Search
Asset 2

رسیدگی جدی به کنترل عملی چین بر کانال پاناما مدت‌ها به تأخیر افتاده است

دونالد ترامپ حق دارد که می‌گوید کنترل آشکار کانال پاناما به دست چین یک تهدید امنیت ملی است. کنترل آشکار پکن عملاً چین را در موقعیتی قرار داده که می‌تواند نیروی دریایی آمریکا را در مواجهه با رویدادهای جهانی زمین‌گیر کند.
دو کشتی باری در حین ورود و خروج به کانال پاناما در اقیانوس آرام در نزدیکی شهر پاناما از کنار یکدیگر می‌گذرند، ۶ اکتبر ۲۰۲۴. (Martin Bernetti/AFP via Getty Images)

نویسنده: مایک فردنبرگ

برخلاف اظهارات رئیس‌جمهور پاناما و راستی‌آزمایی‌هایی که به اشتباه بر کنترل قانونی و مشروع این کشور بر کانال پاناما متمرکز بوده‌اند، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، حق دارد که می‌گوید کنترل آشکار کانال پاناما به دست چین یک تهدید امنیت ملی است.

کنترل آشکار پکن عملاً چین را در موقعیتی قرار داده که می‌تواند نیروی دریایی آمریکا را در مواجهه با رویدادهای جهانی زمین‌گیر کند؛ کافی است که شی جین‌پینگ، رهبر چین، چنین اقدامی را ضروری تلقی کند.

این‌که بگوییم این مسئله اهمیت چندانی ندارد، زیرا شرکتی که دو بندر مهم کانال پاناما را مدیریت و کنترل می‌کند به «هنگ‌کنگ» تعلق دارد و چینی نیست، و این‌که این شرکت «هنگ‌کنگی» به لحاظ قانونی کنترل کانال پاناما را برعهده ندارد، مانع از این نمی‌شود که یک بررسی موشکافانه انجام دهیم.

از این گذشته، ادعای ضمنی خوزه رائول مولینو، رئیس‌جمهور پاناما، که می‌گوید از آن‌جا که عوامل چینی لباس ارتش آزادی‌بخش خلق را به تن ندارند، یا مدارکی وجود ندارد که نشان دهد جزو عوامل اطلاعاتی حزب کمونیست چین هستند، پس عوامل نظامی و اطلاعاتی چین جایی در عملیات بندر ندارند، ادعایی نیست که ترامپ بتواند امنیت آمریکا را براساس آن پیش ببرد.

البته هنگ‌کنگ دوباره تحت کنترل چین درآمده و باید فرض را بر این بگیریم که شرکت‌های «هنگ‌کنگی» به حزب کمونیست چین پاسخگو هستند. از این‌رو، با توجه به تنش فزاینده با چین، وضعیت کنونی امنیت ملی در سایه نفوذ و کنترل حزب کمونیست چین در پاناما غیرقابل تحمل است و نیاز به اصلاح دارد.

راه‌حل ترجیحی این است که پاناما قبول کند این‌که به چین اجازه می‌دهد کنترل کانال را به دست بگیرد، برخلاف مفاد معاهده کانال پاناما بوده و این کشور باید خودش را در اسرع وقت با مفاد این معاهده مطابقت دهد. راه‌حل نه‌چندان مقبول اما قابل توجیه این است که ارتش ایالات متحده با توسل به زور کنترل این کانال را که با تلاش و هزینه آمریکا ساخته شده به دست بگیرد.

بله، اهمیت نظامی و اقتصادی کانال پاناما انجام چنین کاری را توجیه می‌کند.

حدود ۱۴ درصد از تجارت دریایی و ۴۰ درصد از ترافیک کشتی‌های کانتینری آمریکا از کانال پاناما می‌گذرد. اما دلیل اصلی این‌که آمریکا برای ساخت این کانال ۳۸ هزار کشته داد، این بود که مسیری سریع برای جابه‌جایی کشتی‌های نیروی دریایی این کشور از اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام و بالعکس فراهم شود.

با توجه به این‌که ابرهواپیمابرهای آمریکا نمی‌توانند از این کانال  از جمله کانال جدید و آب‌بندهایی که به موازات کانال اصلی ساخته شده‌اند عبور کنند، برخی می‌گویند که این کانال دیگر برای آمریکا ضرورتی ندارد. این حرف نادرست است. ناوهای هواپیمابرهای آمریکا برخلاف دیگر کشتی‌های جنگی و پشتیبانی نیروی دریایی با انرژی هسته‌ای کار می‌کنند و می‌توانند با سرعت ثابت ۳۰ گره طی دو تا سه هفته و بدون نیاز به سوخت‌گیری از اقیانوسی به اقیانوس دیگر بروند.

سرعت ناوشکن‌ها و دیگر کشتی‌های نیروی دریایی از جمله کشتی‌های ناوگروه ضربت معمولاً به کمتر از ۲۰ گره می‌رسد. از آن‌جا که این کشتی‌ها نیاز به سوخت‌گیری دارند، در جابه‌جایی از آمریکای جنوبی یا آمریکای شمالی از هواپیمابرهای آمریکا کندتر عمل می‌کنند. از این‌رو، این‌که اکثر کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا می‌توانند از کانال پاناما عبور کنند، باعث شده که این کانال از نظر راهبردی برای آمریکا بسیار حائز اهمیت باشد.

برخی ممکن است بگویند که شرکت هاچیسون وامپو از سال ۱۹۹۷ مدیریت و کنترل بنادر بالبوآ و کریستوبال را در دو سمت اقیانوس آرام و اقیانوس اطلس برعهده داشته است.

