جشنوارهی «چی شی» (七夕 节، چی خی جی) جشنوارهای مهم در فرهنگ چین است. معنای تحتاللفظی آن از تاریخ برگزاری آن یعنی روز هفتم از ماه هفتم در تقویم چینی گرفته شده است. امسال این جشنواره در دوم اوت برگزار میشود.
«نیولانگ»، جوانی گاوچران، مهربان، صادق و زحمتکش بود. او در کودکی یتیم شد و توسط همسر برادرش از خانه بیرون رانده شد؛ درنتیجه بهتنهایی زندگی میکرد و در دامنهی کوه به کشاورزی میپرداخت و از گاوی مراقبت میکرد. بنابراین تنها همدم او آن گاو پیر بود.
در یک روز آفتابی، نیولانگ بههمراه گاو خود، خانهی محقرش را برای انجام کارهای کشاورزی ترک کرد. هنگامی که از نزدیکی دریاچهای میگذشت، هفت دختر آسمانی را دید که مشغول بازی در دریاچه بودند.
او که از زیبایی آنها متحیر شده بود، پشت بوتهها پنهان و به تماشای بازی آنها مشغول شد. عاقبت جوانترین آنها نظر او را به خود جلب کرد.
ناگهان گاو به حرف درآمد و به نیولانگ گفت: «او کوچکترین دختر امپراطور آسمانها است. نام او «ژینو» است. اگر لباس او را برداری، او دیگر نمیتواند به آسمان برگردد و با تو خواهد ماند».
نیولانگ به حرف گاو گوش کرد و بیسروصدا، لباس کوچکترین دختر آسمانی را برداشت.
هنگامیکه دختران آسمانی قصد رفتن کردند، ژینو نتوانست لباس خود را که مجوز او برای بازگشت به آسمان بود، بیابد. برای آنکه زمان تعیین شدهی بازگشت آنها به آسمان را ازدست ندهند، خواهرانش او را با ناراحتی ترک کردند.
ژینو که احساس یأس و ناامیدی میکرد، در تنهایی خود شروع به گریه کرد.
نیولانگ نتوانست گریهی ژینو را تحمل کند. او از برداشتن لباس ژینو پشیمان شد. بنابراین، از پشت بوتهها درآمد و لباسهای ژینو را به او برگرداند.
نیولانگ صادقانه بهخاطر گناهش از او عذرخواهی کرد و اعتراف کرد که غرق در زیبایی او شده و از او خواست تا همسرش شود.
ژینو که از مهربانی و زیبایی نیولانگ حیرتزده و جذب صداقت و مهربانی او شده بود و بهعلاوه چون دیگر نمیتونست به آسمانها بازگردد، قبول کرد تا همسر وی شود.
نیولانگ و ژینو با خوشحالی با هم زندگی میکردند. نیولانگ از گاو مراقبت میکرد و در زمین کشاورزی خود کار میکرد، درحالیکه ژینو در خانه به بافتن اشیاء زیبا مشغول بود. بهزودی صنایع دستی زیبای ژینو معروف شد و همه برای خرید آنها از راههای دور به آنجا میرفتند.
سالها گذشت و آنها صاحب دو فرزند دختر و پسر شدند. آنها عاشق هم بودند و به هم احترام میگذاشتند و برای مراقبت از خانوادهی خود تلاش میکردند.
زمانی که بر روی زمین سالها گذشته بود، در آسمانها تنها مدت زمان کوتاهی گذشت. امپرطور و ملکهی آسمانها متوجه گم شدن کوچکترین فرزند خود شدند.
ملکه از اینکه ژینو قوانین آسمانها را نقض کرده و بر روی زمین مانده و با یک انسان فانی ازدواج کرده بود، عصبانی شد و سربازان آسمان را برای برگرداندن او به زمین فرستاد.
گاو پیر که میدانست چه اتفاقی خواهد افتاد، به نیولانگ هشدار داد: «گوش کن. من بهزودی خواهم مرد. بعد از مرگ من باید پوستم را بکنی و اگر آن را تن خود و فرزندانت کنی، میتوانید به آسمان بروید». گاو بعد از گفتن این جملات، از دنیا رفت.
با اینکه نیولانگ از مرگ گاوش ناراحت بود، به نصیحت گاو عمل کرد و پوست او را کند و بعد از آن گاو را درکنار درختی در نزدیکی خانهاش دفن کرد.
هنگامیکه درحال بازگشت به خانه بود، آسمان ناگهان تیره شد و باد شروع به وزیدن کرد. سربازان آسمانی پدیدار شدند و به خانه یورش بردند و ژینو را با خود بردند. ژینو نتوانست خود را برهاند و با اشک به نیولانگ و فرزندانش نگاه میکرد.
نیولانگ، نصیحت گاو را بهخاطر آورد. به سرعت پوست گاو را بر تن کرد، فرزندانش را در سبدی گذشت و بههمراه آنها بهدنبال ژینو رفت. تا آنجا که میتونست بهسرعت میدوید و بهنظر میرسید فاصلهی او همسرش کمتر و کمتر میشود.
در لحظهای که نزدیک بود به همسرش برسد، ملکهی آسمانها با سنجاق سر طلایی خود، خطی میان آنها کشید. ناگهان رودخانهای خروشان میان آنها ظاهر شد و آنها را از هم جدا کرد. بعدها این رودخانه، «راه شیری» نام گرفت.
از آن روز به بعد، نیولانگ و ژینو در دو سمت رودخانه از هم جدا ماندند؛ ژینو در یک سمت رودخانهی آسمانی و نیولانگ و فرزندانش در سویی دیگر.
روزها گذشت و آنها با چشمانی پراشک با اشتیاق فراوان به یکدیگر مینگریستند.
عاقبت ملکهی آسمانها تحتتأثیر عشق عمیق آنها بههم قرار گرفت و به آنها اجازه داد تا سالی یک بار یکدیگر را ملاقات کنند؛ که آن روز، هفتمین روز از هفتمین ماه قمری بود.
هر ساله در این شب، یک دستهی بزرگ از کلاغهای زاغی، با بدنهای خود پلی را بر روی رودخانهی آسمانی میسازند و نیولانگ و ژینو با گذشتن از روی این پل، یکدیگر را ملاقات میکنند.
در این شب مسحورکننده، ستارههای بسیاری در آسمان مشاهده خواهد شد و مردم میتوانند کهکشان راه شیری که از شمال تا جنوب را دربرگرفته، مشاهده کنند. دو ستاره که از بقیهی ستارهها پرنورتر هستند، در دو سوی راه شیری مشاهده خواهد شد؛ ستارهی کرکس پرنده (یا نَسر طایر یا آلفا عقاب درخشانترین ستاره صورت فلکی عقاب است( نیولانگ و ستارهی کرکس نشسته (یا وَنَنْد، نَسر واقع یا آلفا شلیاق سومین ستاره پرنور آسمان است) ژینو است.
این جشنواره در اواسط تابستان که هوا گرم است و چمن و درختان در سرسبزترین حالت خود هستند، برگزار میشود. اگر به دقت گوش کنید، میتوانید زمزمههای نیولانگ و ژینو را که به یکدیگر ابراز عشق میکنند، بشنوید.
سنتهای جشنواره
معروفترین رسم این جشنواره این است که زنان و دختران در عصر هفتمین روز از هفتمین ماه قمری برای داشتن دستانی ماهر و چالاک، دست به دعا مینشینند.
۱. نخ کردن سوزن
از زمان سلسلهی هان، نخ کردن سوزن در سریعترین حد ممکن در زیر نور ماه، طولانیترین فعالیت ایستاده برای افزایش رحمت الهی برای کسب مهارت بیشتر بهشمار میرفت. کسی که میتوانست بیشترین سوزن را در مدت یک دقیقه نخ کند، در آینده بهعنوان ماهرترین فرد شناخته میشد. در هنگکنگ، زنان جوان دوزندگی و مهارت خود را در زیر آسمان شب به نمایش میگذارند.
۲.پرستش ژینو
بهطور سنتی زنان برای افزایش زیبایی خود دعا میکنند. اما در این شب ویژه بهطور رسمی طی مراسمی موهای خود را میشویند.
