دو دوچرخهسوار ماجراجو با اهداف خیریه و ثبت رکورد گینس، در ۱۰۲ روز ۱۸هزار کیلومتر رکاب زدند و عرض دنیا را طی نمودند.
«رضا پاکروان»، و «استیون پاولی» که هر دو ساکن بریتانیا هستند، با هدف جمعآوری کمک برای پروژهی ساختن مدرسه در ماداگاسکار و نیز ثبت نام خود در کتاب رکوردهای جهانی گینِس، در سفری پرماجرا از شمالیترین نقطهی اروپا تا جنوبیترین نقطهی آفریقا رکاب زدند.
رضا به همراه دوست خود که اهل آفریقای جنوبی است، ۲۱ مردادماه امسال سفر خود را از منطقهی «نورث کپ» اسکاندیناوی آغازکردند. آنها قرار بود طبق برنامه برای ثبت رکورد، با طی ۱۸۰ کیلومتر در روز، مسیر خود را ظرف مدت ۱۰۰ روز طی کنند، اما وقوع حوادثی ناخواسته موجب شد تا با دو روز تأخیر به مقصد خود یعنی «کیپتاون» افریقای جنوبی برسند.
ابتلای ناگهانی همسفر ایرانی به مالاریا، و مسمومیت و گرمازدگی هر دو دوچرخه سوار در طول سفر، موجب دو روز تأخیر در رسیدن به مقصد شد و آنها از ثبت رکورد بازماندند؛ اما توانستند با جمعآوری ۲۲ هزار پوند کمک مردمی، به یک مؤسسهی خیریه برای ساخت ۲ مدرسه در ماداگاسکار کمک کنند.
رضا پاکروان که اکنون در آمریکا مشغول نوشتن کتابی درباره تجربهی سفرش است، در گفتگویی با رادیوفردا، از انگیزهی این سفر و سختیهای حادث شده در مسیر سخن گفتهاست.
رضا دربارهی علل تاخیر دو روزه در سفرشان میگوید: «متأسفانه نتوانستیم این را در ۱۰۰ روز تمام کنیم. رکورد را ثبت نکردیم وعلتهایی داشت. علت اولی این بود که من مالاریا گرفتم. مدت شش روز در بستر بیماری بودم و مسمومیت خیلی شدید هم من و هم استیون دوستم… او هم به همین مشکل دچار شد. یک دفعهی دیگر هم گرمازده شدیم به صورت خیلی وحشتناک، وسط بیابان، و متأسفانه من بیهوش شدم. مجبور شدند ببرندم بیمارستان. ما در کل شش روز از دست دادیم. و خب در مسافرتی که اینقدر همه چیز به دقیقه و ثانیه بستگی دارد، از دست دادن شش روز چیز زیادیست. ولی در توان ما نبود که شش روز را جبران کنیم. از شش روز توانستیم چهار روز را جبران کنیم و۱۰۲ روزه تمامش کنیم. ولی متأسفانه آن دو روز را نتوانستیم جبران کنیم.»
دو سال طول کشیده بود تا این دو دوست دوچرخهسوار بتوانند برای سفر خود حامی مالی پیدا کنند و این درست در لحظهای اتفاق افتاد که آنها با ناامیدی، تصمیم گرفته بودند تنها با اندک پسانداز خودشان دست به انجام اینکار بزنند.
رضا پاکروان که قبلا صحرای آفریقا را از شرق تا غرب آن رکاب زده، دربارهی همکاریهایی که با یک بنیاد خیریه داشته میگوید: « من سال ۲۰۰۹ با این انجیاو کار میکردم که کارشان توسعهی پایدار در ماداگاسکار هست و چیزی که من رویش تأکید میکنم و تمرکز من آنجا هست، قسمت تحصیلات و مدرسهسازی است. تا الان توی سفرهای قبلیام توانستم کمکهای مردمی و مالی از بنیادهای مختلف جمع کنم که ۴ تا مدرسه در ماداگاسکار ساخته شود. آنجا یکی از فقیرترین مناطق دنیا است و هیچگونه امکاناتی وجود ندارد. این دفعه تمرکزمان روی این بود که بتوانیم اینقدر پول جمع کنیم که دو تا مدرسه دیگر بسازیم که این تعداد را به ۶ برساند.»
آنها در طول سفر خود با چالشها و ماجراهای تلخ و شیرین بسیاری مواجه شدند. از ۱۷ روز متوالی زیر بارانهای اروپا رکاب زدن تا رویارویی با خشونتها و درگیریهای ترسناک مصر و مزاحمتهای مردم برخی کشورها.
این دو دوست ماجراجو در مسیر سفر خود از ایران هم گذشتند.
رضا درباره تجربه رکاب زدن در وطنش میگوید: «ایران برای ما یک تجربهی خیلی جالبی بود. برای اینکه راهها عالی بود. غذا خیلی خوب بود. باد با ما بود و مردم خیلی کمکمان کردند. ما توانستیم یک مقداری را که عقب افتاده بودیم جبران کنیم. هنوز استیون میگوید بهترین قسمت سفر ما ایران بود. یکی از چیزهای خوبی که مملکت ما دارد، با تمام نواقصی که دارد، این است که راههایمان فوقالعاده است. راههای ایران واقعا در تمام این مسیر، مثل مملکتهای پولدار اسکاندیناوی هستند. راههای ما هیچ دست کمی از آنها نداشت. شانه خیلی درست و حسابی. راههای درست و حسابی و مهندسیساز و بسیار عالی.»
رضا که به فعالیتهای ماجراجویانه و بشردوستانه بسیار علاقهمند است، اتمام کتابش، ساختن فیلم و اجرای شو و سخنرانی در مدارس و دانشگاههای مناطق مختلف دنیا را در برنامه آتی زندگی خود دارد.
اپک تایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر میشود.