Search
Asset 2

آیا بحران انرژی در ایران می‌‌‏تواند ثبات جمهوری اسلامی را تحت تاثیر قرار دهد؟

ایران با بحران سیستماتیک انرژی روبه‌روست. کشور در گذشته بارها با کمبود گاز یا کمبود محصولات پالایشگاهی مواجه بوده است، اما این‌بار با فروپاشی بخش انرژی مواجه شده است.
(shana.ir)

نویسندگان: برندا شافر و دلگا خاتین‌اوغلو

ایران با بحران سیستماتیک انرژی روبه‌روست. کشور در گذشته بارها با کمبود گاز یا کمبود محصولات پالایشگاهی مواجه بوده است، اما این‌بار با فروپاشی بخش انرژی مواجه شده و هم‌زمان با کمبود برق، گاز طبیعی و محصولات پالایشگاهی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند.

بحران انرژی ایران می‌تواند ثبات جمهوری اسلامی را تحت تاثیر قرار دهد. ناتوانی در تأمین انرژی اولیه مورد نیاز مردم، از ضعف بزرگ حکومت حکایت دارد. تجارت گاز ایران با همسایگان- ترکیه و عراق- مختل شده است. هیچ راه‌حل سریعی برای جبران کمبود انرژی ایران وجود ندارد؛ امری که فعالیت اقتصادی کشور را همچنان محدود می‌کند.

ایران دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان و چهارمین ذخایر بزرگ نفت جهان را دارد. ایران با برخورداری از ۳۰۰ روز آفتابی در سال و مناطق وسیع ساحلی و مناطق بادخیز کوهستانی، پتانسیل قابل‌توجهی در زمینه انرژی بادی و خورشیدی دارد. با این‌حال، با کمبود ثابت ۲۰ درصدی برق، کمبود ۲۵ درصدی گاز طبیعی و کمبود شدید فرآورده‌های نفتی و بویژه بنزین روبه‌روست. جمهوری اسلامی سال‌ها است که با بحران انرژی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، اما اقدام قابل‌ملاحظه‌ای برای رفع این مشکل صورت نگرفته است.

هیچ راه‌حل سریعی برای بحران انرژی ایران وجود ندارد. محسن پاک‌نژاد، وزیر نفت ایران، در هفته جاری گفت که این کشور برای خروج از بحران انرژی به ۴۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد. ایران می‌تواند از طریق افزایش واردات گاز از ترکمنستان، تبعات این بحران را به حداقل برساند. با این‌حال، جمهوری اسلامی به دلیل عدم پرداخت بدهی خود نتوانسته روند واردات گاز از ترکمنستان را در سال‌های اخیر ثابت نگه‌دارد. پرداخت یارانه انرژی به مردم نیز فشار مالی سنگینی به رژیم وارد کرده و حدود یک‌چهارم از تولید ناخالص ملی ایران صرف پرداخت یارانه‌ها می‌شود.

عوامل مختلفی در بحران انرژی در ایران دخیل هستند.

وب سایت ریل کلیر وایر در گزارشی درباره این عوامل آورده است که اولا قیمت گاز و برق در ایران نسبت به قیمت جهانی بسیار ارزان و نسبت به درآمد مردم بالا است. این مسئله باعث افزایش تقاضای انرژی شده است. قیمت پایین انرژی اساساً نتیجه یارانه‌های دولتی است که هدف از پرداخت آن‌ها جلب رضایت مردم است. هربار که دولت بهای انرژی را افزایش می‌دهد، به اعتراضات گسترده ختم می‌شود. جمهوری اسلامی نمی‌تواند خطر ناآرامی‌های جدید را به جان بخرد. با وجود قیمت‌های نازل، سرمایه‌گذاران خصوصی انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری در بخش گاز و برق ایران نخواهند داشت و دولت بابت تأمین انرژی برای مردم متضرر خواهد شد.

دوم آن‌که فرماندهان سپاه پاسداران کنترل بخش انرژی را به‌مانند بیشتر بخش‌های زیرساختی و ارتباطی ایران به دست دارند. اوضاع مالی تیره و تار است و فساد بیداد می‌کند. حتی وقتی که دولت بودجه‌ای را با هدف نگهداری و توسعه زیرساخت‌های انرژی تأمین می‌کند، بخش عمده آن به یغما می‌رود.

سوم آن‌که محصولات پالایشگاهیِ یارانه‌بگیر به خارج از کشور قاچاق می‌شوند که به افزایش کمبودها دامن می‌زند. تقریباً ۲۰ درصد از سوخت تولیدی ایران به شکل قاچاق در خارج از کشور فروخته می‌شود. شکاف قیمتیِ هنگفتی در مورد بنزین و دیگر محصولات پالایشگاهی ایران و همسایگان وجود دارد که باعث شده قاچاق به خارج از کشور به تجارتی بسیار سودآور تبدیل شود.

چهارم آن‌که جمهوری اسلامی چنان‌که باید از زیرساخت‌های انرژی و تولید خود نگهداری نکرده است. کهنگی و ناکارآمدی زیرساخت‌ها باعث شده که ایران ۴۰ درصد از کل برق و گاز مصرفی خانگی را در حین تولید و انتقال از دست بدهد. از این گذشته، ایران از ظرفیت کافی برای ذخیره‌سازی گاز جهت تعدیل نوسانات مربوط به تولید و تقاضای فصلی و دیگر مشکلات برخوردار نیست.

نکته آخر آن‌که اولویت‌های سیاسی باعث بروز بحران انرژی شده‌اند: تهران به مدت حدود یک دهه هر روز ۸۰ تا ۱۰۰ هزار بشکه نفت رایگان (براساس اعتباری که هرگز بازپرداخت نشد) در اختیار سوریه قرار می‌داد، اما نمی‌توانست برای شهروندان خود سوخت کافی تأمین کند.

