Search
Asset 2

ادموند برک؛ ندای عقلانیت در زمانه پرهیاهو

محافظه‌کاری مکتبی فکری است که در مقابل فلسفه سیستماتیک قرار می‌گیرد. سایر رویکردهای سیاسی از جمله سوسیالیسم، کمونیسم، اسلام‌گرایی یا فاشیسم به متفکرانی گره خورده‌اند که برای هدایت پیروان خود نظریه‌های متمایز خلق کرده‌اند
مجسمه ادموند برک در ورودی کالج ترینیتی در دوبلین. (Natalia Paklina/Shutterstock)

نویسنده: جری باولر، مورخ کانادایی

محافظه‌کاری مکتبی فکری است که در مقابل فلسفه سیستماتیک قرار می‌گیرد. سایر رویکردهای سیاسی از جمله سوسیالیسم، کمونیسم، اسلام‌گرایی یا فاشیسم به متفکرانی گره خورده‌اند که برای هدایت پیروان خود نظریه‌های متمایز خلق کرده‌اند- برای نمونه، کارل مارکس و «سرمایه»، «نشانه‌های راه» سید قطب و بنیتو موسولینی و «دکترین فاشیسم»- اما محافظه‌کاری اعتنایی به نظریه و طرح‌های بزرگ ندارد.

ایده‌های محافظه‌کارانه از دل آثاری پدید می‌آیند که درباره مضامین مشخص به نگارش درآمده‌اند. این مسئله قطعاً درباره حرفه مردی که برخی او را به‌عنوان «پدر محافظه‌کاری» می‌شناسند، صدق می‌کند: ادموند برک.

برک در ۱۲ ژانویه ۱۷۲۹ در خانواده‌ای پروتستان در ایرلند چشم به جهان گشود، اما پس از فارغ‌التحصیلی از کالج ترینیتی دوبلین، در سال ۱۷۴۸ به انگلستان نقل مکان کرد و بیشتر عمر خود را در انگلستان گذراند. او با نوشتن درباره موضوعات سیاسی بسرعت مورد توجه قرار گرفت و دیری نپایید که دوستان قدرتمندی در حزب ویگ پیدا کرد و به لطف حامیان خود در سال ۱۷۶۵ به مجلس عوام رسید و تا زمان مرگش در سال ۱۷۹۷ به مدت ۳۰ سال چهره درخشان مجلس بود.

هیچ موضوعی در حیطه حیات اجتماعی در بریتانیای نیمه دوم قرن هجدهم وجود نداشت که برک در آن زمینه صاحب‌نظر نباشد. او با رویکرد مصالحه‌ناپذیرِ انگلستان در قبال شکایاتی که در رابطه با مستعمرات آمریکا مطرح می‌شد، مخالف بود. به گفته او، مستعمره‌نشینان در آمریکا انگلیسی بودند و طبیعتاً در برابر دستورات سر خم نمی‌کردند. از نظر برک، مصالحه و نه اجبار، راهِ توسعه بود. با این‌حال، دولت به توصیه‌های او توجه نکرد که به جنگ استقلال آمریکا انجامید.

برک از مخالفان سرسخت تجارت بردگان بود و می‌گفت که خرید و فروش انسان‌ها باید بتدریج کنار گذاشته شود. او همچنین علیه ظلم و استثمار «کمپانی هند شرقی» سخنرانی می‌کرد. دارایی‌های شرکت در هند ثروت هنگفتی برای سهامداران بریتانیایی به ارمغان آورد، اما برک معتقد بود که این ثروت به قیمت قربانی شدنِ بومیانی به دست آمده که استحقاق یک دولت دست‌ودل‌پاک را داشتند. از این‌رو، او پرچم‌دارِ کسانی بود که آرزو داشتند امپریالیسم بریتانیایی ضامنِ مردمانی باشد که بر آن‌ها حکمرانی می‌کرد.

کاتولیک‌های بریتانیایی از عصر الیزابت اول در قرن شانزدهم با محدودیت‌های سیاسی و مذهبی دست‌و‌پنجه نرم می‌کردند. در دوران برک، کاتولیک‌ها از ورود به دانشگاه (و مشاغل حقوقی و پزشکی) محروم شدند؛ نه می‌توانستند به‌عنوان افسر در ارتش خدمت کنند، نه می‌توانستند رأی دهند و نه نمی‌توانستند مناصب سیاسی داشته باشند. آن‌ها نسبت به پروتستان‌ها از حق مالکیت بسیار کمتری برخوردار بودند و اگر فرضیه‌های دینی خود را به شکل علنی به‌جا می‌آوردند، مجازات می‌شدند. برک با چنان جدیتی با این اقدامات مخالفت کرد که با تهدید زورگویان پروتستان مواجه شد. سربازان می‌بایست در برابر آشوبگران از خانه‌اش محافظت می‌کردند.

برک در دورانی که موکلان او در شهر بریستول جزو تجار مرفهی بودند که از رقابت تجاری می‌ترسیدند، از تجارت آزاد حمایت می‌کرد. این افراد از برک به‌عنوان نماینده مجلس خواستند که موضع آن‌ها را منعکس کند. برک در کتاب پرآوازه «خطابه‌ای به موکلان بریستول» درباره ماهیت دموکراسی نیابتی نوشت: «مجلس، کنگره‌ای از سفرایی با منافع مختلف و خصمانه نیست که هر فردی به مثابه عامل و وکیل، باید منافعش را در برابر دیگر عاملان و وکلا حفظ کند؛ بلکه مجمعی مشورتی برای یک ملت است با یک منفعت که همان منفعت کل است… شما درعمل کسی را برمی‌گزینید، اما وقتی او را برگزیدید، نماینده بریستول نیست، بلکه عضوی از مجلس خواهد بود.»

شهرت ماندگار برک عمدتاً از موضع او در قبال انقلاب فرانسه نشأت می‌گیرد؛ موضعی که او پیش از افراط و تفریط‌های دوران حکومت وحشت در پیش گرفته بود. برک از اولین اقدامات اصلاحی سال ۱۷۸۹ رضایت داشت، اما بسرعت علیه کسانی شد که می‌خواستند کل جامعه را از نو بسازند. او در کتاب «تأملاتی بر انقلاب فرانسه» نوشت: «نمی‌دانم چگونه ممکن است آدمی آن‌قدر جسارت پیدا کند که میهن خود را هم‌چون کاغذی سفید بپندارد که می‌تواند هرچه می‌خواهد روی آن بنویسد.»

اصلاحات گاهی ضرورت داشت. او گفت: «دولتی که فاقد ابزار تغییر باشد، ابزاری نیز برای حفظ خود نخواهد داشت. اما انقلاب، براندازی نهادهای دیرینه به پشتوانه چند اصل انتزاعی، به طرز خطرناکی مهلک بود. کنش سیاسی باید برمبنای آگاهی از ماهیت تغییرناپذیرِ انسان باشد که در آیین‌ها و مقتضیات محلی تجلی می‌یابد، نه تعمیم‌های افراطی در باب حق و حقوق.»

رویکردهای مخالف برک در سال‌های پس از مرگ او، یعنی «ایسم‌های» بزرگ قرن نوزدهم و بیستم: سوسیالیسم، فمینیسم، کمونیسم و ​​غیره، حامیان زیادی برای خود دست‌و‌پا کردند، اما عقاید او همچنان حامیان خود را دارد.

برک اگر بود، بی‌تردید تعریف مایکل اوکشات را تحسین می‌کرد: «محافظه‌کاری… یعنی ترجیحِ امر معلوم بر امر مجهول، امر آزموده بر امر نیازموده، واقعیت بر اسطوره، امر موجود بر امر ممکن، امر محدود بر امر نامحدود، نزدیک بر دور، کافی بر وافر، سهل بر کامل و خوشیِ لحظه‌ای بر شادمانی آرمان‌گرایانه.»

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

درباره نویسنده: جری باولر، مورخ کانادایی و از اعضای ارشد مرکز پیشرو سیاست عمومی است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی