نویسنده: اندرس کور
ایالات متحده بهطور فزایندهای موضعی سختگیرانه در قبال چین اتخاذ کرده و بهصراحت اعلام کرده است که پکن نمیتواند به رفتارهای تهاجمی خود ادامه دهد. این رویکرد میتواند سایر کشورهای غربی و متحدان آمریکا را به اتخاذ موضعی مشابه ترغیب کند؛ اما ایالات متحده میتواند اقدامات بیشتری برای حفظ نزدیکی متحدان خود انجام دهد و مانع از آن شود که این کشورها در معرض جذب شدن به سوی چین قرار بگیرند.
حزب کمونیست چین اغلب تهدید به تحریمهای تجاری میکند و در قبال ایالات متحده و کانادا لحنی تحقیرآمیز و سلطهجویانه در پیش گرفته است؛ در حالی که همزمان خواستار بهبود روابط است. به نظر میرسد پکن گمان میکند این سیاست «چماق و هویج» مؤثر خواهد بود. اما دونالد ترامپ از جنس محکمتری است. واشنگتن میتواند با کمترین هزینه، موفقیت بزرگی کسب کند؛ به این صورت که برای مقابله با چین، برنامههای مربوط به اعمال تعرفههای جدید بر کانادا را کاهش دهد.
کاناداییها بهطور طبیعی یک دموکراسی همسو را به رژیم حاکم بر پکن ترجیح میدهند. و در حال حاضر، کانادا شایسته یک تشویق از سوی آمریکا است. کانادا بهتازگی یک قطعنامه سختگیرانه علیه چین را امضا کرده که توسط وزیر امور خارجه ایالات متحده، مارکو روبیو، تنظیم و به تصویب تمام وزرای خارجه گروه هفت (G7) رسیده است. این نشان میدهد که خوشحال نگه داشتن اتاوا و حفظ اتحاد با آن کار دشواری نخواهد بود؛ بهویژه اگر آمریکا با اندکی رفتار دوستانهتر، روابط رو به وخامت خود با کانادا را بهبود بخشد.
برای مثال، کشاورزان کانادایی احتمالاً از حمایت در برابر تعرفههای برنامهریزیشده چین بر محصولاتشان، از جمله روغن کانولا، کنجاله، نخود، گوشت خوک و محصولات آبزی، استقبال خواهند کرد. این تعرفهها قرار است از ۲۰ مارس اجرایی شوند. در همین حال، ایالات متحده نیز تهدید به اعمال تعرفه ۲۵ درصدی بر اکثر کالاهای کانادایی کرده که از دوم آوریل آغاز خواهد شد. از منظر ایدئولوژیک و جغرافیایی، بهتر است آمریکا چنین تعرفههایی را بر یک متحد نزدیک اعمال نکند. نزدیکی جغرافیایی این دو کشور هرگونه نیاز به اعمال تعرفه به دلایل امنیت ملی یا اقتصادی را منتفی میسازد.
همانند ایالات متحده، کانادا نیز در مراحل ابتدایی یک جنگ تجاری با چین قرار دارد؛ پس از آنکه پکن در واکنش به تعرفههای کانادا بر خودروهای برقی، فولاد و آلومینیوم چینی، اقدامات تلافیجویانهای انجام داد. این تعرفهها با تعرفههای آمریکا بر همان کالاها از چین همراستا هستند و به همین دلیل مانع از آن میشوند که چین از کانادا بهعنوان نقطه ترانزیت برای دور زدن تعرفههای آمریکا استفاده کند. اکنون واشنگتن در موقعیتی مناسب قرار دارد تا این لطف را به کانادا بازگرداند.
علاوه بر لغو برخی یا تمام تعرفههای برنامهریزیشده علیه کانادا، ایالات متحده میتواند رهبری کاهش جهانی تعرفهها بر محصولات کانادایی را که چین آنها را مشمول تعرفه کرده، بر عهده بگیرد. در این صورت، بهجای آنکه این کالاهای مشمول تعرفه به چین صادر شوند، بهراحتی میتوانند به ایالات متحده و سایر متحدان ما صادر شوند. واشنگتن میتواند از متحدان خود بخواهد که به میزان کافی از این کالاهای کانادایی خریداری کنند تا ضررهای واردشده به کانادا بر اثر تعرفههای چین جبران شود.
