Search
Asset 2

دریای جنوبی چین: غنیمت شمردن فرصت و مهار حزب کمونیست چین

تصاحب صخره مرجانی سندی کِی به دست رژیم چین آخرین اقدام چینی‌ها نخواهد بود.
عبور کشتی گارد ساحلی چین (راست) از کنار کشتی گارد ساحلی فیلیپین (چپ)، در تصویری که از روی کشتی بی‌آر‌پی کابرا در عملیات تجدید آماد در آب‌های مورد مناقشه دریای چین جنوبی گرفته شده است، ۲۶ اوت ۲۰۲۴. (Jam Sta Rosa/AFP via Getty Images)

نویسنده: آندرس کور

ملوانان گارد ساحلی چین در اواسط ماه آوریل در یک سد ساحلی کوچک در دریای جنوبی چین مستقر شدند. آن‌ها پرچم چین را به اهتزاز درآوردند تا نشان دهند که این جزیره مرجانی که سندی کِی نام دارد، متعلق به سرزمین چین است. با این‌حال، این صخره در منطقه انحصاری اقتصادی فیلیپین قرار دارد و تلاش چینی‌ها برای تصاحب آن مصداق تجاوز است.

سه روز پس از استقرار ملوانان گارد ساحلی چین، که با برافراشتن پرچم این کشور همراه بود، نیروهای فیلیپینی به سمت جزیره مرجانی مورد نظر اعزام شدند و پرچم خود را در آن‌جا به اهتزاز درآوردند.

بی‌تفاوتی نسبی جامعه جهانی در قبال این رویداد، هدف حزب کمونیست چین برای عادی‌سازی تجاوزات سرزمینی این کشور در دریای جنوبی چین و دیگر نقاط جهان را به ثمر می‌نشاند.

برخلاف ادعای کسانی که از سازش حمایت می‌کنند، سندی کِی صرفاً در شن و ماسه خلاصه نمی‌شود. این جزیره مرجانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا ارتفاع آن در زمان مد از سطح آب دریا بالاتر می‌آید. براساس حقوق بین‌الملل دریاها، کشوری که مالک این جزیره باشد، مالک منطقه‌ای به شعاع ۲۲ کیلومتر خواهد بود. موقعیت جغرافیایی سندی کِی در دریای جنوبی چین از نظر راهبردی بسیار حائز اهمیت است و نقش بسزایی در زمینه نفت، گاز، شیلات، حمل‌ونقل و امور نظامی ایفا می‌کند که شامل حال آمریکا، چین و فیلیپین، و همچنین تایوان، ویتنام، مالزی و برونئی می‌شود.

به اهتزاز درآمدن پرچم این‌دو کشور، تنش‌های منطقه‌ای را افزایش داد. این تحرکات می‌توانست هم‌زمان با رزمایش نظامی بالیکاتان که به رهبری آمریکا و با مشارکت بریتانیا، استرالیا، فیلیپین، ژاپن، فرانسه و چند کشور دیگر برگزار شد، به یک درگیری نظامی بیانجامد. لهستان، لیتوانی، جمهوری چک و هلند نیز امسال برای نخستین‌بار به‌عنوان ناظر در این رزمایش شرکت کردند.

این رزمایش سالانه که به رهبری آمریکا برگزار می‌شود، از ۲۱ آوریل تا ۹ مه ادامه داشت. این رزمایش با اقداماتی بی‌سابقه، فشار نظامی بیشتری به ارتش آزادی‌بخش خلق چین وارد کرد. از جمله این اقدامات می‌توان به برگزاری مانور دفاعی در مواجهه با استقرار نیروهای آبی‌ـ‌خاکی در جزیره پالاوان فیلیپین، استقرار سامانه جدید ضد کشتی نیروی تفنگداران دریایی آمریکا موسوم به نِمِسیس و مشارکت فعال نیروهای دفاعی ژاپن (نه صرفاً به‌عنوان ناظر) اشاره کرد.

براساس برآوردهای آمریکا، ارزش ذخایر هیدروکربنی دریای جنوبی چین نسبتاً ناچیز و حدود ۸ تریلیون دلار است، اما منابع چینی این رقم را بسیار بالاتر و حدود ۶۰ تریلیون دلار برآورد می‌کنند. گفتنی است که شرکت ملی نفت فلات قاره چین در روز ۳۱ مارس در منطقه انحصاری اقتصادی این کشور موفق به کشف یک میدان نفتی جدید با ظرفیت ۱۰۰ میلیون تن شده است. تایوان نیز ادعای مالکیت این منطقه و کل دریای جنوبی چین را دارد. بهتر است که این ادعا از جانب تایوان که کشوری دموکراتیک است مطرح شود، زیرا انتظار می‌رود که این کشور درصورت فروپاشی حزب کمونیست در پکن در این زمینه رفتار معقولانه‌تری داشته باشد.

منابع هیدروکربنی منطقه برای حزب کمونیست چین بسیار حیاتی‌تر از آن هستند که برای واشینگتن اهمیت دارند، زیرا چین در مقایسه با آمریکا از منابع نفت و گاز کمتری برخوردار است. درصورت وقوع جنگ، ارتش چین در تأمین زنجیره جهانی نفت و گاز از جمله در دریای جنوبی چین با چالش‌های جدی مواجه خواهد شد. چین در این شرایط به احتمال فراوان به نفت و گاز روسیه متکی خواهد بود که از طریق خطوط لوله زمینی به این کشور منتقل می‌شوند.