در این گزارش آمده است که بحران انرژی تأثیر شگرفی بر تولیدات اقتصادی ایران دارد. در حال حاضر، بین ۳۰ تا ۵۰ درصد از کارخانه‌های ایران به دلیل بی‌برقی فعالیت ندارند. این بحران بر تولید نفت ایران نیز اثر می‌گذارد، زیرا گازی برای تزریق به میادین نفتی وجود ندارد. تولید فولاد ایران در سال گذشته به دلیل بحران انرژی ۵۰ درصد کاهش یافت. بعضی از پالایشگاه‌های ایران به دلیل کمبود برق فعالیت ندارند و این مسئله به افزایش کمبود سوخت پالایشگاهی دامن زده است. این امر باعث کمبود محصولات پالایشگاهی در بازار داخلی و همچنین کاهش درآمد صادراتی شده است. حدود ۲۲ کارخانه سیمان به دلیل بحران انرژی غیرفعال هستند و تولید دارو کاهش یافته است.

بحران انرژی ایران بر تولید مواد غذایی کشور نیز اثر می‌گذارد. تولید کود در ایران به دلیل کمبود خوراک گاز طبیعی کاهش یافته و افزایش قیمت کود باعث افزایش قیمت فرآورده‌های کشاورزی شده است. بحران انرژی در تابستان‌های گذشته به محصولات کشاورزی آسیب رسانده است، زیرا قطع مکرر برق باعث می‌شد که پمپ‌های آب بلااستفاده شوند.

برخلاف اظهارات مسئولان جمهوری اسلامی، تحریم‌ها دلیلِ بحران انرژی ایران نیستند. ایران برای تولید برق و گاز طبیعی نیازی به تجهیزات خارجی ندارد. روسیه از یک دهه پیش تحت تحریم بوده و همچنان می‌تواند برق و سوخت کافی را برای مردم خود تأمین کند. ایران می‌تواند تجهیزاتی را که قادر به تولیدشان نیست، از روسیه و چین خریداری کند. این مسئله به اسرائیل هم مربوط نمی‌شود. جمهوری اسلامی بدون هیچ مدرکی ادعا می‌کند که اسرائیل سال گذشته به دو خط لوله گاز این کشور حمله کرده و این حمله باعث بحران شده است. با این‌حال، تعمیر خطوط لوله گاز نسبتاً بی‌دردسر است و این مسئله کمبود فراگیر برق و سوخت را توجیه نمی‌کند.

کمبود گاز بر صادرات گاز طبیعی تهران نیز اثر می‌گذارد. تهران به ترکیه، عراق و ارمنستان گاز صادر می‌کند. دکتر آلپ ارسلان بایراکتار، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه، گفت که صادرات ایران به ترکیه نصفِ تعهدات قراردادی تهران است. عراق نیز از کاهش تولید نفت به دلیل کمبود عرضه گاز ایران خبر داده است.

نرخ صعودی تقاضای برق در ایران همچنان ادامه دارد، اما تولید برق افزایش نیافته است. براساس برآوردهای دولت ایران در سال ۲۰۱۰، این کشور برای جلوگیری از کمبود برق می‌بایست سالانه دست‌کم ۷ درصد برق بیشتری تولید می‌کرد، اما ایران صرفاً توانسته نصف این مقدار را تأمین کند. در سال ۲۰۲۳، تنها یک‌سوم از اهداف تولید تحقق یافت و میزان تولید برق در سال گذشته به‌مراتب کمتر بود.

در حال حاضر، بالغ بر ۹۰ درصد از برق کشور در نیروگاه‌های حرارتی با بازدهی بسیار پایین تولید می‌شود. نرخ بازدهی نیروگاه‌های قدیمی زیر ۲۰ درصد است. انرژی‌های تجدیدپذیر تنها ۱ درصد از برق ایران را تأمین می‌کنند.

ایران همچنین با کسری عمده بنزین و گازوئیل روبه‌روست. تهران برای رفع این کمبودها از کشورهای همسایه از جمله روسیه سوخت وارد می‌کند.

در گزارش ریل کلیر وایر آمده است که خاموشی‌های مکرر و کمبود سوخت در اقصی نقاط جهان، عامل اعتراضات گسترده علیه رژیم و سرنگونی دولت‌ها بوده‌اند. رژیم حسنی مبارک و محمد مرسی، رئیس‌جمهور مصر، در پی خاموشی‌های طولانی‌مدت سرنگون شد. جنگ داخلی سوریه در دوران زمامداری بشار اسد، درست پس از کاهش تولید نفت سوریه تا سطح رفع نیاز داخلی آغاز گردید که باعث شد درآمد نفتی کافی برای تأمین مخارج دولت و نیروهای امنیتی وجود نداشته باشد. معترضان بنگلادشی سال گذشته در پی قطعی برق گسترده دولت شیخ حسینه را سرنگون کردند. بحران انرژی ایران می‌تواند به افزایش ضدیت با حاکمیت غیرمردمی جمهوری اسلامی دامن بزند. بحران انرژی و بحران بالقوه حکمرانی ایران در آستانه بازگشت ترامپ به کاخ سفید سر باز کرده است. این درحالی است که ترامپ قصد دارد تهدید ایران را خنثی کند.

درباره نویسندگان : برندا شافر عضو هیئت علمی مدرسه‌ عالی نیروی دریایی ایالات متحده است. دلگا خاتین‌اوغلو کارشناس مسائل انرژی ایران است. او بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۷ رئیس بخش اخبار ایران در خبرگزاری ترند آذربایجان بود. در حال حاضر، او با رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی (RFE/RL) و دویچه‌وله (بخش فارسی) همکاری می‌کند.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی