نویسنده: گرنت نیوشام
اکنون که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای کالاهای چینی تعرفه ۱۴۵ درصدی اعمال کرده است، حزب کمونیست چین چه واکنشی نشان خواهد داد؟
بیشتر تحلیلگران گمان میکنند که چین در واکنش به تعرفهها مقابلهبهمثل میکند، با قدرت اعتراض خواهد کرد و خواست طرف مقابل را برای رسیدن به توافق محک خواهد زد. ترامپ هم گفته که طرفین درحال توافق هستند.
شاید همینطور باشد. اگر جای شی جینپینگ بودیم، احتمالاً همین کار را میکردیم. اما انتظار نداشته باشید شی جینپینگ همانطور واکنش نشان دهد که ما نشان میدادیم.
رهبر حزب کمونیست چین حاضر است مردم خودش را در مضیقه قرار دهد. او سالها است که به مردم هشدار داده تا خودشان را آماده «رنج و مشقت» کنند.
شی جینپینگ از سالها پیش مشغولِ مقاومسازی اقتصاد چین در برابر تحریمها بوده است. او هنوز به هدف نهایی خود نرسیده، اما مأیوس هم نشده است.
چین صادرات برخی از عناصر خاکی کمیاب را ممنوع کرده است، به شرکتهای داخلی دستور داده که از بوئینگ هواپیما نخرند و برای کالاهای وارداتی از آمریکا تا ۱۲۵ درصد تعرفه در نظر گرفته است.
چین از متحدان غیررسمی خود در خاک آمریکا- که تعدادشان هم کم نیست- استفاده کرده تا اینطور نشان دهد که اگر قیمتهای همیشهپایین والمارت افزایش پیدا کنند، نظام جمهوری آمریکا در آستانه فروپاشی قرار میگیرد.
شی جینپینگ همچنین از فشارهای تجاری آمریکا برای بسیج افکار عمومی استفاده میکند.
شی نمیتواند اجازه دهد که دیگران تصور کنند او در برابر فشار خارجیها تسلیم شده است. اگر چنین کاری بکند، به دست دشمنان داخلی از قدرت ساقط خواهد شد.
حزب کمونیست چین درحقیقت در نبردی سرنوشتساز با جهان آزاد قرار دارد. از دیدگاه حزب، تنها یکی از ایندو سیستم میتواند به حیات خود ادامه دهد. آزادی برای کمونیسم تهدیدی وجودی به شمار میرود.
از اینرو، شی جینپینگ و پیشینیان او سالها است که خود را برای جنگ آماده میکنند. رسانههای وابسته به دولت چین دستکم از سال ۲۰۱۹ اعلام کردهاند که این کشور درحال «جنگ مردمی» با ایالت متحده است.
ارتش چین به دستور شی به سطحی از توانمندی رسیده که میتواند در داخل قدرتنمایی کند. اگر همه چیز درست پیش برود، ارتش چین میتواند ضربهای مهلک به آمریکاییها وارد کند.
از اینرو، شاید شی جینپینگ گمان کند که آغازِ جنگ مسلحانه تصمیم عاقلانهای است؟
از مزیت غافلگیری برخوردار خواهد شد.
آمریکاییها گمان نمیکنند که او دست به چنین کاری بزند (یا دوست ندارند به این قضیه فکر کنند).
با توجه به پیامدهایی که به دنبال دارد، نیازی نیست این جنگ علیه آمریکا باشد، اما شاید شامل حال تایوان یا فیلیپین شود. این کار میتواند شوک بزرگی به آمریکا و دیگر کشورهای جهان وارد کند.
جنگ تجاری و جنگ هستهای احتمالی دو مقوله متفاوت هستند.
مردم تا ابد ترامپ را سرزنش خواهند کرد و بهویژه شی ادعا خواهد کرد که آمریکاییها او را به سمت جنگ سوق دادهاند. به خاطر بیاورید که چطور بسیاری از مردم پس از حملات ۱۱ سپتامبر نگرانِ این بودند که آمریکا اسامه بن لادن را مجبور به حمله کرده باشد.
اما آیا تعرفههای سنگینی که در قبال جمهوری خلق چین اعمال شدهاند، به اندازهای هستند که گزینه جنگ را از دیدگاه شی جینپینگ موجه نشان دهد؟
شاید این شرایط مشابه تحریمهای نفتی و مالی علیه ژاپن در سال ۱۹۴۱ نباشد، اما برای حزب کمونیست چین به اندازه کافی ناخوشایند خواهد بود؛ بهویژه اگر کشورهای بزرگ و کوچک مشکلات خود را با آمریکا حل کنند یا به افزایش صادرات چین که میتواند تولیدکنندگان داخلیشان را تحت فشار بگذارد روی خوش نشان ندهند.
چینیها میتوانند سختیها را تحمل کنند، اما اقتصاد پانزی این کشور برای دستیابی به ارزهای پرمبادله به صادرات و واردات فناوریهای آمریکایی و غربی متکی است.
حزب کمونیست چین نیمی از ارز خارجی لازم برای پرداخت تعهدات دلاری خود را در اختیار ندارد؛ ارزی که از آن جهت خرید اقلام ضروری مانند سنگآهن استرالیا و تولید فولاد و ساخت کشتیهای نیروی دریایی ارتش چین از آن استفاده میکند، یا با آن اقدام به خرید فناوریهای آمریکایی میکند که برای نمونه در ساخت بالونهای جاسوسی که یکی از آنها در سال ۲۰۲۳ در آسمان آمریکا به پرواز درآمد، مورد استفاده قرار میگیرند.
شی جینپینگ ترجیح میدهد که مردم شاغل بمانند. چین کشوری است که ۶۰۰ میلیون نفر از شهروندان آن با کمتر از ۵ دلار در روز زندگی میکنند و بسیاری دیگر درآمد کمتری دارند.
چین کشوری بیثبات است.
شاید اهداف ترامپ فراتر از تعرفهها و اصلاح ناترازی تجاری باشند. این سیاست احتمالاً به جدایی چشمگیر از بازار چین منتهی خواهد شد و بدین ترتیب، بلوکهای تجاری دنیای آزاد و «دنیای غیرآزاد» شکل خواهند گرفت.
قبل از آنکه تعرفهها اجرایی شوند، سیاست سرمایهگذاری اول آمریکای دولت ترامپ با محدودیتهای سختگیرانهای که در قبال سرمایهگذاری چینیها اعمال کرد و محدود کردن سرمایهگذاری آمریکاییها در چین و انتقال فناوریهای آمریکایی به این کشور باعث نگرانی پکن شده بود.
آمریکا در ۵۳ سالی که از سفر ریچارد نیکسون به چین میگذرد، هرگز چنین فشاری به این کشور وارد نکرده است.
صحبتهای زیادی در این زمینه صورت گرفته، اما هرگز فشار زیادی اعمال نشده است؛ مگر در دولت نخست ترامپ که آن هم فقط چند سال ادامه داشت و هرگز به شدت لازم نرسید.
شاید شی حالا امیدوار باشد که آمریکاییها بهتدریج نسبت به این موضوع بیتفاوت شوند و به وعده گفتوگو و کاهش فشارها رضایت دهند و کوتاه بیایند.
اما چه میشود اگر آمریکاییها درس عبرت بگیرند و متوجه شوند که جمهوری خلق چین با آمریکا در جنگ اقتصادی قرار دارد؟ آمریکا آغازگرِ این جنگ نبوده است، اما برای اولینبار به نظر میرسد که آماده جنگیدن باشد.
شاید شی حالا به این نتیجه برسد که وقتِ عمل است یا به قول امروزیها زمان «عملیات نظامی» فرارسیده است.
دیدگاه ارائهشده در این مقاله نقطه نظر نویسنده بوده و لزوماً منعکسکننده دیدگاه اپک تایمز نیست.
درباره نویسنده: گرنت نیوشام افسر بازنشسته تفنگداران دریایی آمریکا، دیپلمات سابق و مدیر بازرگانی است که سالها در منطقه آسیا-اقیانوسیه حضور داشته است. او از اعضای ارشد فروم ژاپن برای مطالعات راهبردی (توکیو) و مرکز سیاستگذاری امنیتی و مؤسسه یورکتاون در واشینگتن دیسی است. او کتاب پرفروش «وقتی چین دست به حمله میزند: هشداری به آمریکا» را به نگارش درآورده است.