در سالهای گذشته مردم به قطع برق در تابستان، قطع گاز و به تعطیلات موردی و گاهبهگاه در فصول سرد سال به دلیل افزایش آلودگی هوا و یا کاهش سوخت عادت داشتند. اما امسال مردم به طور همزمان با ملغمه و ترکیب عجیبی از آلودگی هوا، ریزگردها، قطع برق، قطع گاز، تعطیلیهای گسترده و بدون برنامه، کمبود سوخت و آلودگی شدید هوا مواجه هستند.
به نظر میرسد آنچه که ناترازی انرژی و کمبود برق و سوخت نامیده شده است، اکنون به مرحلهای بحرانی رسیده و دیگر درمانهای مقطعی برایش راهگشا نیست. خاموشیها از بخش خانگی به بخش تولید و صنعت هم سرایت کرده است و در نتیجه باعث زیان هنگفت تولیدکنندگان و کارخانجات شده و در کنار آن تعطیلیهای پیدرپی در هفتههای اخیر فریاد فعالان حوزه صنعت را برآورده و حتی کارگرانی که خود را در معرض بیکار شدن و قطع حقوق میبینند نیز به معترضین پیوستهاند.
از سویی تعطیلی بانکها نیز فعالیتهای اقتصادی تمام حوزهها را مختل کرده و مشکلات متعدد ناشی از اختلال در انجام امورات اداری موجب نارضایتی گسترده شهروندان شده و آمارهای منتشر شد از سوی بیمارستانها در خصوص قربانیان آلودگی هوا تکاندهنده است.
بر اساس آمارها خسارات ناشی از خاموشی برق در کشور سالانه به بیش از ۲۵ میلیارد دلار میرسد. درحالی که برودت هوا یکی از عوامل تعطیلی اعلام میشود، سرمای روزهای اخیر در کشور در سالهای قبل نیز سابقه داشته و حتی شدیدتر هم بوده است؛ اما تا این حد منجر به تعطیلی گسترده و اخلال در امور نمیشد.
دستگاه رسانهای و تبلیغاتی دولتی سعی دارند افکار عمومی را به سمتی سوق دهد که اصراف مردم و صنایع در مصرف سوخت، و یا استخراج غیرمجاز ارز دیجیتال علت خاموشیها و تعطیلیها هستند که بارزترین نمود آن طرح پویش «دو درجه کمتر» توسط رئیس جمهور بوده است. در همین راستا مدیرعامل شرکت توانیر گفته است استخراج غیرقانونی ارز دیجیتال با برق یارانهای و ارزان باید جرم تلقی شود و با متخلفان برخورد قهرآمیز شود. حدود یک ماه قبل هم سخنگوی دولت مردم را تهدید کرد که یا باید آلودگی هوا را تحمل کنند یا اینکه صابون بیبرقی را به تن خود بمالند. گویی در این میان هیچ مقصری غیر از خود مردم وجود ندارد.
با شروع فصل سرما، مسعود پزشکیان از عدم ذخیرهسازی کافی سوخت پرده برداشت و گفت «چون ذخایر ما کم است و در زمستان ممکن است با مشکل مواجه شویم الان مجبوریم ذخایر نیروگاهها را طوری تنظیم کنیم که در زمستان به مشکل بر نخوریم. اگر امروز فکری نکنیم ممکن است در زمستان با مشکلات بسیاری مواجه شویم.»
در حالی که ایران دومین ذخایر گاز طبیعی دنیا را دارا است، اما کمبود سوخت در نیروگاههای مولد برق باعث شده در سالهای اخیر این نیروگاهها به مازوتسوزی اقدام کنند که نتیجه آن تشدید آلودگی هوا شده است. با آنکه گفته شده مسعود پزشکیان به چندین نیروگاه دستور داده است تا سوزاندن مازوت را متوقف کنند، اما دادههای منتشر شده از سوی مراکز پایش آلودگی نشان میدهد نه دستور توقف مازوت سوزی و نه تعطیلیهای سراسری هیچکدام آلودگی هوا را کاهش نداده، و به قول کلانتری، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست «باید دعا کرد که باد بیاید.»
برخی گزارشات حاکی از آن است که مازوتسوزی در نیروگاهها همچنان ادامه دارد و هیچ توضیح علمی روشنی برای مصرف نشدن ذخایر گاز طبیعی در نیروگاهها وجود ندارد و برخی معتقدند که ذخایر حیاتی سوخت برای جبران کمبود بودجه به فروش میرود.
آنچه که ناترازی انرژی نامیده شده و سعی شده همه بحرانهای اخیر به گردنش انداخته شود، در حقیقت ناتوانی مدیریتی مسئولانی است که نزدیک نیمقرن قدرت را در اختیار دارند؛ اما توان مدیریت انرژی و اقتصاد کشوری با داشتن دومین ذخایر عظیم گاز دنیا و چهارمین ذخایر بزرگ نفت دنیا را ندارند.
در نتیجه آلودگی هوا از یک طرف راه نفس کشیدن مردم را بسته است و از سویی دیگر قطع برق و سوخت و تعطیلیها گلوی اصناف و تولیدیها و کارخانجاتی صنعتی و دیگر بخشها را میفشارد. کارخانجاتی که به خودی خود سالهاست با تحمل بحرانهای سنگین اقتصادی، تحریمها، تورم و قیمت افسارگسیخته دلار نفسهایش به شماره افتاده است، حالا وضعیت فعلی میتواند تیرخلاصی به پیکر رو به احتضارش باشد.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.