پس چرا ترامپ حالا این‌قدر شلوغش کرده است؟

دلایل مختلفی وجود دارد. اول آن‌که وقتی شرکت هاچیسون وامپوی هنگ‌کنگ در سال ۱۹۹۷ برای مدیریت و بهره‌برداری از دو بندر مهم این کانال شرکت بنادر پاناما را تأسیس کرد، هنگ‌کنگ تازه از زیر سلطه بریتانیا خارج شده و تحت لوای چین درآمده بود. مدتی طول کشید تا چین کنترل کامل امور هنگ‌کنگ را به دست بگیرد، اما همچنان هنگ‌کنگ را تماماً تحت کنترل خود دارد.

از این‌رو، تمام شرکت‌های هنگ‌کنگی به اختیارِ حزب کمونیست چین کار می‌کنند. اما شواهد مربوط به نفوذ حزب کمونیست در این شرکت فراتر از آن است که بگوییم این حزب صرفاً بخشی از چین است. جلسات استماع کنگره در سال ۱۹۹۹ نشان می‌دهند که لی کا-شینگ، مالک و مدیرعامل میلیاردر شرکت هاچیسون وامپو، روابط مستحکمی با حزب کمونیست چین داشته است.

دوم آن‌که نفوذ فزاینده حزب کمونیست چین در پاناما باعث شده که اتکای آمریکا به پاناما برای حفاظت از منافع خود در این کانال نابخردانه جلوه کند؛ بویژه آن‌که هاچیسون وامپو به‌عنوان یک شرکت چینی با یک موقعیت راهبردی در منطقه کانال پاناما جا خوش کرده است.

سوم آن‌که ماهیت ارتباط چین و آمریکا در ۲۸ سال گذشته به شکل قابل‌توجهی تغییر کرده و با تشدید رفتار خصمانه رژیم چین رو به وخامت رفته است. همچنین بسیاری در آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که سیاست تعامل سازنده آمریکا شکست خورده و به قد علم کردن رژیم به‌عنوان یک ابرقدرت اقتصادی و نظامی کمک کرده است.

چهارم آن‌که اقدامات تهاجمی و غیرقانونی روزافزون رژیم چین در دریای جنوبی چین و تهدیدات این کشور در قبال سرکوب دموکراسی نوپای تایوان به‌وضوح نشان داده که این رژیم از انجام اقداماتی که احتمال درگیری مسلحانه با آمریکا و متحدان این کشور را افزایش می‌دهد، ابایی ندارد.

نکته آخر آن‌که اگر به چین اجازه دهیم به دست‌درازی به آن‌چه که باید حوزه نفوذ و کنترل آمریکا باشد- آمریکای لاتین- ادامه دهد، باعث دست‌درازی‌های بیشتری می‌شویم که قدرت و نفوذ آمریکا را تقلیل و احتمال درگیری مسلحانه را افزایش می‌دهند.

این‌که دولت ترامپ چه راهی برای حل این مشکل امنیتی در پیش خواهد گرفت، هنوز مشخص نیست. با این‌حال، وقتی ترامپ در مواجهه با این پرسش، که آیا فشار اقتصادی و نظامی را برای تحت کنترل درآوردن پاناما کنار می‌گذارد یا خیر، با یک «نه» قاطع پاسخ داد، کاملاً حق با او بود.

از این گذشته، هر اقدامی که ترامپ در دستور کار قرار دهد، باید از این جهت بررسی شود که آمریکایی‌ها کانال پاناما و مناطق اطراف آن را با هزینه جانی و مالی خود ساختند و جنگلی تقریباً بی‌ارزش را به یک منطقه اقتصادی تبدیل کردند که دست‌کم ۷.۷ درصد از اقتصاد پاناما را پوشش می‌دهد، و این‌که این منطقه از جانب آمریکا به پاناما اعطا شد، مشروط به این‌که بی‌طرف بماند و عبور کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا از این کانال را تضمین کند.

همچنین از آن‌جا که جهانِ امروز نسبت به زمانی که معاهده واگذاری این منطقه امنیتی مهم در سال ۱۹۷۸ با زحمت در سنا به تصویب رسید، امنیت کانال در شرایط کنونی باید به‌طور کامل تحت کنترل آمریکا قرار بگیرد.

ترامپ کاملاً حق دارد که مسئله کانال پاناما را به‌عنوان یک تهدید امنیت ملی در اولویت بگذارد. رئیس‌جمهور منتخب آمریکا به‌طور مستقیم اشاره‌ای به این موضوع نکرده، اما شرم‌آور است که نهادهای امنیت ملی خارجی ایالات متحده در تأمین چندمیلیارد دلار لازم یا بیشتر برای اطمینان از این‌که نسخه توسعه‌یافته کانال پاناما- که در سال ۲۰۱۶ تکمیل شد- بتواند ابرهواپیمابرهای آمریکا را هم پذیرش کند، هیچ اقدامی نکردند.

این غفلت فاحش نمونه دیگری از اولویت‌بندی‌های اشتباه چیزی است که برخی آن را «گروه سیاست خارجی» می‌نامند؛ امری که به شکست در مبانی امنیت ملی از جمله ناکامی در مواجهه با فشار چین برای کسب قدرت و نفوذ در آمریکای لاتین منجر شده است، حال آن‌که ما خود را با بلندپروازی‌های ویرانگری که به امنیت و منافع ملی آمریکا لطمه می‌زنند- از جمله جنگ نیابتی علیه روسیه- از پا انداخته‌ایم.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

مایک فردنبرگ در حوزه فناوری نظامی و مسائل دفاعی با تأکید بر اصلاحات دفاعی مقاله می‌نویسد. او دارای مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک و کارشناسی ارشد مدیریت عملیات تولید است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی