نویسنده: مارک نایلر
کشورهای اروپایی یکبار دیگر درباره تشکیل یک ائتلاف دفاعی مستقل واردِ گفتوگو شدهاند.
ایده تشکیل ارتش واحد اروپا، که از نخستین روزهای جنگ سرد مطرح بوده و گاهاً به فراموشی سپرده شده است، یکبار دیگر در ماه فوریه از جانب ولودیمیر زلنسکی بر سر زبانها افتاد. رئیسجمهور اوکراین مدعی است که توقف پشتیبانی نظامی از اوکراین به دستور دونالد ترامپ و بیتوجهی او به اتحادیه اروپا نشان میدهد که این بلوک به تشکیل یک واحد نظامی مستقل نیاز مبرم دارد. زلنسکی موضوعی را مطرح کرده که بهرغم پیشینه طولانی در اروپا به نتیجه نرسیده است.
پدرو سانچز، نخستوزیر سوسیالیست اسپانیا، آخرین رهبر اتحادیه اروپا است که مواضع زلنسکی را تکرار کرده است. نظرسنجی شرکت یوگاو در سال ۲۰۲۲ نشان داد که ۶۴ درصد از مردم اسپانیا با او همعقیده هستند. سانچز در روز ۲۸ مارس اعلام کرد که اروپا برای مقابله با «تحرکات امپریالیستی دیرینه روسیه»- بهویژه با توجه به کاهش پشتیبانی آمریکا- به تشکیل یک نیروی دفاعی مستقل نیاز دارد. او خواستار آن شد که یک نیروی نظامی واحد متشکل از ۲۷ کشور عضو تشکیل شود که زیر یک پرچم واحد عمل کند و اهداف مشترک داشته باشد. سانچز همچنین به دنبال همگرایی اقتصادی بیشتر در اتحادیه اروپا است و چندی پیش طرحی را برای تقسیم بدهیها ارائه کرد که مثل ایده تشکیل ارتش واحد ۲۷ کشوری با واکنش متفاوت کشورهای عضو مواجه شده است.
بهرغم لحن تند و تیز سانچز، بهنظر میرسد که انگیزه او از طرح پیشنهاد تشکیل ارتش واحد اتحادیه اروپا شخصی باشد. او از جانب اتحادیه اروپا و آمریکا تحت فشار شدید قرار دارد تا بودجه دفاعی اسپانیا را افزایش دهد. با این حال، افکار عمومی اسپانیا به شدت با رویکردهای نظامی مخالف است و سانچز نیز با «سومار» همپیمان است؛ ائتلافی چپگرا که با افزایش بودجه تسلیحاتی و نیروهای نظامی مخالف است. سانچز با طرح این موضوع که دفاع از اروپا یک مسئولیت همگانی- نه صرفاً ملی- است، امیدوار است که بتواند افکار عمومی را از چالشهای داخلی کشور منحرف کند.
کشورهای اتحادیه اروپا در مسائل دفاعی تا حدی با یکدیگر همکاری دارند. دستکم یک گروه رزمی چندملیتی متشکل از هزار و ۵۰۰ سرباز همیشه در حالت آمادهباش قرار دارد. این گروهها در سال ۲۰۰۷ به شکل عملیاتی درآمدند، اما ستاد نظامی چندملیتی یوروکورپس معتقد است که «مسائل مربوط به اراده سیاسی، کارآمدی و همبستگی مالی، مانع از استقرار این نیروها شدهاند.» بهطور حتم، این مشکلات در مقیاس بزرگتر در ارتش واحد اتحادیه اروپا نیز پدیدار میشوند. نیروی دریایی اروپا در سال ۱۹۹۵ توسط اسپانیا، فرانسه، ایتالیا و پرتغال و با هدف انجام عملیات دریایی، واکنش به بحرانها و مأموریتهای بشردوستانه تشکیل شد. حامیان ارتش واحد اتحادیه اروپا معتقدند که این نیروها نقش بسزایی در سپر دفاعی اتحادیه اروپا دارند، اما برای نبردهای طولانیمدت مجهز نیستند. آنها میگویند که اتحادیه اروپا برای دفاع از خود به شدت به ایالات متحده متکی است؛ موضوعی که دولت دوم ترامپ نیز با آن موافق است.
ایده تشکیل ارتش واحد اتحادیه اروپا نخستینبار در اوایل دهه ۱۹۵۰ مطرح شد تا توان دفاعی اروپا در برابر اتحاد جماهیر شوروی بدون نیاز به تجهیز دوباره آلمان غربی تقویت شود. این ایده از سوی دولت فرانسه مطرح شد و قرار بود که شش عضو بنیانگذار اتحادیه اروپا، یعنی فرانسه، لوکزامبورگ، هلند، ایتالیا، آلمان غربی و بلژیک در آن نقشآفرینی کنند. پیمان اتحاد دفاعی اروپا در سال ۱۹۵۲ به امضا رسید، اما هرگز تصویب نشد. در سوی مقابل، آلمان غربی به ناتو و اتحادیه غربی- یک ائتلاف نظامی که در سال ۱۹۴۸ تشکیل شد- پیوست و ایده ارتش واحد اتحادیه اروپا به فراموشی سپرده شد.
این ایده قدیمی در سال ۲۰۱۶ از نو مطرح شد. در آن سال نیز به مانند آمریکا با تهدیدِ روسیه مواجه بود که با خروج ناگهانی یکی از قدرتهای بزرگ نظامی شدت گرفته بود. پس از برگزاری همهپرسی برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا)، که در آن ۵۲ درصد از بریتانیاییها به خروج از اتحادیه اروپا رأی مثبت دادند، نخستوزیر مجارستان و نخستوزیر جمهوری چک خواستار تشکیل ارتش واحد اروپا شدند. اورزولا فون در لاین، وزیر دفاع وقت آلمان، که معتقد بود اروپا به یک «شنگن دفاعی»- در قیاس با منطقه بدون مرز شنگن در اروپا که از ۲۹ کشور تشکیل شده (چهار کشور خارج از اتحادیه اروپا هستند)- نیاز دارد، با آنها همصدا شد. ژان-کلود یونکر، رئیس پیشین کمیسیون اتحادیه اروپا، یک سال پیشتر گفته بود که اتحادیه اروپا به ارتش مستقل نیاز دارد تا «به روسیه نشان دهد که اروپا در صیانت از ارزشهای اروپایی جدی است.» هربار که این ارزشها در معرض خطر قرار میگیرند، ایده دیرینه ارتش اتحادیه اروپا از نو مطرح میشود.
از زمان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، این ایده پیوسته محبوبتر شده است. آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان، و امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، در سال ۲۰۱۸ از این ایده حمایت کردند. ترامپ، که در آن مقطع در اواسط دور نخست ریاستجمهوری خود بود، این اقدام را نوعی ناسپاسی نسبت به ناتو دانست و در توئیتر نوشت: «پیش از اینکه ایالات متحده وارد میدان شود، پاریسیها در حال یادگیری زبان آلمانی بودند.» (اشارهای به وقایع جنگ جهانی دوم).
اورزولا فون در لاین، که از سال ۲۰۱۹ ریاست کمیسیون اتحادیه اروپا را برعهده دارد، خواستار تشکیل «اتحادیه دفاعی اروپا» شده است. او ماه گذشته از طرح «تسلیح مجدد اروپا» رونمایی کرد؛ برنامهای پنجساله که خیلی زود به طرح «تدارک ۲۰۳۰» تغییر نام پیدا کرد، زیرا اسپانیا و ایتالیا معتقد بودند که نام این طرح بیش از اندازه رنگ و بوی نظامی دارد. (سانچز توضیح نداد که چگونه میتوان اعتراض اسپانیا را با درخواست او برای تشکیل ارتش واحد اتحادیه اروپا- که قطعاً به چیزی فراتر از حسننیت مجهز خواهد بود- توجیه کرد).
فون در لاین میخواهد در پنج سال آتی ۸۰۰ میلیارد یورو برای دفاع اتحادیه اروپا جمعآوری کند. تحلیلگران بر این باورند که روسیه تا آن موقع میتواند به یکی از کشورهای عضو ناتو یا اتحادیه اروپا حمله کند. آنتونیو تاجانی، وزیر امور خارجه ایتالیا، نیز از ایده ارتش واحد اتحادیه اروپا حمایت میکند.
با اینحال، کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و معاون کمیسیون اروپا، مدعی است که تشکیل ارتش واحد اتحادیه اروپا ضرورت ندارد. به گفته او، آنچه که بیشتر حائز اهمیت است، این است که نیروهای نظامی ۲۷ کشور عضو «توانمند باشند و بتوانند بهطور مؤثر همکاری کنند تا در قبال رقبا بازدارنده باشند و از اروپا دفاع کنند.» رادوسواف سیکورسکی، وزیر امور خارجه لهستان، در این مورد با او همنظر است و قاطعانه گفته که «ارتش واحد اتحادیه اروپا تشکیل نخواهد شد.» دانمارک نیز که همواره ناتو را سپر دفاعی اصلی قاره اروپا دانسته، چنین عقیدهای دارد. بریتانیا در دوران حضور در اتحادیه اروپا به دلیلی مشابه با ایده تشکیل ارتش واحد اتحادیه اروپا مخالف بود و عقیده داشت که چنین ایدهای باعث تشکیل یک ناتوی دیگر خواهد شد.
یکی از مشکلات عملیاتی اصلی در تشکیل ارتش ۲۷ کشوری، نحوه تأمین مالی آن است. در پسِ درخواست اتحادیه اروپا از کشورهای عضو مبنی بر افزایش بودجه دفاعی ملی، مشکل تأمین مالی مشترک به چشم میخورد که طرفین در این مورد نیز اتفاق نظر ندارند. بهجای وامهای کمبهره مورد نظر فون در لاین که باید در راستای طرح «تدارک ۲۰۳۰» به جریان بیافتند، کشورهای جنوبی مانند اسپانیا و ایتالیا که از قضا بدهی سنگینی نیز دارند، ترجیح میدهند از اوراق قرضه دفاعی مشترک یا کمکهای مالی مشابه دوران همهگیری استفاده کنند. این پیشنهاد باعث شد که صدای اعتراض کشورهای ثروتمند شمالی مانند آلمان و هلند بلند شود، زیرا این کشورها تمایلی به تأمین مالی ابتکار عملهای مشترک ندارند: دیک شوف، نخستوزیر هلند، پس از نشست رهبران اتحادیه اروپا در اواخر مارس، گفت که «خبری از اوراق قرضه یورویی نخواهد بود.» راهکار دیگر که اخیراً از جانب وزیر اقتصاد فرانسه پیشنهاد شده است، افزایش نرخ مالیات بهویژه در مورد ثروتمندان است.
سانچز میگوید اتحادیه اروپا باید در ایده تشکیل ارتش واحد بازنگری کند، زیرا کشورهای عضو نتواستهاند در امور دفاعی به توافق برسند. اما این مسئله احتمالاً مانع از تشکیل ارتش واحد اتحادیه اروپا خواهد شد. هیچکدام از گروههای رزمی اتحادیه اروپا- که معمولاً از نیروهای سه یا چهار کشور تشکیل شدهاند- از زمان آغاز به کار خود که تقریباً بیست سال از آن میگذرد، وارد فاز عملیاتی نشدهاند. این بدین معنی است که اتحادیه از آمادگی لازم برای تشکیل یک ارتش ۲۷ کشوری که تحت کنترل بروکسل باشد و زیر پرچم آبی و طلایی وارد جنگ شود، برخوردار نیست.
منبع: بنیاد آموزش اقتصادی
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: مارک نایلر یک خبرنگار آزاد است که در مالاگای اسپانیا زندگی میکند و برای نشریات اسپکتیتر و سیاست خارجی در زمینههای فرهنگی و سیاسی مطلب مینویسد.