همچنین این روز اهمیت زیادی برای زنان بهخاطر ستایش ژینو دارد. اموری که در این روز انجام میشود توسط چندین خواهر برنامهریزی میشود. معمولاً آنها میزی را با چای، شراب، رطب قرمز، آجیل، تخم خربزه و دیگر تنقلات آماده میکنند. زنان جوان دور میز مینشینند و به دوزندگی مشغول میشوند و مهارت خود را نشان میدهند. همچنین به آسمان نگاه میکنند تا ستاره کرکس نشسته را بیابند و برای داشتن شوهری خوب و خوشبختی خود دعا میکنند.
در برخی مناطق زنان برای ادای احترام به عشق جاودانهی نیولانگ وفادار و ژینوی زیبا به ساخت ضریحهایی از جنس کاغذ، میوه و گل مبارت میورزند.
۳.کندهکاری و تزئین میوه
یکی دیگر از سنتهای این جشنواره، کندهکاری میوه است. در آن روز بهعنوان نشان دادن مهارتی دیگر، کندهکاری ماهرانهی انواع گلها و پرندگان را میتوانید بر روی میوهها ببینید. پوست نرم انواع خربزه میتواند برای کندهکاری مناسب باشد.
۴.تهیه و سرو «کیائو گوا»
در این روز، افراد معمولاً «کیائو گوا»، نوعی خمیر نازک سرخ شده میخورند که از آرد، شکر (یا عسل) و کنجد تهیه میشود. معنای لغوی کیائو گوا یعنی مهارت در تهیهی اسنکهای دستساز.
بسیاری از زنان این غذا را در خانه بهصورت گروهی تهیه میکنند. ابتدا شکر را در ظرفی میریزند و آن را میجوشانند تا تبدیل به شربت شود و سپس آرد و کنجد را به آن اضافه میکنند. هنگامی که مخلوط این مواد تبدیل به خمیری نرم شد، آن را بر روی میزی پهن کرده و بهصورت رولهای نازکی درمیآورند. آنگاه آن را بهصورت مستطیل یا اشکال دوکی مانند برش میدهند. سپس این تکههای شیرین را در اشکال مختلف حالت داده و در روغن سرخ میکنند تا طلایی شوند.
در بخشهای شرقی چین، گروهی از زنان گرد هم آمده تا کوفتههای ویژهای را تهیه کنند. ضرب المثلی برای این کوفتهها وجود دارد. اعتقاد بر این است هر کس که این کوفتهها را در ظرف مسی بخورد، ثروتمند میشود و هرکس که آن را با خرما بخورد بهزودی ازدواج میکند.
۵.جشن تولد گاو
در برخی از بخشهای روستایی، به احترام گاوی که خود را برای نیولانگ و ژینو قربانی کرد، کودکان دستههای گلهای وحشی را بر روی شاخ گاو نر آویزان میکنند. این مراسم به عنوان جشن تولد گاو شناخته شده که برای گرامیداشت نام گاو و همدردی با او برگزار میشود.
خانوادهها در هر منطقه و با هر سنت یا مراسمی، درهنگام شب، حیاط را تمیز کرده، میزها را با کیائو گوا، ریشه و دانههای گل نیلوفر آبی و دیگر غذاها آماده کرده و در کنار هم به تماشای ملاقات نیولانگ (کرکس پرنده) و ژینو (کرکس نشسته) در آسمانها مینشینند.
روز عشق چینی
روز چی شی به عنوان «ولنتاین چینی» نیز مشهور است. متأسفانه، بهغیر از برخی مناطق روستایی، مراسم سنتی این روز در چین کمرنگ و یا ناپدید شده است.
امروزه، جوانان چینی اغلب از خاستگاه این جشنواره بیاطلاع هستند و روز ولنتاین غربی که در ۱۴ فوریه برگزار میشود را جشن میگیرند.
اما داستان عاشقانهی نیولانگ و ژینو در قلب همهی مردم چین و بیشتر کشورهای آسیایی ریشه دوانده و بهترین یادآور عشق و ازخودگذشتگی واقعی است.
اپک تایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.