صد و هفتاد فعال سیاسی با صدور بیانیهای خطاب به سران جمهوری اسلامی اعلام کردهاند که تنها راه بیرون رفت از بنبست بحرانهای جاری در ایران و رسیدن به توسعه ملی این است که تغییرات بنیادین فکری و ساختاری به وجود آید و دین از سیاست جدا شود.
امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به خودکشی شش کارگر بر اثر فقر اقتصادی و سرکوب مردم به ویژه زنان از طریق حجاب اجباری میگویند که ایران در زیر «چتر استثمار اقتصادی، استبداد دینی و سیاسی» قرار دارد.
به گفته این فعالان سیاسی، «نادانی و ناکارآمدی در مدیریت کلان کشور، همراه با شیوع مزمن و همه جانبه فساد، آثار مخرب ساختار و شیوه معیوب حکومتداری را آشکار کرده است.»
روز یکشنبه، سوم دیماه، رسانههای داخل ایران گزارش دادند که شش کارگر پتروشیمی در چوار ایلام به دلیل اخراج از کارخانه و ناامیدی از پیدا کردن کار در کمتر از دو سال دست به خودکشی زدهاند، تعدادی از این کارگران خود را در کارخانه به دار آویختهاند.
براساس این بیانیه، خودکشی در یک دهه گذشته ۴۰ درصد افزایش داشته است. بیکاری در میان قشر تحصیلکرده جامعه ایران روند رو به افزایش داشته است، در حالیکه نرخ مشارکت اقتصادی زنان به ۱۴ درصد رسیده است. حدود ۹۳۰ هزار دانشآموز تنها در سال گذشته از تحصیل بازماندهاند. همچنین ۱۲ هزار نفر در سه ماهه ابتدای امسال بر اثر مرگ و میرهای غیرطبیعی فوت کردهاند. این آمارها نشاندهنده ضعف و ناکارآمدی جمهوری اسلامی است.
به گفته امضاکنندگان این بیانیه با وجود فقر گسترده، تورم افسار گسیخته و کاهش قدرت خرید مردم برای دولتمردان، رعایت حجاب اجباری، مساله اول کشور است.
آنها میافزایند: «سرکوب مطالبات مدنی و صنفی، انسداد سیاسی و مسدود ساختن همه راههای اصلاحی باعث شده است که امروز حتی هزینه اعتراض و سرپیچی از اجبار حجاب، گاه به سرحد مرگ و حبس و محرومیت از تدریس و تحصیل و کار برسد.»
مهسا امینی در ۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۱ برای آنچه که توسط جمهوری اسلامی «بدحجابی» نامیده میشود، توسط گشت ارشاد تهران بازداشت شد و بر اثر ضرب و شتم «ماموران امنیت اخلاقی» به قتل رسید. یک سال بعد آرمیتا گراوند، دانشآموز ۱۷ ساله، بعد از ورود به قطار بر اثر ضربه به سر بیهوش شد و به کما رفت و حدود یک ماه بعد جان باخت. تعدادی از شاهدان عینی مرگ وی را بر اثر ضرب و شتم توسط مامور حجاببان میدانند.