Search
Asset 2

بازخوانی پرونده کودتای نوژه؛ آیا افسران شاه می‌توانستند از حمله صدام جلوگیری کنند؟

در اسناد و مدارکی که از اعترافات کادرنظامی کلیدی در کودتای ناموفق نوژه منتشر شده است، جلوگیری از حمله عراق به ایران یکی از اهداف این کودتا بود.
صدام حسین رئیس جمهور عراق در مرز عراق و ایران در طول جنگ عراق و ایران ۱۹۸۰-۱۹۸۸ دیده می‌شود. (PRESIDENTIAL PALACE/AFP via Getty Images)

در اسناد و مدارکی که از اعترافات کادر نظامی کلیدی در کودتای ناموفق نوژه منتشر شده است، جلوگیری از حمله عراق به ایران یکی از اهداف این کودتا بود.

نادر زاهدی در صفحه ۹۲ کتاب «قیام نقاب» به نقل از یکی از رسانه‌های جمهوری اسلامی درباره کودتای نوژه نوشته است: «این کودتا از نظر شیوه و طراحی عملیات در هیچ کجای جهان سابقه نداشت. در این کودتای نافرجام که به کودتای نوژه معروف شد، قرار بود محوریت با نیروی هوایی باشد و از هواپیماهای جنگنده و بمب‌افکن استفاده گردد. کودتای نوژه که حاصل طراحی چندین نهاد اطلاعاتی، امنیتی و سیاسی بود، ابعاد بسیار وسیعی داشت و به‌گونه‌ای طراحی شده بود که احتمال شکست در آن صفر بود.»

قیام «نقاب» مخفف به «نجات قیام ایران بزرگ» بود و قرار بود که از پایگاه شاهرخی که بعدها به نوژه معروف شد، آغاز شود. اگر این کودتا موفق به سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی می‌شد، معادلات داخلی، خارجی و منطقه‌ای را تغییر می‌داد.

آیا کودتای نوژه یک کودتای پیشگیرانه بود؟

ناصر رکنی، یکی از اعضای شورای نظامی کودتا که به گفته خودش در ارتباط مستقیم با سرهنگ محمدباقر بنی عامری، طراح کودتا بود، در اعترافات ویدیویی بعد از دستگیریش گفت که آن‌ها از طریق ستادی که در پاریس داشتند، درباره برنامه دولت عراق برای تهاجم نظامی به ایران اطلاع داشتند. اینکه دولت عراق به رهبری صدام حسین قصد داشت، با تمام تجهیزات و ارتشش به غرب ایران حمله کند و بنادر کشور را تحت کنترل خود درآورد، اقتصاد را فلج کند و مسیر واردات و صادرات ایران را قطع کند.

او با اشاره به نقش بختیار در ستاد پاریس گفت که در پاریس میان ستاد طراحان کودتا، نماینده دولت عراق و کشورهای خارجی بحث‌هایی در میان بود که آیا کودتای نظامی توسط افسران ایرانی در تغییر نظام در ایران مثمرثمر خواهد بود یا اینکه تهاجم نظامی عراق باعث تغییر نظام در ایران خواهد شد.

به گفته این عضو شورای نظامی کودتا، شاپور بختیار با تهاجم نظامی عراق به ایران مخالف بود و در جلسات با این نمایندگان اعلام کرده بود که اگر به او مهلتی داده شود، از طریق کودتای نظامی رژیم خمینی را سرنگون خواهد کرد و نیازی به حمله نظامی عراق نیست. به این ترتیب او موفق شد که اولویت دولت‌های خارجی را از حمله نظامی خارجی به  کودتای نظامی در ایران تغییر دهد. با این حال به او گفته شد که «اگر در مهلت تعیین‌شده، کودتا موفق به ایجاد دگرگونی در ایران نشود، سیاست بین‌المللی و دولت عراق به ناچار گزینه تهاجم نظامی عراق به ایران را اجرا خواهد کرد.»

دو ماه بعد از ناکامی کودتای نوژه، دولت عراق به رهبری صدام حسین در شهریور همان سال به ایران حمله کرد و در کمتر از شش هفته خرمشهر را به تصرف درآورد.

در اسناد وزارت خارجه بریتانیا که از حالت طبقه‌بندی محرمانه خارج شده،‌ جولیان ایمری و پیتر تمپل موریس، دو عضو ارشد حزب محافظه‌کار پارلمان بریتانیا در نامه‌هایی به مقامات بالاتر کشورشان از جریان ملاقاتشان با دو چهره اپوزیسیون ایرانی در تبعید یعنی شاپور بختیار و غلامعلی اویسی گزارش دادند. آن‌ها به نقل از فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش شاهنشاه ایران نوشتند که صدام‌حسین سه ترس و نگرانی دارد، یکی نگرانی از تصرف ایران توسط شوروی و در نتیجه سقوط حکومت بعثی عراق است. دوم، او نگران افزایش نفوذ خمینی در میان جمعیت شیعه عراق است و سوم، او نگرانی‌هایی درباره تبعات تجزیه کردستان ایران دارد.

اسناد بریتانیا نشان می‌دهد که دولت عراق به رهبری صدام‌ حسین در ابتدا به دنبال کمک به بختیار و اویسی بود تا نظام جمهوری اسلامی به رهبری خمینی را سرنگون کند، اما بعد از اینکه کودتای افسران نیروی هوایی در ایران شکست خورد، بلافاصله به ایران حمله کرد.

ابوالحسن بنی‌صدر،‌ سال‌ها بعد، کودتای نوژه را مقدمه حمله عراق به ایران خواند و افزود: «من می‌دانستم که کودتا توسط افسران نیروی هوایی شدنی نیست، آن‌هم در کشوری که تازه انقلاب کرده است.»

رضا تقی‌زاده، مدیرکل دفتر فرح پهلوی، در یادداشتی در وب‌سایت خبرگزاری دویچه‌وله نوشت که صدام حسین در دیدار با شاه ایران در الجزایر به او گفته بود که «ایران طرفدار غرب» را به «ایران اسلام‌زده» ترجیح می‌دهد.

او درباره سفر شهبانو فرح پهلوی به عراق در آبان ماه ۱۳۵۷ نوشته است که صدام حسین خطاب به مترجم گفت که این جملات را ترجمه کند: «به علیاحضرت (فرح) بگویید به برادرم، شاه بگویند تانک‌ها و سلاح‌های خود را به خیابان‌ها ببرد و به روی شورشیان افراط‌‌‌گرا آتش باز کند. به او بگویید اگر امروز هزار ایرانی جان خود را از دست بدهند، بهتر است که فردا یک میلیون نفر از آن‌ها کشته شوند!»

چگونه چپ کمونیستی، عملیات کودتا را قبل از اجرا افشا کرد؟

روایت‌های مختلفی از افشای عملیات کودتا توسط افراد مختلف در اسناد مکتوب و شفاهی ثبت شده است. در کتاب قیام نقاب به تفصیل درباره عوامل افشاکننده عملیات کودتا نوشته شده است.

در این کتاب به نقل از سران حزب توده از جمله محمدعلی عمویی از اعضای سازمان افسری حزب توده آمده است که این حزب چپ کمونیستی «اطلاعات ارزشمندی» را به مسئولان حکومت جمهوری اسلامی می‌داد. از جمله این اطلاعات، طرح کودتای نوژه بود.

براساس استناد این کتاب، علی خامنه‌ای نیز از طریق یکی از اعضای حزب توده به نام هوشنگ اسدی از طرح کودتا آگاه شده بود. ابوالحسن بنی‌صدر نیز از طریق مجاهدین خلق مطلع شده بود.

خبرگزاری فارس نیز به نقل از یکی از اعضای سابق حزب توده نوشته است: «ما در لو رفتن کودتای نوژه، فعالیت زیادی داشتیم. خود من اطلاعات آن‌ها را از سفارت شوروی در ایران می‌گرفتم و به دادستانی و مسئولین مملکتی می‌دادم. تلاش زیادی داشتیم که آن‌ها شکست بخورند.»

به گفته این عضو سابق حزب توده، اعضای این حزب تحرکات نیروهای دست‌اندرکار کودتا را به‌شدت تحت نظر داشتند و کیانوری، رهبر این حزب «مدام پای تلفن بود و اطلاعات می‌داد. ما خبر داشتیم قرار است تعدادی از کودتاگران در بلوار کشاورز سوار اتوبوس شده و عازم ماموریت خود شوند. ما کاملا مراقب تحرکات آنان بودیم. کیانوری از نرسیدن نیروهای انتظامی بسیار عصبانی بود. سرانجام گفت که باید خودمان وارد عمل شویم. همه از جمله خود کیانوری، مسلح شدیم، به اتوبوس حمله کرده و آن‌ها را دستگیر کردیم. به‌محض رسیدن نیروهای ضدکودتا، بازداشتی‌ها را تحویل آن‌ها دادیم و از صحنه خارج شدیم. چون نمی‌خواستیم لو برود که ما هم در کشف کودتا نقش داشته‌ایم. این برای حزب خوب نبود که مشخص شود ما با دستگاه‌های اطلاعاتی جمهوی اسلامی همکاری داریم.»

افسران کودتاگر به دنبال چه بودند؟

محمدباقر بنی‌عامری، طراح کودتا در مستندی از شبکه منوتو درباره اوضاع حاکم در زمان کودتای نوژه گفت که در آن زمان هنوز مجاهدین خلق،‌ فدائیان خلق و حتی روشنفکران با حکومت جمهوری اسلامی همراه بودند. امروز باید ملت ایران بدانند که نظامیان ارتش شاه، اولین گروهی بودند که پی به ماهیت حکومت جمهوری اسلامی بردند.

آیت محققی، فرمانده عملیات هوایی در کودتا نیز در ویدیوی اعترافاتش گفت که بمباران تهران هرگز جزو اهداف حملات نبود. بلکه منزل روح‌الله خمینی، فرودگاه امام و یک پل برای ممانعت از رسیدن وسایل سنگین زرهی جزو اهداف بمباران هوایی بود.

به گفته او، عملیات قرار بود که از طریق پایگاه شاهرخی اجرا شود. او در جواب درباره بمباران و اقدام علیه ملت ایران گفت که «مفهوم ملت ایران را بستگی دارد که شما چطوری معنا کنید. برای من ملت ایران به مفهوم خواهرم، مادرم، رفیقم و اقوامم است. هیچ‌کدام از ما به دنبال حمله به مردم نبودیم. ما می‌خواستیم افراد کمتری از بین بروند.»

خسرو بیت‌اللهی از افسران نیروی هوایی دخیل در کودتا که توانست قبل از دستگیری از ایران فرار کند، در مصاحبه با ایران اینترنشنال گفت: «در زمان شاه قیمت نفت بالا رفت و ایران، عقاب اوپک شد و فرصتی پیدا کرد که نیروی هوایی قوی ایجاد کند. ما نسبت به نیازمان و امنیت ملی‌مان عمل می‌کردیم. ما مشکلی از نظر منطقه‌ای نداشتیم، مگر از ناحیه بلوک شرق.»

به گفته او، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با رفتن شاه از ایران، ارتش از بین رفت. فرماندهان ارتش توسط دادگاه‌های انقلاب اعدام شدند و افسران ارتش که مخالف انقلابیون و وضع موجود بودند، همفکران خود را پیدا کردند و این‌گونه شد که زمینه‌سازی برای کودتا آغاز شد.

او ادامه داد: «ما قرار نبود دولت نظامی درست کنیم، مثل آرژانتین، شیلی یا جاهای دیگر. ما قرار بود مملکت را آزاد کنیم و دست دولت بختیار دهیم.»

ری‌شهری حاکم شرع وقت در مصاحبه با رسانه‌ها گفت که این افراد کاملا مطمئن بودند که این طرح به پیروزی می‌رسد.

درباره تعداد اعدامی‌های عاملان دخیل در کودتای نوژه اطلاعات دقیقی در دست نیست. برخی منابع می‌گویند که بعد از کشف کودتای نوژه شصت نفر از نظامیان اعدام شده‌اند.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی