ابول کورکور، جوان معترضی که نامش با اعتراضات ایذه گره خورده بود و از زمان اعتراضات ۱۴۰۱ تحت تعقیب نیروهای امنیتی بود، شامگاه ۱۸ اسفند در محاصره ماموران، با شلیک به خود، به زندگیاش پایان داد.
به گفته نزدیکان ابول کورکور، او از زمان اعتراضات در زمان انقلاب مهسا، در ایذه فراری بود و طی این مدت در خانههای مختلف مخفی شد و مدام محل زندگی خود را تغییر میداد. اما حلقه محاصره امنیتی تنگتر شد تا اینکه شامگاه ۱۸ اسفند، نیروهای امنیتی او را در محله کشتارگاه ایذه شناسایی و محاصره کردند.
ویدئویی که لحظات پایانی او را ثبت کرده، در شبکههای اجتماعی منتشر شد. در این ویدئو، ابول کورکور درحالیکه اسلحه در دست داشت، به بیرون از خانه شلیک میکرد. در لحظات آخر، او گفت: «چارهای نیست، ایران خداحافظ.»
گزارشها حاکی از آن است که ابول کورکور تنها نبود. در کنار او سه نفر دیگر، به نامهای سهراب احمدی، رضا عبداللهزاده و حسین مهری حضور داشتند. این افراد پس از محاصره، قصد تسلیم شدن داشتند و بارها فریاد زدند که نمیخواهند درگیری ادامه پیدا کند. بااینحال، تیراندازی نیروهای امنیتی متوقف نشد و دقایقی بعد، انفجاری شدید در خانه، رخ داد.
سرنوشت سه همراه کورکور همچنان نامشخص است و مقامات جمهوری اسلامی درباره وضعیت آنها اطلاعات روشنی ارائه ندادهاند. در مقابل، رسانههای حکومتی این گروه را «اشرار مسلح» نامیده و اعلام کردهاند که برخی از آنها بازداشت شدهاند.
روایت رسمی حکومت از این ماجرا، ابول کورکور را یکی از عوامل مسلح ناآرامیهای ۱۴۰۱ معرفی کرده است. اما در شبکههای اجتماعی، بسیاری او را نماد «مقاومت ایذه» خواندهاند.
شاهزاده رضا پهلوی نیز در واکنشی به این ماجرا، در شبکه اجتماعی اکس، ابول کورکور را «قهرمانی از دیار دلاورخیز ایذه» توصیف کرد و از او بهعنوان نمادی از مبارزه یاد کرد.
ایذه از زمان اعتراضات مهسا، یکی از کانونهای اصلی اعتراضات در ایران بوده است. کشتهشدن کیان پیرفلک، کودک ۹ ساله، در آبان ۱۴۰۱ خشم عمومی را برانگیخت و اعتراضات را در این شهر شعلهورتر کرد. ابول کورکور یکی از چهرههایی بود که در این اعتراضات ایذه نقش پررنگی داشت.