این بهطور کلی راهبرد خوبی است: هر زمان که چین آمریکا یا یکی از متحدانش را با تحریمهای تجاری یا تعرفه مجازات میکند، همه متحدان میتوانند با خرید آن کالاهای آسیبدیده، از متحد مورد هدف حمایت کرده و زیان او را جبران کنند. این اقدام، بخش زیادی – اگر نه همه – از قدرت چین برای وادار کردن متحدان آمریکا از طریق تهدیدهای تجاری را از بین خواهد برد.
چنین رویکردی تاکتیکی موجب هماهنگی بیشتر تعرفههای آمریکا و کانادا علیه چین خواهد شد؛ از وخامت بیشتر روابط واشنگتن–اتاوا جلوگیری میکند؛ به حفظ این رابطه در برابر هرگونه تغییر احتمالی آینده بهسوی چین کمک میکند؛ و اهمیت روابط این دو کشور را پس از تنشهای اخیر میان متحدان بهروشنی به نمایش میگذارد. این اقدامی عالی برای تیم قدرتمند آمریکای شمالی خواهد بود تا به سبک خود، «آستین بالا بزند» و در برابر حزب کمونیست چین بایستد و نشان دهد که این دو کشور بسیار متحدتر از آن هستند که گاه بهنظر میرسد. اختلافات خانوادگی میتواند تند باشد؛ اما اتحاد آمریکا و کانادا همواره در برابر تهدیدهای خارجی، مستحکم باقی مانده است.
امید میرود نخستوزیر جدید کانادا، مارک کارنی، موضعی اصولگرایانه در برابر چین اتخاذ کند. او در گذشته از طریق شرکتهایی که در آنها فعالیت داشته، با رژیم پکن ارتباطاتی داشته است. واکنش او به حملات سایبری ماه فوریه، در جریان رقابت برای رهبری حزب لیبرال، بهرغم شواهد گسترده درباره نقش چین، اشاره کافی به این کشور نداشت.
آقای کارنی از واشنگتن انتقاد کرده و خواستار تنوعبخشی در حوزههای امنیتی و تجاری بهدور از وابستگی به ایالات متحده شده است. بهعنوان نمونه، او در حال بازنگری در خرید جنگندههای اف-۳۵ برای کانادا است. البته برخی دیگر از متحدان آمریکا نیز دست به اقدامات مشابه زدهاند؛ بهویژه پس از آنکه واشنگتن حمایت خود از سیستمهای اخلالگر راداری برای اف-۱۶های اوکراین را متوقف کرد، که عملاً این جنگندهها را زمینگیر خواهد کرد. طبیعی است که اتاوا بخواهد از ایالات متحده تضمین بگیرد که چنین اتفاقی برای اف-۳۵های کانادا رخ نخواهد داد.
همچنین قابل درک است که کاناداییها صحبت درباره کانادا بهعنوان «پنجاه و یکمین ایالت آمریکا» را رد کنند. تحمیل دوستی به کانادا به شکلی که مورد استقبال آن نباشد، بهطور پیشبینیپذیری نتیجه معکوس خواهد داشت. همین موضوع درباره گرینلند نیز صادق است.
بهجای فاصله گرفتن بیشتر، اکنون زمان مناسبی است که کانادا و ایالات متحده، نوعی اتحاد آمریکای شمالی را در برابر حزب کمونیست چین به نمایش بگذارند. در سادهترین شکل، معاف کردن کالاهای کانادایی که از سوی چین مشمول تعرفه شدهاند، از تعرفههای آمریکا، میتواند کمککننده باشد. واشنگتن همچنین میتواند با استفاده از نفوذ خود، سایر متحدان را به خرید این کالاهای مشمول تعرفه ترغیب کند. متحدان ما با خوشحالی خواهند دید که ما به فکر دوستی در شمال خود هستیم.
ائتلاف آمریکا و کانادا برای امنیت ملی ایالات متحده حیاتی است و اکنون در معرض آزمون قرار گرفته. آمریکای شمالی زمانی قدرتمندتر است که بهعنوان متحدانی همپیمان، در دفاع مشترک از اقیانوس آرام در برابر چین و از قطب شمال در برابر روسیه، متحد باقی بماند.
ائتلاف بزرگ و دیرپای آمریکا با کانادا شایسته آن است که در زمان نیاز، از حمایت ما برخوردار شود. نشان دادن اندکی انعطافپذیری در موضوع تعرفهها، سادهترین راه برای این حمایت است.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.