پکن حکم دادگاه بین‌المللی سال ۲۰۱۶ را که ادعای این کشور در دریای جنوبی چین را مردود دانست، نادیده گرفته است. از این‌رو می‌توان استفاده نیروی دریایی چین از قهوه قهریه در این منطقه را ناقض منشور سازمان ملل دانست. تاکنون هیچ تلاشی برای جلوگیری از پیشروی تدریجی چین در تصرف مناطق مورد مناقشه در دریای جنوبی چین و دیگر نقاط مرزی صورت نگرفته است که باعث شده چین نگاه خود را به نقاط دورتر و آسیب‌پذیرترِ جهان معطوف کند.

حزب کمونیست چین از این راهبردِ تدریجی علیه ژاپن و کره جنوبی نیز استفاده می‌کند تا ادعای مالکیت آب‌های بین این‌دو کشور و سرزمین اصلی چین را به کرسی بنشاند. این اقدامات با استقرار شناور در منطقه انحصاری اقتصادی ژاپن در نزدیکی جزایر سنکاکو و همچنین استفاده از یک دکل نفتی قدیمیِ فرانسوی و سازه‌های مشابه در مناطقی انجام گرفته که کره جنوبی ادعای مالکیت آن‌ها را دارد. پکن مدعی است که این دکل‌ها مختص پرورش ماهی هستند، اما کسی در سطح بین‌المللی به این قضیه باور ندارد؛ به‌ویژه آن‌که این سازه‌ها جایگاه فرود هلیکوپتر هم دارند.

در جهان بی‌ثباتِ امروز و در هیاهوی رویدادهای بین‌المللی، حزب کمونیست چین بی‌وقفه به افزایش تدریجی دامنه ادعاهای خود در دریای جنوبی چین ادامه می‌دهد. راهبرد حزب کمونیست چین در تصاحب تدریجیِ اراضی از طریق اقدام نظامی از سال ۱۹۳۱ که نخستین سرزمین خود را در چین به تصرف درآورد، ادامه داشته است. حزب کمونیست این سرزمین را جمهوری سوسیالیستی جیانگ‌شی نامید. ارتش آزادی‌بخش خلق در سال ۱۹۴۹ پکن را تصرف کرد و در سال ۱۹۶۲ بخش بزرگی از منطقه آقصای چین را از کنترل هند خارج کرد و در سال ۱۹۷۴ نیز جزایر پاراسل را در ویتنام جنوبی تصاحب کرد.

حزب کمونیست چین از دهه ۱۹۸۰ تاکنون شمار زیادی از صخره‌های مرجانی و شنی دریای جنوبی چین را تصاحب کرده که به فیلیپین، مالزی و برونئی تعلق داشتند. چین این مناطق را به پایگاه نظامی خود تبدیل کرده و بزرگ‌ترین ناوهای هواپیمابر، زیردریایی‌ها و بمب‌افکن‌های خود را در آن‌ها مستقر کرده است. این درحالی است که این منطقه پیش‌تر یک دریای آزاد به وسعت هند بود که ماهیگیران کل منطقه از آن استفاده می‌کردند.

تجاوز اخیر به صخره مرجانی سندی کِی آن‌قدر کوتاه بود که با واکنش جدی یا مقاومت فیلیپین و آمریکا مواجه نشد؛ کشورهایی که براساس پیمان دفاعی ۱۹۵۱ باید در این موارد حامی یکدیگر باشند. با این‌حال، تاریخ گواهی می‌دهد که اگر کسی جلوی حزب کمونیست چین را نگیرد، پکن به گسترش اراضی خود ادامه خواهد داد. چین با فتوحات جدید خود قدرت بیشتری پیدا می‌کند.

متحدان غربی باید حزب کمونیست چین را مهار کنند و جغرافیای سیاسی جهان را به ثبات برسانند، اگرنه تمامیت‌خواهانِ متجاوز در سراسر جهان به کشورهای کوچک همسایه دست‌درازی خواهند کرد، به اراضی و دریاهای آن‌ها دستبرد خواهند زد و جنگ‌های کوچکی را آغاز خواهند کرد که باعث افزایش بی‌تفاوتی مردم نسبت به جنایات جهانی حزب کمونیست چین علیه بشریت خواهند شد. این وضعیت می‌تواند ما را در منجلابِ هرج‌و‌مرج بیشتر گرفتار کند.

پس باید فرصت را غنیمت بشماریم و قبل از آنکه دیر شود و دیگر قادر به انجام هیچ کاری نباشیم، حزب کمونیست چین را مهار کنیم.

دیدگاه ارائه‌شده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکس‌کننده دیدگاه اپک تایمز نیست.

درباره نویسنده: آندرس کور دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه ییل (۲۰۰۱) و مدرک دکترای دولتی از دانشگاه هاروارد (۲۰۰۸) است. او از مدیران شرکت تحلیلی کور و ناشر مجله ریسک سیاسی است و تحقیقات گسترده‌ای در آمریکای شمالی، اروپا و آسیا انجام داده است.

اخبار بیشتر

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی