Search
Asset 2

اعتراض هنرمندان ایرانی به ثبت ساز تار به نام کشور آذربایجان در یونسکو

ساز تار ایرانی (اِپُک تایمز)
ساز تار ایرانی (اِپُک تایمز)

ثبت جهانی ساز تار به نام کشور آذربایجان، باعث ایجاد موجی از ابراز تأسف و اعتراض دربین کارشناسان موسیقی ایران شد.

درپی هفتمین نشست میراث معنوی یونسکو که اوایل ماه دسامبر در فرانسه برگزار شد، ساز تار به نام کشور آذربایجان به ثبت رسید. این در حالی است که از دیدگاه کارشناسان مشهور ساز تار درایران، خاستگاه اصلی این ساز کشور ایران بوده و سالهاست که با تار و پود تاریخ و فرهنگ و زندگی مردم این سرزمین عجین شده است. در ابتدا مردم آذربایجان ایران در نفوذ این ساز به میان مردم آذربایجان نقش بسزایی داشته‌اند و علیرغم برخی تفاوتها، ورود این ساز به این کشور، محصول همجواری با ایران وآذربایجان ایران و محصول دورانی است که این کشور بخشی از خاک و تاریخ ایران بوده است.

به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، کیوان ساکت، آهنگساز و نوازنده پرآوازه تار و سه‌تار، با ارائه مدارک و مستندات دراین خصوص، تار را ساز ملی ایرانی می‌داند و ثبت آن را به نام کشور همسایه رد می‌کند.

وی به منظور اثبات نظرات خود بیان می کند که کشور آذربایجان کنونی ۱۰۰ سال پیش جزء خاک و قسمتی از سرزمین پهناور ایران بوده است که دردوره سلسله قاجار از ایران جدا شده است. همچنین می افزاید: این جدایی باعث شده که لحن و لهجه بسیاری از مقام های مشترک ایرانی و آذری و به تبع آن شکل سازها اندکی تغییر کند، که نظیر آن را در لهجه  زبان مردم مناطق مختلف ایران، می توان به وضوح مشاهده کرد.”

او به تغییراتی اشاره می‌کند که عُزیر حاجی‌بیگف نوازنده آذربایجانی، در لحن و گویش مقام های آذری ایجاد کرده  است و اینکه علیرغم این تغییرات اعمال‌شده، نام بسیاری از مقام‌ها، هنوز همان نام‌های پارسی مانده که در موسیقی ایرانی هم کاربرد داشته و دارد، نام‌هایی نظیر سه گاه، چهارگاه، بیات شیراز، بیات اصفهان، شور و  غیره.

بنا بر این گزارش، ساکت سرمنشاء تار را شهرهای مرکزی و فرهنگی ایران آن زمان، یعنی اصفهان یا خراسان دانسته و تأکید می‌کند که، به گواه تاریخ، موسیقی ایرانی و سازهای ایرانی در طول تاریخ الهام‌بخش هنرمندان کشورهای دیگر به ویژه کشورهای همسایه بوده است.

وی در ادامه تاکید می‌کند که خواستگاه تار باید محل‌های کم‌رطوبت مانند اصفهان و یا خراسان قدیم باشد. مناطق رطوبتی مانند شمال و جنوب ایران و یا باکو و آذربایجان که کنار دریا واقع می‌شوند و رطوبت زیادی دارند، مناسب برای ساختن و نواختن تار نبوده و نیستند.

وی احتمال می‌دهد که این ساز، توسط نوازندگان خصوصی حاکم و یا شاهزاده‌ای که به حکومت آذربایجان منسوب شده است، به آنجا برده شده و سپس مورد توجه و علاقه مردم آن دیار قرار گرفته است؛ همانند بربط ایرانی که با نام عود به کشور‌های عربی برده شد و چنان مورد علاقه آنها قرار گرفت که امروزه بسیاری، این ساز را سازی عربی می‌دانند؛ اما شواهد و مستندات تاریخی به این ادعا صحه نمی گذارند.

داریوش پیرنیاکان، نوازنده تار، پژوهشگر و نایب رییس خانه موسیقی نیز ضمن ابراز تاسف از ثبت تار به نام کشور آذربایجان، اظهار می‌دارد که اصلا تار قفقازی وجود نداشته است.

او نیز معتقد است که از ساختار تار می‌توان خواستگاه آن را شناخت و ساختار تار خود گویای آن است که به شهرهای کنار دریا و مرطوب تعلق ندارد.

به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، کشور آذربایجان در سال‌های اخیر نیز در اقدامی مشابه، با پیشدستی بر ایران، دست به ثبت آثاری چون “مقام‎های موسیقی آذربایجان” وهمچنین “هنر موسیقی عاشیق‌ها” زد، که سهم تاریخی ایران در آن کاملا محرز و اثبات شده است؛ اما در ثبت آنها هیچ نامی از ایران  و مردم آذری ایران قید نشده است.

این کشورهمچنین درصدد معرفی”نظامی گنجوی” به عنوان یک شخصیت فرهنگی ترک، به یونسکو می‌باشد، درحالیکه وی شاعری پارسی‌گوی بوده که شهرت جهانی دارد.

 بنا به این گزارش، بهره‌برداری از خوان گسترده میراث فرهنگی ایران فقط به آذربایجان محدود نمی‌شود. کشور ترکیه نیز در سال‎های اخیر در اقداماتی مشابه به اعتبار آرامگاه مولانا، دست به ثبت “مراسم سماع دراویش مولوی” زد بدون آنکه به  پارسی گوبودن این شاعر کوچک‌ترین اشاره‌ای داشته باشد.

اما از سوی دیگر کشور آذربایجان، به رغم ادعا وتلاش مکرر برای ایجاد تمایز وجدایی از فرهنگ ایرانی و پارسی، نام خود را به همراه چند کشوردیگر همانند ترکیه، تاجیکستان، و افغانستان، به عنوان کشورهای ثبت کننده آیین نوروزی، درکنار نام ایران قرارداده است. این کشور حتی در بهره گیری از نام و اعتبار شخصیت‎های تاریخی کاملا ایرانی همانند “بابک خرمدین” نیز کوچکترین مانعی در برابر خود نمی بیند.

گفتنی است که در پی اعتراض  مقامات ایران به این اقدام یک‌جانبه از سوی این کشور، واصف عیوض‌زاده، مدیر روابط بین‎الملل و برنامه‎های فرهنگی وزارت فرهنگ و گردشگری آذربایجان، با استناد به مقررات کنوانسیون میراث جهانی، ارسال پرونده  تار از سوی ایران نیز به یونسکو را مجاز، اما منوط به بحث و گفتگو با طرف آذربایجانی دانست.

 طبق این اظهارات، ایران نیز می‎تواند درآینده پرونده تار را به کمیسیون میراث معنوی یونسکو ارسال کند, با این تفاوت که به دلیل پیشدستی کشور آذربایجان در ثبت این اثر، طرف ایرانی، ملزم به بحث و گفتگو با طرف آذربایجانی خواهد بود.

عیوض زاده بیان کرد که اسناد ارائه شده، ازجمله فیلم و دیگر اطلاعاتی که از سوی این کشور به یونسکو تسلیم شده، مرتبط با فعالیت‎هایی است که در منطقه آذربایجان جریان داشته ودر چارچوب مقررات شناخته شده، بوده است و هیچ ادعایی برعلیه هیچ کشوری نشده و اینکه در این سند به اجرای تار در سایر کشورها ازجمله ایران، ترکیه و عراق اشاره شده است. با این حال تار آذری، ویژگی‎های خاص خود را دارد.

با این حال، به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، در متن خبر منتشر شده از سوی یونسکو درباره ثبت ساز تار، هیچ اشاره‎ای مبنی بر ثبت صرفا “سبک آذربایجانی” در نوازندگی و یا ساخت تار نشده و بدون هیچ‌گونه تمایز یا اشاره‎ای به سبک قفقازی یا حتی آذربایجانی در نوازندگی و ساخت این اثر، تنها از  ساخت ساز “تار” وروش‎های نوازندگی آن، به نام کشور آذربایجان نام برده شده است. همچنین دراین بیانیه هیچ نامی نیز از کشورهای همسایه، ازجمله ایران، نیامده است.

ساز تار دارای ویژگی‌های یک ساز سنتی است که زهی بوده و از چوب درخت توت و تو خالی ساخته می‌شود. این ساز دارای تارهای بلند بوده و به شکل هشت انگلیسی است. این ساز همچنین به صورت افقی در دستان نوازنده قرار می‌گیرد و با زخمه نواخته می‎شود.

اخبار بیشتر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه اپک تایمز فارسی