تعطیلیهای اخیر ناشی از برودت هوا و ناترازی انرژی در ایران خسارات اقتصادی هنگفتی را به بخشهای مختلف کشور وارد میکنند. ناترازی انرژی به کلام ساده به معنای عدمتعادل بین عرضه و تقاضای انرژی در کشور است.
زمانی که تقاضای انرژی از عرضه آن بیشتر میشود، اگر مشکل کمبود انرژی از پایه حل نشود، آنگاه با تعطیلیهای گسترده، مصرف انرژی در کشور کاهش داده میشود.
در خصوص میزان ضرر و زیان اقتصادی ناشی از این تعطیلیها، منابع مختلف ارقام متفاوتی را ذکر کردهاند که هر کدام در جای خود هنگفت و قابل توجه است. گزارش اخیر یورو نیوز، با اشاره به پژوهشی که روی ۲۰۰ کشور جهان در یک دوره ۲۰ ساله انجام شده است، نشان میدهد که یک روز تعطیلات عمومی بیشتر، ۲۰ درصد از تولید ناخالص روزانه را از بین میبرد. این مطالعه که توسط مرکز توسعه بینالملل دانشگاه هاروارد انجام شده است حاکی از آن است که ضرر و زیان هر روز تعطیلی در ایران میتواند بالغ بر ۲۸۳ میلیون دلار باشد.
این برآورد از آنجایی به دست میآید که بانک جهانی ارزش تولید ناخالص داخلی ایران را در سال ۲۰۲۳ میلادی بالغ بر ۴۰۴ میلیارد دلار تخمین زده است. با احتساب تعطیلات رسمی، روزهای کاری در تقویم ایران به ۲۸۶ روز در سال میرسد. بنابراین روزانه تولید ناخالص داخلی ایران حدود یک و نیم میلیارد دلار است و اگر میزان خسارت هر روز تعطیلی بیشتر را همان ۲۰ درصد در نظر بگیریم این خسارت روزانه نزدیک به ۲۸۳ میلیون دلار خواهد بود. این خسارت با محاسبه قیمت دلار در بازار آزاد ۹۰ هزار تومانی، بیش از ۲۵ هزار میلیارد تومان برآورد میشود.
این در حالی است که زیانهای ناشی از قطعیهای مکرر ساعتی و موردی برق و یا گاز روی صنایع مختلف و کسبوکارها در این برآوردها محاسبه نشده است.
براساس برآوردی که انجمن فولادسازان انجام داده است، ناترازی انرژی در ۹ ماه اول سال جاری بالغ بر ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به صنعت فولاد کشور ضرر وارد کرده که به طور میانگین روزانه بالغ بر ۳۷۰ میلیارد تومان میشود. این زیانها میتواند بهطور جداگانه برای سایر صنایع و بخشها نظیر سیمان، فلزات، غذایی، کشاورزی و موارد دیگر نیز محاسبه شود که رقم آن بسیار بالاتر از خسارتی است که روزانه به صنعت فولاد وارد میشود.
در بخش تولید و صنعت، تعطیلیها باعث کاهش تولید در کارخانهها و صنایع مختلف شده و روند عرضه محصولات را مختل میکنند. به شکلی که هزینههای تولید به دلیل وقفه در کار افزایش مییابد و بهرهوری کاهش پیدا میکند. برخی شرکتها مجبور به پرداخت هزینههای اضافی مانند جبران کاهش ساعات کاری، نگهداری تجهیزات و افزایش هزینههای انرژی میشوند. تأخیر در جابهجایی کالاها و کاهش فعالیتهای تجاری از دیگر پیامدهای اقتصادی این تعطیلیها هستند.
همچنین تعطیلیهای مداوم باعث کاهش گردش مالی در بازارهای داخلی شده و بر فروش اصناف و کسبوکارهای کوچک تأثیر منفی میگذارد. افزایش نرخ تورم و کاهش قدرت خرید مردم از دیگر نتایج احتمالی است. به طوری که کاهش ساعات کاری بانکها و بازار سرمایه باعث اختلال در انجام معاملات مالی، اعتباری و سرمایهگذاریها میشود. از طرفی دیگر کاهش گردش پولی و تأخیر در انجام تراکنشها میتواند به رکود اقتصادی منجر شود.
در این وضعیت، بخشی از کارمندان دولت صرفاً بهدلیل غیرضروری بودن فعالیت روزانه، از تعطیلی با حقوق بهرهمند میشوند، درحالیکه سایر اقشار جامعه به دلایل مختلف از محل این تعطیلی، متحمل فشار یا زیان خواهند شد. در واقع با برودت یا آلودگی هوا فقط بخشی از دولت تعطیل میشود و مابقی بخشها که هزینههای این بخش تعطیل شده را نیز پرداخت میکنند، نهتنها نمیتوانند تعطیل باشند بلکه باید خسارت این تعطیلی را نیز بپردازند.
این آسیب برای صنایع که نه از تعطیلی بهرهمند هستند و نه برای ادامه فعالیت برق و گاز مکفی دریافت میکنند بهمراتب سنگینتر است و حساب روزانه آن برای هر صنعت میتواند از میلیاردها تومان بگذرد. در بخش آموزشی نیز تعطیلی مدارس و دانشگاهها باعث افت سطح آموزشی دانشآموزان و دانشجویان میشود و میتواند در بلندمدت تأثیرات منفی بر بازار کار بگذارد.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.