Search
Asset 2

چگونه دشمنی علیه فالون‌‏گونگ آغاز گردید

تمرین‌‏کنندگان فالون‌‏گونگ (فالون‌‏دافا)، برای دادخواهی آرام و دوستانه در محوطه ژونگ نان‌‏های گرد هم آمدند. (مینگ‌‏هویی)
تمرین‌‏کنندگان فالون‌‏گونگ (فالون‌‏دافا)، برای دادخواهی آرام و دوستانه در محوطه ژونگ نان‌‏های گرد هم آمدند. (مینگ‌‏هویی)

 

ده سال پیش، در ۲۵ آوریل، زمانی‌‏که دریک جشن عروسی در پکن شرکت کرده بودم شایعاتی  در مورد اینکه عده‌‏ای مقابل درب ژونگ نان‌‏های، مجتمع مرکزی رهبری چین، گرد هم آمده بودند شنیدم. به دوستم جاسپر بکر، رئیس هیات اداری روزنامه ساوت چاینا مورنینگ پست تلفن کردم.

پرسیدم :”آن‌‏ها چه کسانی هستند؟”

او گفت فکر می‌‏کنم به آن‌‏ها “فالون‌‏گونگ” می‌‏گویند. ظاهراً یک جنبش بزرگ مذهبی چینی است. اما اِتان ما هیچ چیز در مورد آن‌‏ها نمی دانیم. آنها به راحتی ما را غافلگیر کردند.”

همان‌‏طورکه سال‌‏ها از آن زمان می گذرد، می‌‏بایست تایید کنیم- که به استثنای چند مورد خاص، پاسخ غرب اساساً دست حزب کمونیست چین را در این آزار و شکنجه باز گذاشت.

ما تنها شروع به ارزیابی آسیب وارد شده کرده‌‏ایم: مرگ بیش از ۳۰۰۰ نفر بر اثر شکنجه، سوء‌‏استفاده و مسامحه تأیید شده است. طبق آخرین تحقیقاتم، دست‌‏کم اعضای داخلی بدن بیش از ده هزار تمرین‌‏کننده فالون‌‏گونگ را خارج کرده‌‏اند. طبق آخرین محاسبات، تعداد این جرایم به بیش از ۱۰۰۰۰۰ مورد رسیده است.

تحقیقات کمّی همکارم لیشای لمیش‌‌، نشان می‌‏دهد، با افزایش مرگ و میر، میزان توجه رسانه‌‏ها به فالون‌‏گونگ کاهش می‌‏یابد. پس می‌‏گویم که هنوز هم غافلگیر هستیم و این شکست از زمان پخش همان اخبار “وسترن” ۲۵ آوریل آغاز شد.

تا زمانیکه تصاویر از پیش ساخته‌‏شده وجود دارد نمی‌‏توان حتی اشاره‌‏ای به این رویداد کرد. به طور مثال ناگهان ۱۰ هزار تمرین‌‏کننده فالون‌‏گونگ که نظم و ترتیب داده شده بودند، ژونگ نان های را “احاطه” (به گزارش اسوشیتد پرس و رویترز‌‌) و یا “محاصره” ( به گزارش امریکن فری پرس) کردند. این‌‏ها ترجمه‌‏های مستقیم جملات حزب کمونیست بود و هنگامی که کار پژوهشی بر تاریخچه فالون‌‏گونگ انجام می شود، این جملات تکرار می‌‏شوند.

حتی تمرین‌‏کنندگان فالون گونگی که نویسنده اِپُک تایمز هستند نیز ممکن است گمان کنند که توضیح دادن این مسأله خیلی سخت است و اغلب به رویداد ۲۵ آوریل به عنوان انبوهی از جمعیت که “گرد هم آمده بودند” اشاره می کنند. تنها تفاوت این است که آن ها با کلمه “تظاهرات” طوری برخورد می‌‏کنند که انگار کلمه بدی است. خب شاید برای حزب کمونیست چین بد باشد اما  برای کشورهای غربی اینطور نیست. درست است؟

اگر برگزیدگان سیاست خارجی در مورد تظاهرات دانشجویان سال ۱۹۸۹ بدین طریق صحبت کنند، تصور کنید که دیدشان در مورد جنبش مبهم احیاء بودیست در سال ۱۹۹۹ چگونه است. شاید می‌‏گویند: “خب، آنجا چین است دیگر. فالون‌‏گونگی‌‏ها خودشان به دنبال چنین چیزی بودند.”

محققان ممکن است آن را کمی متفاوت تعبیر کنند: ظلم اعمال شده به فالون‌‏گونگ تحت پدیده عمل وعکس العمل آغاز شد که یک مصیبت، یک سوء تفاهم و حتی یک اشتباه است.

بله، تمرین‌‏کنندگان فالون‌‏گونگ مرتکب برخی اشتباهات شدند. اما اینکه آنها می‌‏خواستند به شهادت برسند غیر قابل قبول است و گمان نمی‌‏کنم که شما هم آن را بپذیرید. اما اگر این گونه می‌‏اندیشید، باید با مردمی که واقعاً در رویداد ۲۵ آوریل شرکت کردند و عامل اولیه آن، یعنی تیان‌‏جین‌‌، صحبت کنید.

استقرار در تیان‌‏جین

در اوایل سال ۱۹۹۹، یک فیزیکدان، مقاله‌‏ای را در روزنامه‌‏ی یکی از دانشگاه‌‏های تیان‌‏جین منتشر کرد که فالون‌‏گونگ را زیر سوال برده بود و اساساً آن را به شکل آئینی خطرناک به تصویر کشیده بود. از آنجایی که آن فیزیکدان و روزنامه نسبتاً گمنام بودند، فالون‌‏گونگ متهم به حساسیت شدید نسبت به انتقاد شده بود.

اما آنجا مانند غرب نیست و این موارد تصادفی پیش نمی آیند. می‌‏گویند که آن فیزیکدان، هی زوئو‌‏شیو، در آن زمان برادر همسر لوئو گان‌‌، رئیس امنیت ملی و پاسخگوی روزنامه دانشگاه تیان‌‏جین به دولت بود.

پیش ازآن، چاپ رسمی کتاب جوآن فالون آقای لی هنگجی، در اواسط ۱۹۹۰ ممنوع اعلام شده بود. نگرانی حزب از فروش بسیار بالای آن، بخشی از علت این ممنوعیت بود. قبل از ۱۹۹۹، فالون‌‏گونگ دست کم ۷۰ میلیون تمرین‌‏کننده را به خود جذب کرده بود، یعنی ۵ میلیون بیش تر از اعضای حزب.

پس دلیل چاپ آن مقاله اصلاً مبهم نبود. همانند نوری در تاریکی شب بود. پیامی از این که حزب در حال آزمودن چیزی و عواقب آن بود.

در چین، اگر چنین پیامی مشاهده کنید دو راه برای انتخاب دارید. می‌‏توانید سکوت کنید که احتمالاً شکست خواهید خورد ویا می توانید برخیزید و در حالی که حقیقت را فاش کرده و دروغ ها را تکذیب می کنید، ممکن است باز هم شکست بخورید. که البته گفتن حقیقت ازنکات ضروری اخلاقیات فالون‌‏گونگ است.

پس فالون‌‏گونگ با سکوت برخاست. در ۲۲ آوریل، حدود ۵ هزار تمرین‌‏کننده، تظاهرات سکوت را مقابل دانشگاه تعلیم و تربیت تیان‌‏جین انجام داده و خواستار پس گرفتن هر گونه ادعایی علیه آن مقاله بودند. پلیس وارد این جریان شد. افسر هااو فِنگجون، یکی ازآنان بود که تمامی نیروهایش ناگهان به سمت دانشگاه حرکت کردند. به آن‌‏ها گفته بودند که حکومت نظامی برقرار کنند و تمام محوطه را تخلیه کنند. زمانی که آن‌‏ها به محل رسیدند: “همه دریافتیم که این اصلاً شبیه به چیزی که برایمان توضیح دادند نبود- این که فالون‌‏گونگ به دنبال مبارزه است، نظم عمومی را مختل کرده است و مانند آن. اما ما انتخاب دیگری نداشتیم.”

آن‌‏چه که دوربین نظارت ضبط کرده است، گروهی از مردم هستند که در اطراف نشسته‌‏اند. پس چه چیزی باعث شد که تعدادی مامور پلیس به سرعت وارد جمعیت شده، آن ها را بزنند و ۴۰ تمرین‌‏کننده را دستگیر کنند؟ خیلی از تمرین‌‏کنندگان-که جنیفر زنگ یکی از آنان بود- تلاش کردند دلایلی به مقامات تیان‌‏جین و پلیس ارائه کنند. پاسخ چه بود؟ پلیس در این زمینه قدرتی نداشت. “این قضیه را وزارت امنیت ملی، تحت حکومت مرکزی، در دست گرفته است. پس برای دادخواهی باید به پکن‌‌ بروید.”

دو روز پس از دستگیری‌‏های تیان‌‏جین، کلمات “درخواست” (یا “دادخواهی”) به طور وسیعی در میان تمرین‌‏کنندگان پخش شده بود- نه به صورت دستوری از مرکز، بلکه بطور کاملاً ساده و دهان به دهان. اما محتوای آن واضح بود: اداره دادخواست ملی‌‌، تنها مکانی است در چین که یک شهروند می‌‏تواند به طور قانونی از حکومت محلی یا مرکزی شکایت کند.

خانم دی (اجازه دهید او را این طور بنامیم) می‌‏گوید: “هر کس که در آن زمان در چین بود می‌‏دانست که دستگیری تمرین‌‏کنندگان در تیان‌‏جین بسیار ترسناک بود. اما همگی می‌‏دانستیم که باید این اجازه را داشته‌‏باشیم که درخواست خود را به اداره دادخواست ارائه کنیم. این حق قانونی ما بود که دادخواهی کنیم. پس زیاد در موردش فکر نکردیم.”

در جستجوی اداره داد‌‏خواست

به دلیل اجتناب حزب از توضیح بیشتر درباره مراحل دادخواهی، مکان اداره ملی دادخواست به خوبی به اطلاع عموم رسانده نشده بود. اگر‌‏چه اکثر تمرین‌‏کنندگانی که با آن ها مصاحبه کردم گمان می‌‏کردند که آن باید در هوتونگز‌‌-کوچه‌‏های پیچ در پیچی که مستقیماً به خیابان فو‌‏یو راه داشت- قرار داشته باشد، اما هیچ کدام از آن ها نتوانستند به دقت موقعیت آن را روی نقشه نشان دهند. خیابان فو یو در مجاورت ورودی غربی مجتمع ژونگ نان های قرار داشت.

بنا براین در یک صبح بهاری دلپذیر، در روز ۲۵ آوریل، تک تک تمرین‌‏کنندگان (که با آن ها مصاحبه کردم)، صادقانه باور داشتند که تنها یک حرکت قانونی انجام می‌‏دهند  نه اینکه به قصد تظاهرات به ژونگ نان‌‏های رفته باشند.

آنان نسبت به وقوع خطرات بی‌‏اطلاع نبودند. بعضی از تمرین‌‏کنندگان، وصیت نامه‌‏هایشان را شب قبل نوشتند. این موضوع را در نظر بگیرید حتی اگر ملودرام به نظر بیاید.

صبح زود، یک زوج تمرین‌‏کننده، در مسیرشان به سمت اداره داد‌‏خواست، در حالی‌‏که در سمت شرقی شهر ممنوعه قدم می‌‏زدند، صحنه ی بسیار عجیبی دیدند: گروه بزرگی از سربازهای ارتش سرخ، با سلاح های آماده، در جیپ‌‏ها نشسته بودند و رو به غرب، به سمت ژونگ نان های می‌‏رفتند.

زمانی که این زوج و دیگر تمرین‌‏کنندگان حدود ۷ صبح به خیابان فو یو رسیدند، سعی داشتند به سمت هوتونگز، مکانی که گمان می‌‏رفت اداره دادخواست افسانه‌‏ای آنجا باشد بروند که ناگهان تعداد زیادی از ماموران پلیس در آنجا ظاهر شدند. هنوز هیچ سخت‌‏گیری اعمال نشده بود- به نظر جنیفر‌‏زنگ کسی که در دفتر هیئت دولت در ژونگ‌‏نان‌‏های کار می‌‏کرد، این مسائل بسیار عجیب بود. در حالت عادی، “نیروی امنیتی آنجا بسیار سختگیر بود و نزدیک شدن به آن خیابان با وجود تعداد زیاد نگهبانی که آن جا بودند، بسیار دشوار بود. ولی در آن زمان، هیچ‌‏کس برای متفرق کردن مردم تلاش نکرد. معمولاً اگر کسی به آن جا می‌‏رفت، فوراً او را باز جویی می‌‏کردند… به نظر می آمد که آن‌‏ها کاملاً آماده شده و منتظر ما بودند.”

خانم دی، اتوبوس‌‏های تشریفات و ماشین‌‏های پلیس را که با دقت در بالا و پایین خیابان فویو منظم شده بودند را به خاطر می‌‏آورد. “دوربین‌‏ها نیز مستقیماً بر روی ما تنظیم شده بودند. من کمی ترسیده بودم و جرات نمی‌‏کردم که در ردیف جلو بایستم. با خودم فکر کردم که اگر از من فیلم برداری کنند، بعداً به دنبال من خواهند آمد.” (در آخر، خانم دی، چندین سال را در یک اردوگاه کار گذراند.)

تمرین‌‏کنندگانی که فکر می‌‏کردند اداره دادخواست، در خیابان فویوی جنوبی قرار داشت، و یا آنانی که گمان می‌‏کردند می‌‏توانند بلوک را دور بزنند و از سمت غرب وارد هوتونگز شوند، دریافتند که در بلوار چانگ آن‌‌، راهشان را بسته بودند و ترغیبشان کردند که دوباره به سمت شمال و مقابل دروازه‌‏های غربی ژونگ نان‌‏های حرکت کنند. به کسانی که از سمت شمال وارد می‌‏شدند اجازه ورود به آن تله را دادند طوری که به سرعت جمعیتی در سمت مخالف گروهی که در شمال ژونگ نان‌‏های بودند جمع شدند و خیابان فویو را به سمت پایین رفتند. خانم سی، (یکی از دوستان خانم دی)، ان موقعیت را این‌‏طور توصیف می‌‏کند که: “در آن زمان فقط به ما گفتند- از این راه بروید، از این راه بروید، و ما فقط اطاعت کردیم.”

در آن موقع، صحنه برای اجرای یک نمایش به نام کابوکی آماده شده بود. چهره‌‏ی عمومی وزیر “ژو رونگی” و دور زدن آرام “جیانگ زمین” اطراف ژونگ نان‌‏های در لیموزینی که شیشه‌‏های دودی داشت. در تمام طول آن ۱۶ ساعت، هیچگونه سند یا فیلم و یا گزارش قابل قبولی تهیه نگردید تا نشان دهد که تمرین‌‏کنندگان فالون‌‏گونگ کاری انجام ندادند که عامل اذیت و آزار دیگران باشد. آشغال نریختند، سیگار نکشیدند، هیچ سرودی نخواندند و با گزارشگران و یا هیچ‌‏کس دیگری مصاحبه نکردند.

یکی از تمرین کنندگان پیشنهاد کرد که نوبتی برای خوردن غذا یا نوشیدنی بروند، اما تمرین کنندگان دیگر مخالفت کردند و گفتند :”مطلقاً نه، زیرا اگر چیزی بنوشیم، مجبور می شویم به دستشویی برویم و این مخل کار و زندگی مردم منطقه خواهد شد.” حتی با در نظر گرفتن استاندارد‌‏های نسبتاً ساختگی حزب، واقعاً هیچ بهانه‌‏ای وجود نداشت که بتواند استفاده از نیرو‌‏هایی که در کنار دروازه مریدیان‌‌ شهر ممنوعه ایستاده بودند را توجیه کند.

از خبر بعد‌‏از‌‏ظهر، مبنی بر آزاد کردن زندانیان تیان‌‏جین با فراغ خاطر استقبال شد و تمرین‌‏کنندگان را خوش‌‏بینانه به حال خودشان گذاشت. طبق گفته خانم سی، روز بعد، گزارش رسمی رسانه‌‏ها اعلام کرد: “گروه فالون‌‏گونگ در ژونگ نان‌‏های گرد هم آمدند اما نگفتند که آنجا را احاطه کرده بودیم. این گزارش همچنین اعلام کرد که طبق خواسته هر شخص، تمرین کردن یا نکردن آزاد است.”

برنامه‌‏های از پیش طراحی شده                                                                              

طی روزهای بعد، پیغام‌‏های امیدوارکننده‌‏ای مبنی بر این که همه‌‏چیز رو به راه  شده بود، از جانب حزب به گوش می‌‏رسید. و این که “سه نَه” (نَه ترفیع، نَه انتقاد، نَه منازعه در مورد چی‌‏گونگ) هنوز پا برجا بود. این درحالی بود که تلفن‌‏های تمرین‌‏کنندگان کنترل می‌‏شد، جاسوسان به محل تمرین فرستاده می‌‏شدند، اخطارها به صورت انتخابی به محل‌‏های کار صادر می‌‏شد و حزب اداره ۶۱۰ را تشکیل داد که یکی از وحشت‌‏انگیزترین سازمان‌‏های پلیس مخفی بود که تا به حال وجود داشته‌‏است تا قدرتی فراتر از آنچه قانون به آن اجازه می‌‏دهد داشته باشد. در ۲۰ ژوئیه، به سیستم کارامد و مبارزات شدید اختیارداده بودند تا هر زمان که بخواهد در داخل چین به گشت‌‏زنی بپردازد. و تمام این‌‏ها با تصویری که در روز بد نامی به جای ماند، توجیه شد- روز ۲۵ آوریل- آن تصویر نشانگر آزار و شکنجه‌‏ای بی‌‏سابقه بود که تا امروز هم ادامه دارد.

نکته ی آخر. افسر هااو فنگجون، در سال ۲۰۰۰، برای کار به اداره ۶۱۰ رفت. او می گوید اولین چیزی که توجه او را به خود جلب کرده بود این بود که: “اتاق کنترل ما فیلم های ضبط شده و اطلاعات کاملی از تمرین‌‏کنندگان فالون‌‏گونگ داشت. این‌‏ها چیزهایی نیستند که بتوان تنها طی یک یا دو سال جمع آوری کرد.”

تردید هااو درست است. به گفته یک مامور نظامی پیشین، که از او به”مامور ایکس” نام می‌‏برم، حقیقتاً تصمیم حزب برای محو کردن فالون‌‏گونگ و آماده سازی‌‏ها برای رسیدن به هدف، بسیار قبل از آن که حتی ممنوعیت آن عمومی شود گرفته شده بود. این موضوع، صریحاً در جلسات داخلی حزب به جریان در آمده بود: جیانگ زمین نمی‌‏توانست کشتار میدان تیان‌‏آن‌‏من را حل کند، پس مجبور بود هدفی جدید بوجود آورد. آن هدف فالون‌‏گونگ بود. به مامور ایکس گفته بودند که آرام و بی‌‏صدا، اعطای گواهی کار به تمرین‌‏کنندگان را متوقف کند. ۲۵ آوریل، تنها آشکار ساختن دامی استادانه بود و فالون‌‏گونگ را فریب داد.

شاید آن غرب را هم فریب داده باشد.

از آن واقعه بیش از ده سال میگذرد. آیا هدف حزب کشتن عده زیادی بود؟ مسلماً نه. حزب به باور شعارهای خود تمایل دارد. ژنرال‌‏ها اغلب به جنگ‌‏های کوتاه می‌‏اندیشند. به نظر می‌‏رسد که گزارشگران غرب نیز همین‌‏طور باشند.

اما امروز، اجازه دهید دست‌‏کم یک طلسم را بشکنیم. یک اندیشه نسبی‌‏گرایی اخلاقی که ایده‌‏ای غلط را تقویت می‌‏کند. نظر دادن در مورد این جنگ مبهم خانوادگی، به غرب ارتباطی ندارد!

فالون‌‏گونگ این جنگ را آغاز نکرد. حزب کمونیست چین بود که آن‌‏را شروع کرد. و می‌‏گویم که حزب باید پاسخگوی نتایج آن باشد.

اتان گاتمن‌‌ نویسنده کتاب “چین جدید از دست‌‏رفته: داستانی از تجارت، تمایل و خیانت آمریکایی‌‌” و کتاب پیش گویی درباره دولت چین و فالون‌‏گونگ است. این مقاله متنی از سخنرانی او می باشد که در ۱۵ آوریل در کنفرانس بین‌‏المللی آزادی مذهب در چین، به میزبانی ادوارد مک میلان-اسکات، نائب رییس پارلمان اروپا، در پارلمان واقع در بروکسل برگزار شد.

اپک‌‌‌‌‏تایمز در ۳۵ کشور و به ۲۱ زبان منتشر می‌‌‌‌‏شود.

اخبار بیشتر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی