ۲۵ ساله ایران و چین در حالی توسط وزرای خارجه دو کشور امضا شد که نه مردم از محتوای آن آگاه شدند و نه نمایندگان مردم در مجلس. این نگرانی وجود دارد که ما به خاطر نیاز اقتصادی به چین، دست پایین را در این سند داشته باشیم.» برنامه همکاری‌های جامع ایران و چین، موسوم به برنامه ۲۵ ساله، روز شنبه هفتم فروردین‌ماه، در دیدار وزرای امور خارجه دو کشور در تهران در سه محور کلی نظامی-امنیتی، اقتصادی، و محور فرهنگی امضا شد.

تجربه نشان داده است که چین در مقابل کشورهایی که اقتصادی ضعیف‌تر دارند رفتاری استعمارگرانه و قواعد بازی را به نفع خود تغییر می‌دهد. یک نمونه در این زمینه، حضور چین در بندر هامبانوتا در سریلانکا است که به عنوان یک قطب مهم استراتژیک در حوزه اقیانوس هند شناخته می‌شود.

چین امتیاز این بندر را برای ۹۹ سال به‌دست آورده است زیرا سریلانکا قادر نبوده است بدهی‌های خود در ازای سرمایه‌گذاری‌های سنگین چین بپردازد. همچنین شماری از کشورهای آفریقایی مانند جمهوری کنگو، جیبوتی و زامبیا به‌شدت به چین بدهکارند. چین روی ۸۰ درصد درآمد نفتی در اکوادور دست گذاشته است تا هزینه یک پروژه عظیم سدسازی در این کشور جبران شود. پروژه‌ای که از نظر فنی ایرادات بسیاری دارد. در حالی که کشورهای آسیایی و آفریقایی از وام‌های میلیاردی چین استقبال می‌کنند، بسیاری معتقدند که پکن از این طریق، آنها را به سوی وابستگی اقتصادی و سیاسی سوق می‌دهد.

نمونه‌های ایرانی این رفتار منفعت‌طلبانه چینی نیز موجود است. چین، در سال‌های اخیر، در اجرای بسیاری از تعهدات خود در ایران، کوتاهی‌های زیادی داشته است. برای مثال، می‌توان از مشارکت چین در ساخت بزرگراه تهران شمال نام برد. این پروژه بیست سال در دست چینی‌ها قرار داشت و هیچ پیشرفتی صورت نگرفت. چینی‌ها برای ساخت این آزادراه، گروکشی می‌کردند و در نهایت، پس از مدتی فاینانس را رها کردند. در انتها پیمانکاران و مشاوران ایرانی به این پروژه ورود کردند و آن را با قیمتی پائین‌تر به مرحله بهره‌برداری رساندند.

خلع‌ ید و اخراج شرکت پیمانکار چینی، از طرح توسعه میدان مشترک نفتی آزادگان جنوبی که اعتبار آن دو و نیم میلیارد دلار پیش‌بینی شده بود، و خروج چین از کنسرسیوم فاز ۱۱ پارس جنوبی و همین‌طور زیان‌هایی که در قرارداد با میدان آزادگان شمالی ایجاد کرد که منجر به عدم برداشت ایران از این میدان مشترک گازی به نفع کشور مقابل، تمام شد، نمونه‌های بازر این خلف وعده چینی‌ها است.

همچنین عدم تلاش پیمانکاران چینی در عملیاتی کردن طرح فولاد زرند، ناموفق ماندن همکاری چینی‌ها با سازمان انرژی اتمی ایران در طراحی مجدد رآکتور آب سنگین اراک و ده‌ها طرح ناقص و نیمه‌تمام دیگر در صنایع برق، ساخت نیروگاه و کشیدن خط لوله، شواهدی دیگری از این دست هستند.

در عرصه سیاسی نیز که به طور مستقیم بر حوزه اقتصادی سایه می‌افکند. چین که عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و دارای حق وتو است، تاکنون هیچ‌‌ کدام از قطعنامه‌های صادر شده علیه جمهوری اسلامی را که به تحریم‌های سنگین اقتصادی منجر شده، وتو نکرده است.

ملاحظه می‌شود برخلاف آنچه که جمهوری اسلامی سعی دارد وانمود کند، چین هیچگاه نه یک متحد استراتژیک برای ایران بوده است و نه هیچگاه در عمل حاضر شده برای رفع تحریم‌های ایران تلاش کند و هیچ‌کدام از سرمایه‌گذاری‌هایش هم نتوانسته به یک طرح بالنده و افتخارآمیز در ایران تبدیل شود.

حال مشخص نیست عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ۶۴ ساله جمهوری اسلامی با توجه به کدام پیشینه در مصاحبه اخیر خود درباره روابط بسیار خوب و تعاملات سطح بالا بین چین و ایران سخن می‌گوید؟ در حقیقت چین کمونیست، بیش از آنکه برای ایران یک دوست واقعی باشد، «شریک دزد و رفیق قافله» است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی