Search
Asset 2

یک سال طولانی: چگونه ۷ اکتبر خاورمیانه را متحول کرد

اسرائیل و ایران تمایل بیشتری به ریسک و درگیری دارند اما به نظر می‌رسد که حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نافرجام مانده است.
ریچل گلدبرگ، مادر هرش گلدبرگ-پولین، که در حمله مرگبار حماس در ۷ اکتبر ربوده شد، عکس او را در دست دارد، درحالی‌که خانواده گروگان‌ها از بلندگوهای بزرگ برای صدا کردن عزیزان اسیر خود در نزدیکی مرز غزه و نیریم در اسرائیل استفاده می‌کنند، ۲۹ اوت ۲۰۲۴. (Amir Levy/Getty Images)

یک سال از حمله تروریستی ویرانگر ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل می‌گذرد و منطقه خاورمیانه متحول شده است.

گروه تروریستی حماس فلج شده و احتمالاً دیگر نمی‌تواند کنترل غزه را به دست بگیرد و گروه تروریستی حزب‌الله لبنان در عملیات زمینی دقیق اسرائیل در آستانه نابودی قرار گرفته است. جمهوری اسلامی ایران، درحالی‌که تهاجمی‌تر از همیشه عمل می‌کند، نتوانسته پدافند موشکی قدرتمند اسرائیل را به زانو دربیاورد.

تنش‌ها بالا گرفته و هنوز راه درازی تا پایان جنگ باقی مانده است.

چند بازیگر منطقه‌ای، از گروه تروریستی حوثی‌ها در یمن گرفته تا نیروهای روسی در سوریه، باقی مانده که می‌توانند خاورمیانه ناآرام را بی‌ثبات‌تر از همیشه کنند.

مهم‌تر از همه این‌که اسرائیل و جمهوری اسلامی ملاحظاتِ سابق را در قبال رویارویی آشکار با یکدیگر به فراموشی سپرده‌اند و به نظر می‌رسد که از تظاهر به روابط ضابطه‌مند خود دست شسته‌اند.

جمهوری اسلامی و اسرائیل احتیاط کمتری به خرج می‌دهند

به گفته جیسون برادسکی، مدیر سیاست‌گذاری اتحاد علیه ایران هسته‌ای، ریسک‌پذیری بیشترِ اسرائیل و ایران شرایط خاورمیانه را در پی حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بشدت تغییر داده است.

برادسکی با توجه به حمایت جمهوری اسلامی از گروه‌های تروریستی اسلامی و حملات مستقیم این کشور به خاک اسرائیل گفت که به نظر می‌رسد کاسه صبر اسرائیل در محدود نگه‌داشتن اقدامات نظامی خود به حملات کوچک و فرسایشی لبریز شده است.

برادسکی گفت: «صبر و تحمل کمتری درخصوص سیاست چمن‌زنی و پیگیری توافقاتی مانند آن‌چه که در مورد حماس شاهدش بودیم وجود دارد؛ توافقی که در آن به‌ازای یک آرامشِ واهی به حماس کمک مالی می‌شد. این خیال باطل از نگاهِ امروز ویرانگر بوده است.»

«من همچنین باور دارم که تصمیم‌گیرندگان اسرائیل برای مقابله با تهدید جمهوری اسلامی ایران آماده‌اند که ریسک‌پذیری بیشتری به خرج دهند.»

با توجه به آغاز حملات اسرائیل به لبنان برای مقابله با حزب‌الله و وعده اسرائیل برای تلافی حمله موشکی ایران به‌رغم درخواست‌های آمریکا مبنی بر کاهش تنش‌ها، این قضیه در هفته‌های اخیر ملموس‌تر بوده است.

برادسکی گفت ایران نیز آمادگی بیشتری برای ریسک‌‌پذیری و رویارویی مستقیم با اسرائیل دارد که عمدتاً به موفقیت اسرائیل در از بین بردن عناصر کلیدی «محور مقاومت» نسبت داده می‌شود؛ ائتلافی از بازیگران دولتی و غیردولتی که به رهبری جمهوری اسلامی ایران در راستای تضعیف اسرائیل و آمریکا در سراسر جهان فعالیت می‌کنند.

در همین راستا، بسیاری در اسرائیل بر این باورند که با توجه به تعهد تهران به تضعیف و درنهایت نابودی اسرائیل، بر همه واجب است که ریسک فزاینده رویارویی با جمهوری اسلامی ایران را به جان بخرند.

جاناتان هارونف، سخنگوی بین‌المللی نماینده اسرائیل در سازمان ملل، به اپک تایمز گفت که حمایت بی‌وقفه جمهوری اسلامی از حماس، حزب‌الله و حوثی‌ها نشان داد که این کشور خودش را بیش از هر چیزی وقفِ رویارویی با اسرائیل کرده است.

هارونف گفت: «تهران از آوریل به این طرف تمامِ اعتبار خود را درخصوص ادعای صلح‌طلبی از دست داد.»

او گفت: «جمهوری اسلامی دیگر نمی‌تواند پشتِ بازوهای نیابتی خود پنهان شود و ادعا کند که حامی صلح است. این کشور آرزوی نابودی اسرائیل را دارد.»

هارونف تأکید کرد که جنگ اسرائیل با رژیم اسلامگرایِ تندرویی است که در تهران حکومت می‌کند و کنترل نیروهای نیابتی را به دست دارد و این کشور با مردم ایران یا لبنان سرِ جنگ ندارد.

«اسرائیل برای دفاع از مردم و قلمرو خود هرکاری که لازم باشد خواهد کرد. نه مردم لبنان و نه مردم ایران دشمنِ اسرائیل نیستند… اسرائیلی‌ها خوب می‌دانند که رهبران روحانی تهران عاملِ ترس و وحشت مردم کشورشان هستند.» او می‌گوید اسرائیل صرفاً در مقابل نیروهایی که می‌خواهند اسرائیل را از صفحه روزگار محو کنند، از خودش دفاع می‌‌کند.

اسرائیل هنوز مدیریت منابع خود را در اختیار دارد

به‌رغم تمایل فزاینده‌ای که برای آغاز درگیری علنی وجود دارد، ترس از شروع یک جنگ منطقه‌ای که به نابودی احتمالی اسرائیل بینجامد رنگِ واقعیت به خود نگرفته است.

در روزهای اولیه پس از حملات ۷ اکتبر سال گذشته، کارشناسان و استراتژیست‌ها بیش از هرچیزی نگران این بودند که جنگ اسرائیل و حماس در غزه به لبنان و دورتر از آن کشیده می‌شود و اسرائیل را از چند جهت وارد جنگی ‌کند که به سختی بتواند خودش را در آن سرپا نگه‌دارد، چه رسد به این‌که در این جنگ به پیروزی برسد.

کان کاساپوغلو، از اعضای ارشد اندیشکده مؤسسه هادسون، در آن مقطع به اپک تایمز گفته بود که حمله گسترده لبنان می‌تواند ترسِ هولناک اسرائیل را به واقعیت بدل کند.

کاساپوغلو گفت: «کابوس اسرائیل همیشه این بوده که در چند جبهه وارد جنگ شود.»

کاساپوغلو افزود که حتی حملات کوچک حزب‌الله می‌توانند تأثیر قابل‌توجهی داشته باشند، زیرا منابع نظامی اسرائیل را که در شرایط دیگر برای مقابله با حماس در غزه به کار گرفته می‎شوند، هدر می‌دهند.

مقامات دفاعی آمریکا نیز نسبت به مهار تهدید لبنان ابراز نگرانی کردند، زیرا بیم این را دارند که اسرائیل نتواند از عهده نبرد در چند جبهه به‌طور همزمان برآید.

با این‌حال، به نظر می‌رسد که اسرائیل در گام اول با متمرکز کردن اقدامات خود بر نابودی حماس، مقدمات جدالی طولانی‌تر برای از بین بردن تهدید حزب‌الله در مرز شمالی خود را با موفقیت فراهم کرده است.

پل کرسپو، رئیس اندیشکده مرکز مطالعات دفاعی آمریکا، می‌گوید اسرائیل با مدیریت عملیات پی‌در‌پی خود در قبال دشمنان درعمل توانست با حماس و حزب‌الله وارد نبرد شود.

کرسپو گفت: «اسرائیل می‌دانست که باید ضربه سختی به پیکره حزب‌الله وارد کند، اما نابودی حماس در گام اول اقدام صحیحی بود.»

کرسپو که پیش‌تر به‌عنوان یک تفنگدار دریایی و کاردار آژانس اطلاعات دفاعی نیروی دریایی آمریکا خدمت می‌کرد، گفت این اقدام به نفع ارتش اسرائیل بود و در عین‌حال ضعف ناشی از وسعت نسبتاً کوچک اسرائیل را کاهش داد.

او گفت: «ارتش اسرائیل قوی و توانمند است، اما اسرائیل کشور کوچکی است و جنگیدن در دو جبهه چالش‌برانگیز خواهد بود.»

کرسپو گفت اکنون یک پرسش باقی می‌ماند که آیا اسرائیل به‌طور مستقیم با ایران روبه‌رو می‌شود یا مثل حماس ابتدا به سرکوب حزب‌الله در لبنان می‌پردازد.

سم کسلر، تحلیلگر امور ژئوپلیتیک در شرکت مشاوره ریسک نورث استار ساپورت گروپ، می‌گوید: «برای گفتن این‌که اسرائیل بتواند در چند جبهه همزمان مشغول نبرد باشد هنوز خیلی زود است، اما این کشور در مختل کردن رهبری حماس و حزب‌الله قبل از آغاز درگیری با نیروهای نیابتی ایران عملکرد خوبی داشته است.»

کسلر گفت: «اسرائیل برای جنگیدن در منطقه آموزش دیده و آمادگی دارد، اما سناریوها تغییر می‌کنند… تأثیر خلاء قدرت منطقه‌ای نیز ممکن است اوضاع را تغییر بدهد.»

او افزود که اسرائیل در تصمیم‌گیری‌های راهبردی خود با چالش‌های بیشتری مواجه است، چراکه می‌بایست انتظارات متحدان کلیدی مانند آمریکا را که برای تأمین تسلیحات به آن‌ها متکی است، برآورده کند.

این مسئله نیز حائز اهمیت است که موقعیت نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی اسرائیل در جهان دستخوش چه تغییری شده و اگر درگیری‌های بیشتری در آینده نزدیک رخ دهد، توان قدرت‌نمایی این کشور چه تغییری خواهد کرد.

شورشیان شیعه حوثی یمن در یک گردهمایی برای بسیج پیکارجویان بیشتر در جبهه‌های جنگ جهت نبرد با نیروهای حامی دولت شعار سر می‌دهند، صنعا، یمن، ۱۸ ژوئن ۲۰۱۷. (Mohammed Huwais/AFP/Getty Images)

وقوع سناریوی بشکه باروت هنوز محتمل است

وقوع سناریوی بشکه باروت هنوز محتمل است و اگر سایر قدرت‌های منطقه‌ای تصمیم بگیرند در مناقشه بین آن‌ها و نیروهای نیابتی بی‌شمار جمهوری اسلامی ایران دخالت کنند، اسرائیل ممکن است به زحمت بیفتد.

مسئله حوثی‌های تحت حمایت ایران در یمن نیز که حمل‌ونقل میلیاردها دلار کالای تجاری را در دریای سرخ مختل کرده و به کشتی‌های غیرنظامی و نظامی حمله می‌کنند، به قوت خود باقی است.

اسرائیل تاکنون حملات هوایی محدودی به یمن داشته است، اما این وضعیت می‌تواند بسرعت بالا بگیرد، بویژه اگر حوثی‌ها ظرفیت‌شان را برای هدف گرفتن سرزمین اسرائیل افزایش دهند.

و مسئله غیرقابل کنترلِ نفوذ روسیه در منطقه نیز وجود دارد که اخیراً سر و کله‌اش پیدا شده است.

درست یک روز قبل از پرتاب ۱۸۰ موشک از سوی جمهوری اسلامی به اسرائیل، رژیم اسلام‌گرا در راستای یک شراکت راهبردی گسترده که در پی توسعه پروژه‌های حمل‌و‌نقل، انرژی، کشاورزی و دیگر موارد است، میزبان میخائیل میشوستین، نخست‌وزیر روسیه، بود.

چند روز بعد، مقامات ارتش اسرائیل از تصاویر ویدئویی تسلیحات ساخت روسیه از جمله راکت‌های ضدتانک، که در خانه‌های پیکارجویان حزب‌الله در لبنان کشف شده بود، رونمایی کردند.

اسرائیل می‌گوید این تسلیحات از سوریه جنگ‌زده به شمال منطقه که روسیه در یک دهه گذشته در آن‌جا حضور نظامی داشته قاچاق می‌شوند و به دست لبنان می‌رسند.

حمله بعدی اسرائیل به انبارهای مهمات و تونل‌های سوریه به نگرانی از وقوع یک رخداد بین‌المللی دامن زد، چراکه پدافند هوایی روسیه نیز برای سرنگونی موشک‌های اسرائیلی وارد عمل شد.

روسیه متعاقباً به شهروندان خود توصیه کرد که از اسرائیل و لبنان خارج شوند.

در حال حاضر مدرکی وجود ندارد که نشان بدهد روسیه مستقیماً حزب‌الله را مسلح کرده است، اما قراردادهای تسلیحاتی بین روسیه و جمهوری اسلامی ایران به ما می‌گویند که بخشی از تسلیحاتی که مسکو به رژیم اسلام‌گرا می‌فروشد، به دست گروه‌های نیابتی می‌رسد و در حملات تروریستی علیه اسرائیل مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این وضعیت از پیچیدگی فزاینده منطقه در بحبوحه شراکت تمامیت‌خواهانه جمهوری اسلامی، روسیه، چین و کره شمالی حکایت دارد که از طریق مناسبات امنیتی سودمند به شکل متقابل از یکدیگر حمایت می‌کنند.

عادی‌سازی ادامه دارد

به‌رغم تمام مسائلی که وجود دارد، فشار برای عادی‌سازی روابط اسرائیل و همسایگان عرب همچنان ادامه دارد.

برادسکی می‌گوید تلاش برای آغاز روابط واقعی بین اسرائیل و کشورهای همسایه، که تحت پیمان ابراهیم در دوره ترامپ آغاز شد، با وقوع ۷ اکتبر صرفاً «به تعویق افتاده» و متوقف نشده است.

او گفت که تهدید جمهوری اسلامی ایران و نیروهای نیابتی این کشور در قالب این حملات متبلور شده و کشورهای عربی، به‌جای مقابله مستقیم با اسرائیل، ایران را به چشم یک عامل بی‌ثبات‌کننده می‌بینند.

او گفت: «تمایل عربستان سعودی به عادی‌سازی روابط خود با اسرائیل به قوت خود باقی است که به نوبه خود به منزله ناکامی رژیم ایران است که قتل‌عام ۷ اکتبر را برای جلوگیری از عادی‌سازی روابط به راه انداخت.»

با این‌که اسرائیل از حملات ۷ اکتبر بشدت زخم خورده و دورنمای ژئوپلیتیک خاورمیانه برای همیشه تغییر کرده، هدف نهایی حملات تروریستی به شکست منتهی شده است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی