Search
Asset 2

کنراد بلک: تلاش آمریکا برای دستیابی به توافق صلح روسیه و اوکراین نویدبخش است

با توجه به اظهارات ترامپ و پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، طرح کلی توافق صلح اوکراین به‌زودی ارائه می‌شود.
دیدار وزیر دفاع آمریکا، پیت هگست (راست)، پیش از آغاز نشست شورای آتلانتیک شمالی در سطح وزرای دفاع در مقر ناتو در بروکسل، با فرمانده عالی نیروهای متحد در اروپا، ژنرال کریستوفر کاوولی (چپ)، و دبیرکل ناتو، مارک روته (مرکز). (Omar Havana/Getty Images)

نویسنده: کنراد بلک، نویسنده برجسته و سرمایه‌گذار کانادایی

با توجه به اظهارات ترامپ و پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، طرح کلی توافق صلح اوکراین به‌زودی ارائه می‌شود.

هگست هفته گذشته برای دیدار با گروه تماس دفاع اوکراین و ملاقات با وزرای دفاع ناتو به اروپا سفر کرد. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، نیز بعد از او به اروپا رفت. این درحالی است که ترامپ گفت با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، گفت‌و‌گوی صمیمانه و همه‌جانبه‌ای داشته است. همچنین مایک والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا، فعالیت بسیاری داشته و استیون ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ در خاورمیانه، به مسکو و اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری آمریکا، به کی‌یف سفر کرده‌اند.

ترامپ در مقایسه با دولت قبلی شناخت جامع‌تری نسبت به مسائل مربوط به جنگ روسیه و اوکراین دارد. دولت قبلی با اظهارات دوپهلو درباره واکنش احتمالی خود شروع کرد و کار خود را با افزایش تدریجی محموله‌های تسلیحاتی ادامه داد که به اوکراین کمک کرد جلوی شکست خود را بگیرد، اما از ارائه حمایت هوایی و توپخانه‌ای لازم برای پیروزی این کشور خودداری کرد و از تمایل خود به تجهیز اوکراین تا آخرین نفس گفت. با این‌حال، هیچ حرفی از راهبرد خروج در میان نبود.

چیزی که به نظر می‌رسد مبنای توافق صلح ترامپ باشد، ظاهراً طرح هوشمدانه‌ای برای دستیابی به اهداف آمریکا و تضمین امنیت ملی اوکراینِ مستقل در مرزهای تقلیل‌یافته این کشور است. این طرح همچنین بر دستاوردهای روسیه صحه می‌گذارد، اما به‌نحوی که رژیم پوتین به شکلی توان‌فرسا دچار شرمساری خواهد شد.

ترامپ از همان روزهای نخست جنگ به‌طور مشخص گفت که غرب نه‌تنها باید از الحاق نظامی مجدد اوکراین به خاک روسیه- چنان‌که بالغ بر ۳۰۰ سال قبل از انحلال اتحاد جماهیر شوروی شاهدش بودیم- جلوگیری کند و نشان دهد که غرب طبل توخالی نیست و پیروزی غرب در جنگ سرد یک رخداد ژئوپلیتیکی پایدار بوده، بلکه باید جنگ را به شکلی خاتمه دهد که بتواند روسیه را از زیر سایه خفقان‌آورِ چین بیرون بکشد و آن را به سمت ایجاد روابط سازنده با کشورهای ناتو سوق دهد.

پیامدهای ژئوپلیتیکی این مسئله که روسیه احساس می‌کند از جانب غرب طرد شده، به‌ناچار به ائتلافی نابرابر با چین منجر می‌شود که شاید درنهایت باعث شود که چین مقدمات کار را با روسیه هماهنگ کند تا پکن از جمعیت مازاد برای بهره‌برداری از منابع طبیعی سیبری استفاده کند و به‌ازای آن به روسیه بهره بپردازد. این رویکرد چین را از کمبود شدید منابع طبیعی می‌رهاند- مانع بزرگی که در مسیر بلندپروازی‌های این کشور قرار دارد- و باعث می‌شود که در کنترل مؤثرِ اراضی وسیع اوراسیایی روسیه و چین دست بالا را داشته باشد و فرهنگ متمایز تولستوی و چایکوفسکی، ادبیات و موسیقی غنی و دیگر دستاوردهای فرهنگی روسیه را از چنگ غرب بیرون بکشد؛ جایی که این مقوله‌ها طبیعتاً به آن تعلق دارند.

ترامپ به این نکته پی برده که این یکی از مسائل ژئوپولتیکی تعیین‌کننده دوران معاصر است که می‌تواند آن را به‌طور مسالمت‌آمیز حل‌و‌فصل کند و دلیلی ندارد که غرب نتواند بدون به خطر انداختن اصول یا منافع خود، چین را برای همکاری با روسیه از دور خارج کند؛ کشوری که در جنگ‌های ناپلئونی و جنگ‌های جهانی متحد سنتی غرب بوده است.

ظاهراً طرح کلی توافق احتمالی به این شکل است که روسیه کریمه را حفظ خواهد کرد. کریمه یکی از بزرگ‌ترین فتوحات کاترین کبیر و کانون اصلی جنگ کریمه در دهه ۱۸۵۰ بود و مردمان آن همیشه- از زمان بیرون کشیدن آن از دست ترک‌ها در زمان کاترین تا دوران پس از مرگ استالین که خروشچفِ اوکراینی آن را به اوکراین اعطا کرد- روس بوده‌اند.

روسیه احتمالاً بسیاری از مناطقِ عمدتاً روسی‌زبان را که در شرق اوکراین و در امتداد ساحل دریای سیاه تا تنگه کریمه تحت اشغال خود درآورده حفظ خواهد کرد. اما شاید مجبور شود که بخشی از این اراضی را واگذار کند که احتمالاً در قالب چارچوبی انجام می‌گیرد که براساس آن ساکنان مناطق مرزی سابق اوکراین آزاد هستند و به لحاظ مادی به آن‌ها کمک می‌شود که به میل خود در سمتِ روسی یا اوکراینی مرز ساکن شوند. روس‌ها و اوکراینی‌هایی که دوست ندارند جزو اقلیت‌های فرهنگی یا قومی باشند، باید بتوانند خودشان این مسائل را حل‌و‌فصل کنند.

شاید پوتین از پافشاری خود بر عدم عضویت اوکراین در ناتو راضی باشد، اما باید مصونیت این کشور را- پس از جنگ- به‌عنوان یک کشور مستقل و خودمختار بپذیرد و بداند که اوکراین به یکی از کشورهای مورد علاقه قدرت‌های ناتو تبدیل خواهد شد. اوکراین در مذاکره با ائتلاف قدرت‌های اروپایی ناتو اعم از لهستان، آلمان، فرانسه و بریتانیا مختار خواهد بود. فرانسه و بریتانیا دو قدرت هسته‌ای هستند و سطح قدرت اقتصادی و توان نظامی متعارف اعضای ناتو به شکل قابل‌توجهی از روسیه بالاتر است.

همچنین در‌حالی‌که ترامپ به‌وضوح اعلام کرده که امنیت اوکراین در دوران پس از جنگ را موضوعی می‌داند که دولت‌های اروپای غربی می‌بایست از نظر مداخله مستقیم نظامی در قالب ائتلاف دفاعی اوکراین به آن رسیدگی کنند، آمریکا در آینده آماده فروش تسلیحات پیشرفته به اوکراین خواهد بود که این کشور می‌تواند پول آن‌ها را از طریق تأمین عناصر خاکی کمیاب و دیگر مواد معدنی راهبردی بپردازد. این یک راهکار ابتکاری برای خلع سلاح پیشگیرانه منتقدان جمهوری‌خواهِ ارسال تسلیحات گران‌قیمت به اوکراین است و تأمین تسلیحات پیشرفته‌ای را که اوکراین بسته به شرایط راهبردی خود به آن‌ها نیاز دارد تضمین می‌کند، اما برای خرید این تسلیحات از محل منابع مالی موجود یا آتی فشار زیادی به اوکراین وارد نمی‌کند.

نشانه‌هایی وجود دارد که می‌گوید توافق نزدیک است و ترامپ در گفت‌وگوهای غیررسمی خود با رسانه‌ها به این موضوع اشاره کرده است. به نظر می‌رسد که تمام جوانب در فرمول صلح لحاظ شده است: اوکراین اندکی مرزهای خود را کاهش داده اما دیگر جایی در سحابی موسوم به «خارج نزدیکِ» کرملین ندارد و کشوری است که حاکمیت آن در سطح جهان به رسمیت شناخته شده است. همچنین اگر اوکراین بتواند استانداردهای لازم را به دست آورد، بدون دردسر به اتحادیه اروپا خواهد پیوست.

در عین‌حال، روسیه می‌تواند ادعا کند که از اقلیت روسی‌زبان اوکراین که خواهان حمایت هستند، محافظت کرده است، کنترل کریمه و نقاط دیگر را به دست گرفته و مطمئن شده که اوکراین به ائتلاف غرب ملحق نمی‌شود. اروپا نیز از امنیت و ثبات نسبی و رابطه مبتنی بر اعتماد متقابل با روسیه برخوردار خواهد شد و درمجموع مسئولیت بیشتری برای دفاع از خود برعهده خواهد گرفت.

اگر این مسائل به نتیجه برسند، آمریکا پادرمیانی می‌کند تا این جنگِ شوم پایانِ خوشی داشته باشد، استقلال و امنیت اوکراین تضمین شود، موقعیت ویژه روسیه در تاریخ اوکراین به رسمیت شناخته شده و بلندپروازی‌های ارضی این کشور پایان پیدا کند و مرزبندی منصفانه‌ای بین مسئولیت‌های امنیتی آمریکا و اروپا شکل بگیرد. در عین‌حال، آمریکا به یک منبع فوق‌العاده برای مواد معدنی راهبردی حیاتی دست خواهد یافت که عمدتاً از جانب چین تامین می‌شوند؛ اتفاقی که طبعاً خوشایندِ چین نخواهد بود.

چنین اتفاقی- نتیجه‌ای که کم و بیش تمام طرفین اصلی درگیری را راضی نگه‌می‌دارد- پایانِ خوشایندی برای این جنگ به همراه خواهد داشت که تا این‌جا نیز بیش از حد کش پیدا کرده است.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

درباره نویسنده: کنراد بلک به مدت ۴۰ سال از برجسته‌ترین سرمایه‌گذاران کانادا بوده و جزو پیشگامان انتشار روزنامه در جهان است. او مؤلف زندگی‌نامه فرانکلین دی. روزولت و ریچارد نیکسون و اخیراً «دونالد جی. ترامپ: رئیس‌جمهوری که مثل هیچ‌کس نیست» است که نسخه جدید آن به تازگی منتشر شده است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی