نویسنده: مارک بائرلین
فرمان اجرایی ترامپ در رابطه با فعالیتهای تنوع، برابری و شمول، رؤسای کالجها را در وحشتی خاموش فروبرده است.
مؤسساتی که متقاضیان کار در هیئت علمی را ملزم کردهاند که در پرونده تقاضای خود اظهارنامه تنوع ارائه کنند، حالا باید از اقدامات شاخه اجرایی دولت بترسند. آنها پیشتر فقط نگران این بودند که دادگاههای بدوی و عالی قوانین مربوط به اصول گفتاری و تبعیض مثبت را لغو کنند. دیوان عالی در سال ۲۰۲۳ به اولویتهای نژادی پایان داد، اما فعالیتهای مبتنی بر تنوع، برابری و شمول همچنان ادامه دارند. با اینحال، اکنون ترس از مجازات وجود دارد. ظاهراً کاخ سفید مصمم است که هر دانشگاه یا کالجی را که برخلاف فرمان لغو تنوع، برابری و شمول عمل میکند، جریمه کند و جریمه سنگینی هم در نظر بگیرد.
مشکل مؤسسات این است که همگی به دست رؤسا، اساتید و مدیرانی اداره میشوند که دقیقاً با حمایت از همان چیزی که ترامپ غیرقانونی اعلام کرده به مدارج عالی اداری رسیدهاند. آنها به شکل علنی و با صدای بلند و با غرور و افتخار عمل کردهاند.
دانشگاهیان طی ۳۰ سال گذشته با اطمینان دادن به نیروهای هویتخواه در دانشگاهها مبنی بر وفاداری خود به جنبش هویتخواهی و نزاکت سیاسی، پیشرفت کرده و به مدارج بالا رسیدهاند. این نیروها شامل اساتید دانشکدههای «مطالعات»، علوم اجتماعی، علوم انسانی و دانشکدههای آموزش، کنشگران دانشجویی و انجمنهای دانشجویی، کارکنان نشریات دانشجویی، که فعالیت آنها در سطح مدیریتی جدی گرفته میشود، و مدیران چپگرای فعلی هستند. روزنامهنگاران حوزه آموزش همپیمانِ ثابت این گروهها بوده و همیشه آمادهاند که از نارضایتی آنها با ارائه تصاویر دلسوزانه حمایت کنند. مدیران کالجها از تبلیغات منفی بیزارند و از آن میترسند.
این نیروها ترسناک هستند. آنها ایدئولوژی دانشگاه را تدوین و تثبیت میکنند. البته متقاضیان پستهای عالی استعدادهای دیگری هم دارند که از جمله میتوان به جمعآوری اعانه و سخنرانی در جمع اشاره کرد، اما وفاداری به مکتب هویتخواهی سادهترین نشانه شایستگی آنها تلقی میشود. این وفاداری مثل کارت عضویت در اتحادیه بوده و اولین شرط استخدام است. اگر فاقد این کارت باشید، به درد نمیخورید. باید نشان دهید که به رسالت آنها باور دارید، تبعیت خود را به رخ بکشید، از زبان «شمول» استفاده کنید و چند سخنرانی تند و تیز علیه مخالفان داشته باشید تا واجد شرایط ترقی در نظر گرفته شوید.
حالا چه میشود؟ با توجه به پیروزی آقای ترامپ و صدور فرمان لغو تنوع، برابری و شمول چه باید کرد؟ اگر رئیس یک کالج به اهالی دانشگاه بگوید که آداب و اصول و روشها باید تغییر کنند، سایر اساتید، دانشجویان و مدیران خشمگین یا سرخورده خواهند شد. رئیس کالج ممکن است صرفاً همان کاری را بکند که رئیس اداره حقوقی به او گفته است، اما این مسئله باعث کمرنگ شدن اوقاتتلخی و سرخوردگی منتقدان نخواهد شد. آنها میخواهند چیزی را که پس از نوامبر ۲۰۱۶ شنیدیم، احیا کنند: «مقاومت!» آنها به مفاد قانون اهمیت نمیدهند. آنها تمام زندگیشان در دانشگاه سپری کردهاند و همواره با سیاست سرشاخ بودهاند. رئیسجمهوری که این فرمان را اجرا میکند، به آنها خیانت کرده است.
با اینحال، اگر رئیسجمهور دست به دست جبهه مقاومت دانشگاه بدهد و متعهد شود که دستور کار تنوع، برابری و شمول را پابرجا نگهمیدارد و از کارکنان دانشگاه محافظت میکند، دانشگاه را به شکلی دیگر بدنام خواهد کرد: تحقیقات مأموران فدرال، کاهش بودجه فدرال (چنانکه در مورد دانشگاه کلمبیا شاهد بودیم) و لزوم دفاع از فلسفه و کارکرد تنوع، برابری و شمول که در خارج از محوطه دانشگاهها محبوبیت چندانی ندارد. این مسائل همگی در مطبوعات منتشر میشوند.
خبرنگاران ممکن است با رئیس کالج موافق باشند، اما خوانندگان و بینندگان نظر دیگری خواهند داشت. خطر ضرر و زیان مادی برای مؤسسه بسیار زیاد است و ممکن است که اعتبار مؤسسه هم از دست برود. جلسات اخیر کنگره با حضور رؤسای دانشگاههای آیوی لیگ باعث شد که بسیاری از آمریکاییها چشمانداز و اولویتهای آنها را زیر سؤال ببرند. اینکه آیا رهبران دانشگاهی بتوانند با موفقیت بر این چالشها غلبه کنند، در گذر زمان مشخص خواهد شد. حدس من این است که آنها فرایند مرسوم سهمرحلهای زیر را دنبال خواهند کرد:
- اول: حداقل کارهایی را که فرمان لغو تنوع، برابری و شمول از آنها میخواهد، انجام میدهند و اینطور وانمود میکنند که موافق آن هستند.
- دوم: رویکردها و افرادی را که میتوانند از چشم تیزبین و کنجکاو محافظهکاران پنهان نگهدارند، حفظ کنند (برای نمونه، با تغییر «شمول» به «تعلق» و «تنوع» به «توسعه».)
- سوم: از منتقدان و کنشگران محلی عذرخواهی کنند و مرتباً از آنها پوزش بخواهند.
همه چیز معلوم است. سناریو از پیش نوشته شده است. رئیس کالج خواهد گفت: «متأسفم. خیلی متأسفم. نمیخواستم چنین کاری بکنم، آنها مجبورم کردند که دست به چنین کاری بزنم. من هم مثل شما از آن بیزارم. من هم ناراحت هستم. چارهای نداریم، اما در کنار هم موفق خواهیم شد.»
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: مارک بائرلین استاد بازنشسته زبان انگلیسی در دانشگاه اموری است. آثار او در والاستریت ژورنال، ویکلی استاندارد، واشینگتنپست، تیالاس و گاهنامه آموزش عالی منتشر شدهاند.